From 1ae0306a3cf2ea27f60b2d205789994d260c2cce Mon Sep 17 00:00:00 2001 From: Christian Grothoff Date: Sun, 11 Oct 2020 13:29:45 +0200 Subject: add i18n FSFS --- .../blog/articles/fa/can-you-trust.html | 305 +++++++++++++ talermerchantdemos/blog/articles/fa/free-doc.html | 237 ++++++++++ .../blog/articles/fa/free-software-intro.html | 148 +++++++ talermerchantdemos/blog/articles/fa/free-sw.html | 358 +++++++++++++++ .../blog/articles/fa/freedom-or-copyright.html | 232 ++++++++++ .../blog/articles/fa/freedom-or-power.html | 189 ++++++++ .../blog/articles/fa/gnu-history.html | 196 +++++++++ .../articles/fa/gnu-users-never-heard-of-gnu.html | 148 +++++++ .../blog/articles/fa/government-free-software.html | 288 ++++++++++++ .../blog/articles/fa/javascript-trap.html | 282 ++++++++++++ .../blog/articles/fa/lessig-fsfs-intro.html | 271 ++++++++++++ .../blog/articles/fa/linux-and-gnu.html | 320 ++++++++++++++ talermerchantdemos/blog/articles/fa/my_doom.html | 153 +++++++ .../blog/articles/fa/no-word-attachments.html | 345 +++++++++++++++ .../articles/fa/open-source-misses-the-point.html | 383 ++++++++++++++++ .../blog/articles/fa/philosophy.html | 167 +++++++ talermerchantdemos/blog/articles/fa/pragmatic.html | 243 +++++++++++ .../blog/articles/fa/right-to-read.html | 482 +++++++++++++++++++++ talermerchantdemos/blog/articles/fa/selling.html | 263 +++++++++++ .../blog/articles/fa/why-copyleft.html | 138 ++++++ talermerchantdemos/blog/articles/fa/why-free.html | 381 ++++++++++++++++ .../blog/articles/fa/why-gnu-linux.html | 276 ++++++++++++ .../fa/your-freedom-needs-free-software.html | 174 ++++++++ 23 files changed, 5979 insertions(+) create mode 100644 talermerchantdemos/blog/articles/fa/can-you-trust.html create mode 100644 talermerchantdemos/blog/articles/fa/free-doc.html create mode 100644 talermerchantdemos/blog/articles/fa/free-software-intro.html create mode 100644 talermerchantdemos/blog/articles/fa/free-sw.html create mode 100644 talermerchantdemos/blog/articles/fa/freedom-or-copyright.html create mode 100644 talermerchantdemos/blog/articles/fa/freedom-or-power.html create mode 100644 talermerchantdemos/blog/articles/fa/gnu-history.html create mode 100644 talermerchantdemos/blog/articles/fa/gnu-users-never-heard-of-gnu.html create mode 100644 talermerchantdemos/blog/articles/fa/government-free-software.html create mode 100644 talermerchantdemos/blog/articles/fa/javascript-trap.html create mode 100644 talermerchantdemos/blog/articles/fa/lessig-fsfs-intro.html create mode 100644 talermerchantdemos/blog/articles/fa/linux-and-gnu.html create mode 100644 talermerchantdemos/blog/articles/fa/my_doom.html create mode 100644 talermerchantdemos/blog/articles/fa/no-word-attachments.html create mode 100644 talermerchantdemos/blog/articles/fa/open-source-misses-the-point.html create mode 100644 talermerchantdemos/blog/articles/fa/philosophy.html create mode 100644 talermerchantdemos/blog/articles/fa/pragmatic.html create mode 100644 talermerchantdemos/blog/articles/fa/right-to-read.html create mode 100644 talermerchantdemos/blog/articles/fa/selling.html create mode 100644 talermerchantdemos/blog/articles/fa/why-copyleft.html create mode 100644 talermerchantdemos/blog/articles/fa/why-free.html create mode 100644 talermerchantdemos/blog/articles/fa/why-gnu-linux.html create mode 100644 talermerchantdemos/blog/articles/fa/your-freedom-needs-free-software.html (limited to 'talermerchantdemos/blog/articles/fa') diff --git a/talermerchantdemos/blog/articles/fa/can-you-trust.html b/talermerchantdemos/blog/articles/fa/can-you-trust.html new file mode 100644 index 0000000..6451df2 --- /dev/null +++ b/talermerchantdemos/blog/articles/fa/can-you-trust.html @@ -0,0 +1,305 @@ + + + + + + +آیا می‌توانید به کامپیوتر خود اعتماد کنید؟ - پروژه گنو - بنیاد نرم‌افزارهای +آزاد + + + + +

آیا می‌توانید به کامپیوتر خود اعتماد کنید؟

+ +

نوشتهٔ ریچارد استالمن

+ +

+کامپیوتر شما باید دستوراتش را از چه کسی دریافت کند؟ اغلب مردم فکر می‌کنند که +کامپیوتر آنها باید از آنان اطاعت کند، و نه شخص دیگری. شرکت‌های تولید کنندهٔ +رسانه (شامل شرکت‌های فیلم سازی و ضبط صدا) به همراه شرکت‌های کامپیوتری همانند +مایکروسافت و اینتل، طرحی با نام ”محاسباتِ قابل اطمینان“ +ریخته‌اند. هدف این طرح این است که کاری کنند کامپیوتر شما از آنان اطاعت کند، +و نه از شما. (نسخه‌ای که مایکروسافت از این طرح تهیه کرده است +”پالادیوم“ نامیده می‌شود.) نرم‌افزارهای اختصاصی پیش از این نیز +این قابلیت بداندیشانه را در خود داشتند، اما این طرح آن را فراگیر خواهد کرد.

+

+نرم‌افزار اختصاصی در بنیاد خود به این معنی است که شما نمی‌توانید کاری را که +نرم‌افزار انجام می‌دهد کنترل کنید؛ نمی‌توانید کد منبع آن را مطالعه کنید و یا +تغییر دهید. جای شگفتی نیست که تجار زیرک روش‌هایی را می‌یابند که از کنترل +خویش استفاده کنند تا شما را در وضعیتی نامساعد قرار دهند. مایکروسافت چندین +بار این کار را انجام داده است: یکی از نسخه‌های ویندوز به این منظور طراحی شده +بود که تمام نرم‌افزارهای موجود بر روی دیسک سخت شما را به مایکروسافت گزارش +کند؛ اخیرا یکی از به روز رسانی‌های ”امنیتی“ در Windows Media +Player از کاربران می‌خواهد که موافقت خود را با محدودیت‌های جدید اعلام +دارند. اما مایکروسافت در این کار تنها نیست: نرم‌افزار به اشتراک‌گذاری +موسیقیِ KaZaa به گونه‌ای طراحی شده تا شریک تجاری KaZaa بتواند از کامپیوتر +شما سوء استفاده کند. این قابلیت‌های بداندیشانه معمولا سری نگه داشته می‌شوند، +اما حتی اگر شما از آنها اطلاع داشته باشید به سختی می‌توانید حذفشان کنید، چرا +که کد منبع را در اختیار ندارید.

+

+در گذشته، اینها تنها در مواردی خاص وجود داشتند. اما ”محاسباتِ قابل +اطمینان“ می‌تواند آن را فراگیر کند. ”محاسبات خیانت کارانه“ +نام مناسب‌تری است چرا که در حقیقت این طرح بدین منظور طراحی شده است تا +اطمینان حاصل کند کامپیوتر از شما اطاعت نخواهد کرد. در حقیقت، این طرح برای +جلوگیری از عملکرد کامپیوتر شما به عنوان یک کامپیوتر چند منظوره پدید آمده +است. هر عملی احتیاج به اجازهٔ صریح خواهد داشت.

+

+ایدهٔ تکنیکیِ پشتِ محاسبات خیانت کارانه این است که کامپیوتر شامل سخت‌افزاری +رمزگذاری و امضا شده باشد و این کلیدها از دسترس شما دور نگه داشته +شوند. برنامه‌های اختصاصی از این سخت‌افزار برای کنترل برنامه‌هایی که شما +می‌توانید اجرا کنید، مستندات و اطلاعاتی که می‌توانید به آن‌ها دسترسی داشته +باشید و برنامه‌هایی که می‌توانید این اطلاعات را درونشان به کار گیرید، +استفاده خواهند کرد. این برنامه‌ها به طور پیوسته قوانین مربوط به اختیارات +کاربر را از اینترنت دریافت کرده و آن را به صورت خودکار به کار شما اعمال +می‌کنند. اگر شما به کامپیوتر خود اجازهٔ دریافت فوانین جدید را به صورت +دوره‌ای ندهید، بعضی از توانایی‌های آن به طور خودکار متوقف خواهند شد.

+

+چرا که نه؟ هالیوود و شرکت‌های ضبط صدا در نظر دارند که از محاسبات خیانت +کارانه برای “DRM” (مدیریت محدودیت‌های دیجیتالی) استفاده +کنند. بنابراین فیلم‌ها و موسیقی‌های دانلود شده تنها می‌توانند بر روی یک +کامپیوتر مشخص اجرا شوند. به اشتراک‌گذاری به طور کامل غیر ممکن خواهد شد، دست +کم برای فایل‌های رمز گذاری شده‌ای که شما از آن شرکت‌ها دریافت می‌کنید. شما، +عموم مردم، باید این آزادی و توانایی را داشته باشید که این فایل‌ها را به +اشتراک بگذارید. (انتظار می‌رود که شخصی بتواند روشی بیابد که نسخه‌های +رمزگذاری نشده را تولید کند، آنها را آپلود کرده و به اشتراک بگذارد، به این +ترتیب DRM به طور کامل موفق نخواهد شد، اما این امر به طور کامل سیستم را تبرئه +نمی‌کند.)

+

+غیر ممکن کردنِ به اشتراک‌گذاری به خودی خود بد هست، اما بدتر نیز خواهد +شد. ایده‌هایی وجود دارد که بتوان از این طرح در ایمیل‌ها و دیگر مستندات +استفاده کرد — نتیجه ایمیل‌هایی خواهند بود که در طول دو هفته ناپدید +می‌شوند. یا مستنداتی که تنها بر روی کامپیوترهای شرکت قابل خواندن هستند.

+

+فرض کنید که شما از رئیس خود ایمیلی دریافت می‌کنید که در آن از شما خواسته شده +عملی را که از نظر شما پرمخاطره است انجام دهید ؛ یک ماه بعد، هنگامی که نتیجهٔ +معکوس به دست آمد، نمی‌توانید از آن ایمیل استفاده کنید تا ثابت کنید این تصمیم +را شما نگرفته‌اید. هنگامی که دستورات با جوهری نگاشته شده باشند که ناپدید +می‌شود، ”دستور کتبی“ نمی‌تواند از شما حفاظت کند.

+

+تصور کنید ایمیلی از رئیس خود دریافت می‌کنید که نوعی خط مشی غیر قانونی و یا +غیر اخلاقی را تعیین می‌کند. همانند از بین بردن اسناد بازرسی شرکت، و یا این +که به یک تهدید خطرناک برای کشور خودتان اجازهٔ عبور بدون بررسی بدهد. امروزه +شما می‌توانید این نامه را به یک خبرنگار ارائه داده و این فعالیت‌ها را افشا +کنید. با استفاده از محاسبات خیانت کارانه، خبرنگار نمی‌تواند سند را مطالعه +کند، کامپیوترش از او اطاعت نمی‌کند. محاسبات خیانت کارانه بهشتی برای فساد +خواهد بود.

+

+نرم‌افزارهای پردازش سند همانند Microsoft Word می‌توانند هنگامی که شما سندی +را ذخیره می‌کنید، از محاسبات خیانت کارانه استفاده کنند تا اطمینان حاصل +نمایند که نرم‌افزارهای پردازش سندِ رقیب نمی‌توانند آنها را بخوانند. امروزه +ما باید با استفاده از آزمایشات سخت و مشکل رازهای مستندات رمزگذاری شدهٔ Word +را کشف کنیم تا بتوانیم نرم‌افزارهای پردازش سند را به گونه‌ای طراحی کنیم تا +مستندات Word را بخوانند. اگر Word از محاسبات خیانت کارانه برای رمز گذاری +مستندات استفاده کند، جامعهٔ نرم‌افزار آزاد شانسی برای توسعهٔ نرم‌افزاری که +بتواند آنها را بخواند نخواهد داشت — و حتی اگر می‌توانستیم، چنین +نرم‌افزارهایی از طرف Digital Millennium Copyright Act ممنوع اعلام می‌شدند.

+

+برنامه‌هایی که از محاسبات خیانت کارانه استفاده می‌کنند می‌توانند به طور +پیوسته قوانین جدید مربوطه به اختیارات کاربر را از اینترنت دریافت کرده و به +طور خودکار به کار شما اعمال کنند. اگر مایکروسافت، و یا دولت ایالات متحده، +آنچه شما در سند خود نوشته‌اید را دوست نداشته باشند، می‌توانند دستوراتی را +ارسال کنند که تمام کامپیوترها از خواند آن سند سرباز زنند. هر کامپیوتر، +هنگامی که دستورات جدید را دریافت کند از آن اطاعت خواهد نمود. نوشتهٔ شما ممکن +است دستخوش سانسورهایی به سبک ۱۹۸۴ شود. ممکن است حتی خود شما هم نتوانید آن را +بخوانید.

+

+ممکن است تصور کنید که می‌توانید موارد نامطبوعِ یک نرم‌افزار خائن را پیدا +کنید، میزان رنج‌آور بودن آنها را مطالعه کنید، و تصمیم بگیرید که آیا قبولشان +کنید یا خیر. این تصور سطحی نگرانه و ابلهانه است. نکتهٔ اصلی اینجاست که +قراردادی که در حال امضا کردنش هستید پایدار نخواهد بود. هنگامی که به استفاده +از برنامه وابسته شدید، به دام افتاده‌اید و آنها این را می‌دانند؛ پس از آن +می‌توانند قرارداد را تغییر دهند. تعدادی از نرم‌افزارها به طور خودکار به روز +رسانی‌هایی را دانلود خواهند کرد که اعمال متفاوتی را انجام می‌دهند — و +آنها به شما اجازهٔ انتخاب در مورد به روز آوری را نخواهند داد.

+

+امروزه با استفاده نکردن از نرم‌افزار اختصاصی می‌توانید از محدود شدن به +وسیلهٔ آن اجتناب کنید. اگر از گنو/لینوکس و یا سیستم‌عامل آزاد دیگری استفاده +کنید و نرم‌افزارهای اختصاصی را به روی آن نصب نکنید، می‌توانید اختیار آنچه +کامپیوترتان انجام می‌دهد را داشته باشید. اگر نرم‌افزار آزادی دارای قابلیت +بداندیشانه باشد، توسعه‌دهندگان دیگر در جامعه آن را حذف خواهند کرد و شما +می‌توانید از نسخهٔ اصلاح شده استفاده کنید. همچنین شما می‌توانید نرم‌افزارهای +آزاد را بر روی سیستم‌عامل‌های غیر آزاد اجرا کنید؛ این امر به شما آزادی کامل +اعطا نمی‌کند، اما بسیاری از کاربران این کار را انجام می‌دهند.

+

+محاسبات خیانت‌کارانه موجودیت نرم‌افزار آزاد را با خطر مواجه می‌کند، چرا که +ممکن است شما نتوانید آنها را اجرا کنید. بعضی از نسخه‌های محاسبات +خیانت‌کارانه به سیستم‌عاملی احتیاج دارند که توسط شرکت خاصی تایید شده +باشد. سیستم‌عامل‌های آزاد نمی‌توانند نصب شوند. بعضی از نسخه‌های محاسبات +خیانت‌کارانه احتیاج دارند که تمام نرم‌افزارها توسط توسعه‌دهندهٔ سیستم‌عامل +تایید شده باشند. شما نمی‌توانید نرم‌افزارهای آزاد را روی چنین سیستمی اجرا +کنید. اگر شما متوجه بشوید که چطور می‌توان این کار را انجام داد و به دیگران +بگویید؛ مرتکب جنایت شده‌اید.

+

+پیشنهاداتی برای قانون اساسی ایالات متحده وجود دارد مبنی بر اینکه تمام +کامپیوترها باید از محاسبات خیانت‌کارانه پشتیبانی کنند، و کامپیوترهای قدیمی +حق اتصال به اینترنت را نداشته باشند. CBDTPA (ما آن را «استفاده کنید اما +برنامه‌نویسی نکنید» می‌نامیم) یکی از این‌ها است. اما حتی اگر آنها شما را به +طور قانونی مجبور به استفاده از محاسبات خیانت‌کارانه نکنند، فشار برای قبول +کردن آن می‌تواند زیاد باشد. امروزه مردم از قالب Word برای ارتباط استفاده +می‌کنند. این امر نیز می‌تواند بسیار مشکل آفرین باشد (”ما می‌توانیم به پیوست‌های +Word پایان دهیم“ را ببینید.) اگر تنها ماشینی که از محاسبات +خیانت‌کارانه پشتیبانی می‌کند بتواند مستندات Word را بخواند، و اگر اشخاص این +موقعیت را تنها به صورت شخصی در نظر بگیرند (بگیرش یا رهایش کن)، بسیاری از +مردم به آن روی خواهند آورد. برای مخالفت با محاسبات خیانت‌کارانه، ما باید به +یکدیگر بپیوندیم و با این موقعیت به عنوان یک انتخاب اجتماعی برخورد کنیم.

+

+برای اطلاعات بیشتر در مورد محاسبات خیانت‌کارانه، http://www.cl.cam.ac.uk/users/rja14/tcpa-faq.html +را ببینید.

+

+برای متوقف ساختن محاسبات خیانت‌کارانه باید تعداد زیادی از شهروندان را +سازماندهی کنیم. ما به کمک شما احتیاج داریم! بیناد لشکر الکترونیکی و Defective by Design بر علیه محاسبات +خیانت‌کارانه مبارزه می‌کنند. لطفا از این وب‌سایت‌ها دیدن کنید تا بتوانید عضو +شده و از کارشان حمایت کنید.

+ +

پی‌نوشت

+ +
    + +
  1. +پروژه گنو GNU Privacy Guard را منتشر ساخته است. برنامه‌ای که رمزگذاری کلیدِ +عمومی و امضای دیجیتالی را پیاده‌سازی می‌کند و شما می‌توانید از آن برای ارسال +نامهٔ الکترونیکیِ امن و خصوصی استفاده کنید. خوب است که در مورد چگونگی تفاوت +میان محاسبات خیانت‌کارانه و GPG صحبت کنیم و ببینیم که چه چیزی باعث مفید بودن +یکی و خطرناکی دیگری می‌شود.

    +

    +هنگامی که شخصی از GPG برای ارسال یک سند رمزگذاری شده استفاده می‌کند، و شما +آن را رمزگشایی می‌کنید، نتیجه سندی بدون رمز خواهد بود که شما می‌توانید آن را +بخوانید، ارسال کنید، کپی کنید و حتی دوباره رمزگذاری کنید تا به صورت امن به +دست شخص دیگری برسانید. در محاسبات خیانت‌کارانه نرم‌افزار به شما اجازه می‌دهد +که کلمات را بر روی صفحه نمایش بخوانید، اما اجازه نمی‌دهد تا سندی رمزگذاری +نشده تولید کنید تا بتوانید از آن در کارهای دیگری بهره ببرید. GPG که یک بستهٔ +نرم‌افزاری آزاد است، قابلیت‌های امنیتی را برای کاربران به ارمغان می‌آورد؛ +کاربران از نرم‌افزار سود می‌جویند. محاسبات خیانت کارانه طراحی شده +است تا به کاربران محدودیت‌هایی را اعمال کند؛ نرم‌افزار از کاربران +سود می‌جوید.

  2. + +
  3. +حامیان محاسبات خیانت‌کارانه سخنان خود را بر روی استفاده‌های مفید از آن متمرکز می‌کنند. آنچه آنان +می‌گویند غالبا صحیح است، اما دارای اهمیت نیست.

    +

    +همانند اغلب سخت‌افزارها، سخت‌افزارهای محاسبات خیانت‌کارانه نیز می‌توانند +برای اهدافی که مضر نیستند مورد استفاده قرار گیرند. اما این موارد استفاده +می‌تواند با روش‌های دیگری غیر از محاسبات خیانت‌کارانه نیز صورت گیرد. تفاوت +عمده‌ای که وجود دارد در پیامدهای نامطبوعی است که محاسبات خیانت‌کارانه برای +کاربران به ارمغان می‌آورد: فریب دادن کامپیوتر تا بر علیه شما عمل کند.

    +

    +آنچه آنان می‌گویند صحیح است، و آنچه من می‌گویم صحیح است. آنها را در کنار هم +بگذارید و چه نتیجه‌ای خواهید گرفت؟ محاسبات خیانت‌کارانه طرحی است برای از بین +بردن آزادی ما، و با ارائهٔ تعدادی فوائد مفید کوچک سعی در منحرف کردن افکار ما +از آنچه از دست خواهیم داد می‌کند.

  4. + +
  5. +مایکروسافت پالادیوم را به عنوان یک اقدام امنیتی معرفی کرده و ادعا می‌کند که +حفاظی بر علیه ویروس‌ها خواهد بود، اما این ادعا آشکارا اشتباه است. Microsoft +Research در اکتبر ۲۰۰۲ اسلایدهای نمایشی را منتشر کرده که نشان می‌دهد یکی از +خصوصیات پالادیوم این است که سیستم‌عامل‌ها و نرم‌افزارهای موجود همچنان اجرا +می‌شوند؛ بنابراین، ویروس‌ها همچنان قادر خواهند بود تمام اعمالی را که امروزه +انجام می‌دهند، ادامه دهند.

    +

    +هنگامی که مایکروسافت دربارهٔ ”امنیت“ مرتبط با پالادیوم سخن +می‌گوید، منظورش آن چیزی نیست که ما معمولا به عنوان معنی این کلمه به کار +می‌بریم: محافظت از کامپیوتر خویش در مقابل آنچه نمی‌خواهیم. منظور آنها محافظت +از نحوهٔ دسترسی شما به کپی اطلاعات بر روی کامپیوتر خودتان، به روش‌هایی که +آنان نمی‌پسندند است. یکی از اسلایدهای نمایشی انواع اسراری را که پالادیوم +می‌تواند محافظت کند لیست کرده است. همانند ”اسرار شخص ثالث“ و +”اسرار کاربر“ — اما ”اسرار کاربر“ را در گیومه +قرار می‌دهد، و این تصدیقی برای مضحک بودن این امر در متن پالادیوم است.

    +

    +اسلایدهای نمایشی به طور مکرر از کلماتی همچون ”حمله“، ”کد +بداندیشانه“، ”کلاه‌برداری“ که ما معمولا آنها را با امنیت +مرتبط می‌دانیم و همینطور ”قابل اطمینان“ استفاده +کرده‌است. هیچ‌کدام از آنها معنای معمول خود را ندارند. ”حمله“ به +معنای اینکه شخصی سعی در آسیب رساندن به شما را دارد، نیست. به این معنی است که +شما سعی در کپی کردن موسیقی دارید. ”کد بداندیشانه“ یعنی شما کدی +را نصب کرده‌اید تا کاری را انجام دهید که دیگران نمی‌خواهند کامپیوتر شما قادر +به انجام آن باشد. ”کلاه‌برداری“ به این معنی نیست که شخصی شما را +فریب دهد، به این معنی است که شما پالادیوم را فریب دهید. و به همین ترتیب.

  6. + +
  7. +بیانیهٔ پیشینِ توسعه‌دهندگان پالادیوم این قضیهٔ اساسی را بیان می‌کند که هر +شخصی که اطلاعات را جمع آوری و یا توسعه داده باید کنترل کامل نحوهٔ استفاده از +آن را در اختیار داشته باشد. این امر می‌تواند بیانگر نوعی انقلاب در عقاید +اخلاقی گذشته و سیستم حقوقی بوده و نوعی سیستم کنترل بی‌سابقه را پدید +آورد. مشکلات خاص این گونه سیستم‌ها اتفاقی نیستند؛ از هدف اصلی آنها ناشی +می‌شوند. و این هدفی است که ما نباید بپذیریم.

  8. +
+ +
+

این مقاله در نرم‌افزار +آزاد، جامعهٔ آزاد: منتخب مقالات ریچارد استالمن منتشر شده است.

+ +
+ + +
+ + + + + + + + diff --git a/talermerchantdemos/blog/articles/fa/free-doc.html b/talermerchantdemos/blog/articles/fa/free-doc.html new file mode 100644 index 0000000..7fc7398 --- /dev/null +++ b/talermerchantdemos/blog/articles/fa/free-doc.html @@ -0,0 +1,237 @@ + + + + + + +چرا نرم افزار آزاد نیاز به مستندات آزاد دارد - پروژه گنو - بنیاد نرم +افزارهای آزاد + + + + +

چرا نرم افزار آزاد نیاز به مستندات آزاد دارد

+ +

+به لیست پستی ما دربارهٔ +خطرات کتاب های الکترونیک بپیوندید. +

+ + + +

+بزرگ‌ترین کمبود در رابطه با سیستم‌عامل‌های آزاد، نرم‌افزار نیست، بلکه کمبود +راهنماهای آزاد خوبی است که بتوانیم به این سیستم ها اضافه کنیم. تعداد زیادی +از برنامه‌های مهم ما نیز بدون یک راهنمای جامع عرضه می‌گردند. مستندسازی یک +بخش حیاتی برای هر مجموعهٔ نرم‌افزاری است؛ مشکل عمده هنگامی به وجود می‌آید که +یک بستهٔ نرم افزاری آزاد مهم ، بدون مستندات آزاد عرضه شود . امروزه مشکلات و +شکاف‌هایی از این دست زیاد هستند

+ +

+زمانی، سال‌ها پیش، من تصمیم گرفتم Perl یاد بگیرم. من نسخه ای از یک راهنمای +آزاد تهیه کردم ولی متوجه شدم این راهنما به سختی قابل‌خواندن است. وقتی از +کاربران Perl دربارهٔ جایگزین‌ها سؤال کردم، آن‌ها به من گفتند: راهنماهای +مقدماتی بهتری وجود دارند اما آزاد نیستند.

+ +

+چرا این‌گونه بود؟ نویسندگان راهنماهای خوب، آن‌ها را برای مجموعهٔ O'Reilly +می‌نوشتند و با قوانین محدود کننده‌ای منتشر می‌شدند. (بدون مجوز کپی، بدون +مجوز اعمال تغییرات و بدون دسترسی به فایل منبع) که جامعهٔ کاربری نرم‌افزارهای +آزاد را از استفاده از آن‌ها محروم می‌کرد.

+ +

+این اولین بار نبود که مشکلاتی به این شکل رخ می‌داد، (که برای جامعهٔ کاربری +ما کمبود بزرگی بود) این مسائل مربوط به گذشته‌ها بود. ناشرین راهنماهای +انحصاری، تعداد زیادی از نویسندگان را برای انحصاری کردن راهنماهایشان تطمیع +کرده بودند. بسیار پیش آمده بود که یک کاربر گنو مشتاقانه دربارهٔ نوشتن راهنما +با هدف کمک به پروژه گنو با من صحبت کرده باشد، ولی پس از این که او دربارهٔ +امضا کردن قراردادی با ناشران مبنی بر انحصاری کردن راهنما توضیح داده بود ، +تمام امیدهای نقش بر آب شده بود. ما دیگر نمیتوانستیم از آن راهنما استفاده +کنیم.

+ +

+توانایی نوشتن یک متن صریح به زیان انگلیسی ، یک توانایی نادر در برنامه‌‌ نویس +هاست ، با توجه به این موضوع ما دچار بحران بی کیفیتی در راهنماها خواهیم شد.

+ +

+مستندسازی آزاد همانند نرم افزار آزاد به آزادی اشاره دارد نه قیمت. مساله در +رابطه با این راهنماها، تعیین قیمت فروش برای نسخه‌های چاپ شده توسط O'Reilly +نبود، (کما اینکه بنیاد نرم افزارهای آزاد هم راهنماهای آزاد گنو را به شکل چاپ شده به فروش +می‌رساند ) اما راهنماهای گنو در قالب کد منبع نیز در دسترس هستند در حالی +که راهنماهای انحصاری فقط بر روی کاغذ عرضه می‌شوند. راهنماهای گنو با مجوزهای +کپی و اعمال تغییرات ارائه می‌گردند؛ اما راهنماهای Perl این‌طور نیستند. مساله +این محدودیت هاست.

+ +

+ معیار آزادی برای یک راهنما دقیقاً مانند یک نرم‌افزار آزاد است: اعطای +آزادی‌های مسلم کاربران به آنها . توزیع دوباره (شامل توزیع دوبارهٔ تجاری) +باید مجاز باشد، بنابراین راهنما می‌تواند ضمیمهٔ همهٔ کپی‌های برنامه باشد، چه +به صورت چاپی و چه به صورت آنلاین . مجوز اعمال تغییرات نیز قطعاً وجود خواهد +داشت.

+ +

+من به اعمال مجوز تغییرات بر روی تمام قسمت‌های مقاله‌ها و کتاب‌ها به عنوان یک +قانون اصلی که برای مردم حیاتی باشد معتقد نیستم. معضلات مربوط به نشریه ها +لزوما مانند نرم‌افزار ها نیستند. برای مثال من فکر نمی‌کنم من یا شما برای +گرفتن مجوزِ اعمال تغییرات روی مقالاتی مانند همین مقاله که فعالیت‌ها و +دیدگاه‌های ما را توضیح می‌دهد مصر باشیم.

+ +

+با این همه یک دلیل اصلی برای آزادی در اعمال تغییرات در مستندات نرم‌افزارهای +آزاد وجود دارد. وقتی کاربران از حقوق خود برای تغییر نرم افزار استفاده میکنند +و قابلیت های آن را کم و زیاد میکنند اگر این کاربران وظیفه شناس باشند راهنما +را نیز تغییر خواهند داد. بنابراین آن‌ها می‌توانند مستندی قابل استفاده و دقیق +به همراه برنامهٔ تغییر داده شده تولید کنند. چنین راهنماهایی که برنامه‌نویسان +را از وظیفه شناسی و تمام کردن کار باز می‌دارند و یا حتی اگر تغییری در برنامه +ایجاد شد صریحاً خواستار بازنویسی راهنما از ابتدا هستند، به هیچ وجه پاسخگوی +نیاز جامعهٔ ما نخواهد بود.

+ +

+در حالی که جلوگیری کلی از اعمال تغییرات غیر قابل قبول است ، بعضی محدودیت ها +در ویرایش به نظر بدون مشکل خواهند بود . برای مثال جلوگیری از حذف اعلان کپی +رایت نویسندگان ، شرایط توزیع یا لیست نویسندگان مشکلی در بر نخواهد داشت ، +همچنین اجبار برای اینکه نسخه های تغییر داده شده اعلانی مبنی بر اینکه آنها +نسخه تغییر داده شده هستند در خود داشته باشند نیز بدون مشکل است. حتی جلوگیری +از تغییر یا حذف بخش های کلی یک راهنما تا هنگامی که این بخش ها حاوی مطالب غیر +فنی باشند نیز ایرادی در پی ندارد. (بعضی از راهنماهای گنو شامل اینجنین مواردی +هستند.)

+ +

+این‌گونه محدودیت‌ها به خاطر ماهیت سودمند و کاربردی‌شان مشکل محسوب نمی‌شوند +زیرا برنامه‌نویسان وظیفه شناس می‌توانند از راهنما کمک گرفته و آن را مطابق با +تغییرهای انجام شده بهبود بخشند. به عبارت دیگر آن‌ها مانع استفادهٔ همه جانبه +جامعهٔ نرم افزار آزاد از راهنماها نیستند.

+ +

+به هر حال، باید امکان تغییر تمام محتوای فنی در راهنما وجود داشته +باشد و همچنین بتوان نتایج را در سرتاسر رسانه‌های معمول و کلیهٔ کانال‌های +ارتباطی توزیع کرد، در غیر این صورت، این محدودیت‌ها سد راه‌ِ تعامل در جامعه +خواهند شد و به دلیل اینکه راهنماهای آزادی نیستند ما را نیازمند راهنماهایی +دیگر میکنند.

+ +

+متاسفانه با وجود راهنماهای انحصاری معمولاً یافتن شخصی برای نوشتن راهنمای +دیگر سخت است و مانع اصلی در این راه کاربرانی هستند که راهنماهای انحصاری را +به اندازهٔ کافی مفید می‌دانند- بنابراین آن‌ها اهمیت نوشتن راهنمای آزاد را در +نمی‌یابند و از وجود کاستی هایی در سیستم عامل آزاد که نیازمند رفع شدن هستند +آگاه نمیشوند .

+ +

+چرا کاربران فکر می‌کنند راهنماهای انحصاری به اندازهٔ کافی مفیدند؟ برخی به +درستی به وجود مشکل پی نبرده اند. من امیدوارم این مقاله در راستای تغییر این +تفکر مفید باشد.

+ +

+بسیاری از مردم همان‌گونه که نرم‌افزارهای انحصاری را قابل قبول می‌دانند با +راهنماهای انحصاری نیز موافقند: آن‌ها مساله را کاملاً بر حسب سود و قیمت قضاوت +می‌کنند نه با توجه به معیار آزادی. عقاید این افراد قابل احترام است اما +مادامی که نظراتشان بر ارزش‌هایی به غیر از آزادی استوار باشد ، آن‌ها راهگشای +کسانی چون ما که به آزادی ارزش می‌نهیم نیستند.

+ +

+لطفاً به گسترش آگاهی در این زمینه کمک کنید . ما در حال واگذاری عرصهٔ مستندات +به ناشرین انحصاری هستیم. اگر ما بتوانیم آگاهی کافی در مورد اینکه راهنماهای +انحصاری مفید نیستند ایجاد کنیم ، شاید بار دیگر که شخصی خواست برای کمک به +پروژه گنو مستندی بنویسد قبل از آنکه دیر شود دریابد که قبل از هرچیز باید به +آزاد بودن آن بیاندیشد.

+ +

+ما همچنین می‌توانیم ناشران تجاری را تشویق به فروش نسخه‌های آزاد کنیم، +نسخه‌های کپی لفت به جای راهنماهای انحصاری. یکی از راه هایی که شما با استفاده +از آن می‌توانید به این جریان کمک کنید این است که قبل از خرید به شرایط توزیع +راهنما توجه کنید و راهنماهای کپی لفت را به غیر کپی لفت ترجیح دهید.

+

+[توجه : ما صفحه ای آماده کرده ایم که +کتابهای آزاد موجود از ناشرین دیگر در آن لیست شده است].

+ +
+ + +
+ + + + + + + + diff --git a/talermerchantdemos/blog/articles/fa/free-software-intro.html b/talermerchantdemos/blog/articles/fa/free-software-intro.html new file mode 100644 index 0000000..d53f4e7 --- /dev/null +++ b/talermerchantdemos/blog/articles/fa/free-software-intro.html @@ -0,0 +1,148 @@ + + + + + + +جنبش نرم‌افزار آزاد - پروژه گنو - بنیاد نرم‌افزارهای آزاد + + + + +

جنبش نرم‌افزار آزاد

+ +

+مردم به دلایل مختلفی از سیستم‌عامل‌های آزاد همانند گنو/لینوکس استفاده می‌کنند. بسیاری از +کاربران به دلایل کاربردی این کار را انجام می‌دهند: به خاطر اینکه سیستم +قدرتمند است، قابل اعتماد است، یا به خاطر اینکه به سادگی قادر به تغییر دادن +نرم‌افزار برای تطبیق با نیازهایشان هستند. +

+ +

+اینها دلایل خوبی هستند—اما چیزی بیش از سادگی در استفاده از نرم‌افزار +وجود دارد. آنچه اهمیت بسیار دارد آزادی و جامعهٔ شما است. +

+ +

+اندیشهٔ جنبش نرم‌افزار آزاد این است که کاربران مستحق داشتن آزادی برای ساختن جامعه +هستند. شما باید آزادی برای کمک به خود را، با تغییر دادن کد منبع برای انجام +آنچه می‌خواهید، در اختیار داشته باشید. و آزادی برای کمک به همسایه‌تان، با +توزیع مجدد کپی‌های برنامه برای دیگر افراد. همچنین آزادی برای ساختن جامعهٔ +خود، به وسیلهٔ انتشار نسخه‌های بهبود یافته تا دیگر افراد نیز بتوانند از آنها +استفاده کنند. +

+ +

+آزاد بودن یا نبودن یک نرم‌افزار به اجازه‌نامهٔ آن بستگی دارد. تعریف تفصیلی از نرم‌افزار آزاد نحوهٔ +ارزیابی ما از یک اجازه‌نامه را، به منظور بررسی اینکه آیا یک برنامه را به +نرم‌افزار آزاد تبدیل می‌کند یا خیر، نشان می‌دهد. همچنین مقالاتی دربارهٔ اجازه‌نامه‌های +معینی وجود دارد که مزایا و معایبِ اجازه‌نامه‌هایی را که واجد شرایط +هستند، و اینکه چرا بعضی از دیگر اجازه‌نامه‌ها بیش از آن محدود کننده هستند که +مورد قبول واقع شوند، را شرح می‌دهند. +

+ +

+در سال ۱۹۹۸ واژهٔ ”متن‌باز“ پدید آمد که دارای دیدگاه‌هایی کاملا +متفاوت با ما است. این دیدگاه‌ها تنها به ذکر مزایای کاربردیِ نرم‌افزار +آزاد می‌پردازند، و با دقت بسیار از ورود به مباحث عمیق‌تر همچون آزادی و +همیاری اجتماعی که جنبش نرم‌افزار آزاد پدید آورده است، اجتناب +می‌کنند. متن‌باز تا هر کجا که پیش برود خوب است، اما موضوع را تنها به صورت +سطحی می‌بیند. ما مشکلی با کارکردن به همراه حامیان متن‌باز در فعالیت‌های عملی +همچون توسعهٔ نرم‌افزار نداریم، اما با دیدگاه‌هایشان موافق نیستیم، و کارکردن +زیر عنوان آنان را نمی‌پذیریم.

+ +

+اگر تصور می‌کنید که آزادی و جامعه به خودی خود مهم هستند، لطفا به ما بپیوندید +و با افتخار از عبارت ”نرم‌افزار آزاد“ استفاده کرده و به گسترش +این کلمه کمک کنید. +

+
+ + +
+ + + + + + + + diff --git a/talermerchantdemos/blog/articles/fa/free-sw.html b/talermerchantdemos/blog/articles/fa/free-sw.html new file mode 100644 index 0000000..0d34a73 --- /dev/null +++ b/talermerchantdemos/blog/articles/fa/free-sw.html @@ -0,0 +1,358 @@ + + + + + + + +تعریف نرم‌افزار آزاد - پروژه گنو - بنیاد نرم‌افزار آزاد + + + + + + + +

تعریف نرم‌افزار آزاد

+ +
+

+ عنوان یک نرم‌افزار آزاد تلقی شود. گاه‌گاه ما این تعریف را اصلاح می‌کنیم تا +واضح‌تر شود. اگر شما مایلید تغییراتی که اعمال کرده‌ایم را ببینید، لطفا بخش تاریخچه در قسمت پایین صفحه انگلیسی را ببینید. +

+
+ +

+« نرم‌افزار آزاد» درباره آزادی است، نه قیمت. برای درک بهتر باید به معنای +«آزاد» در «آزادی بیان» فکر کنید، نه در «آبجو مجانی». +

+ +

+نرم‌افزار آزاد در مورد آزادی کاربران برای اجرا، کپی، توزیع، بررسی، تغییر و +بهبود دادن نرم‌افزار می‌باشد. بطور دقیق‌تر نرم‌افزار آزاد به چهار نوع آزادی +برای کاربران یک نرم‌افزار اشاره می‌کند: +

+ + + +

در صورتی برنامه‌ای یک نرم‌افزار آزاد به شمار می‌آید که کاربران آن همه این +آزادی‌ها را داشته باشند. بنابراین شما باید برای توزیع مجدد کپی‌هایی از آن، +خواه با اصلاحات و تغییرات و خواه بدون آن، خواه رایگان و خواه در ازای دریافت +وجهی، برای هر شخصی و در هر جایی آزاد +باشید. آزاد بودن برای انجام این کارها (در میان کارهای دیگر) به این معنی است +که شما مجبور به درخواست و پرداخت هزینه برای مجوز نیستید. +

+ +

+شما همچنین باید این آزادی را داشته باشید تا در برنامه تغییراتی ایجاد کنید و +حتی بدون اشاره به وجود آنها، از آنها بطور خصوصی و برای کار خود استفاده +کنید. اگر هم تغییرات خود را منتشر کردید، نباید ملزم به اعلام آن به شخص خاص و +یا به روش خاصی باشید. +

+ +

+آزادی برای استفاده از برنامه به معنای آزادی هر شخص و یا سازمانی برای استفاده +از آن برنامه بر روی هر سیستم کامپیوتری، برای هر کاری، و بدون نیاز به هر گونه +ارتباط بعدی با توسعه‌دهنده و یا هر نهاد خاصی می‌باشد. در این نوع آزادی، هدف +کاربر اهمیت دارد نه هدف توسعه‌دهنده؛ شما به عنوان یک کاربر +آزاد هستید تا برنامه را برای هدف خودتان استفاده نمایید، و اگر برنامه را به +شخص دیگری نیز بدهید، او هم آزاد است تا برنامه را برای هدف خودش استفاده +نماید، شما حق ندارید هدف خودتان را به وی تحمیل نمایید. +

+ +

+آزادی برای توزیع مجدد کپی‌هایی از برنامه باید علاوه بر کد منبع، شامل شکل +باینری و اجرایی برنامه و برای هر دو نسخه تغییر یافته و تغییر نیافته نیز +باشد. (توزیع برنامه‌ها در شکل اجرایی برای سیستم‌عامل‌های آزادی که به راحتی +نصب می‌شوند ضروری است.) اگر هیچ روشی برای تولید شکل باینری و اجرایی برای +برنامه بخصوصی وجود نداشته باشد، مشکلی نیست (زیرا بعضی از زبانهای +برنامه‌نویسی از آن ویژگی پشتیبانی نمی‌کنند). اما شما باید این آزادی را داشته +باشید تا اگر روشی برای ارائه شکل باینری و اجرایی برنامه پیدا کردید، آن +برنامه را مجددا به این دو شکل توزیع کنید. +

+ +

+به منظور داشتن آزادی برای تغییر دادن، و انتشار نسخه‌های بهبود یافته، شما +باید به کدهای منبع برنامه دسترسی داشته باشید. بنابراین دسترسی به کد منبع یک +شرط ضروری برای نرم‌افزار آزاد می‌باشد. +

+ +

+یکی از مهمترین روش‌های تغییر یک برنامه ادغام پیمانه‌ها و زیرروال‌های آزادِ +موجود با برنامه اصلی می‌باشد. اگر مجوز برنامه بگوید که شما نمی‌توانید +پیمانه‌های موجود را با برنامه ادغام نمایید، برای مثال اگر بخواهد که شما +خودتان مالک کدی باشید که با برنامه اضافه می‌کنید، در این صورت این مجوز بیشتر +از حد محدود کننده است تا به عنوان یک مجوز آزاد شناخته شود. +

+ +

+برای اجرایی شدن این آزادی‌ها، آنها باید تا وقتیکه شما هیچ کار اشتباهی بر +خلاف این آزادی‌ها انجام نداده‌اید، غیر قابل فسخ و قطعی بمانند. اگر +توسعه‌دهنده نرم‌افزار قادر باشد مجوز نرم‌افزار را، بدون این که شما کاری کنید +که سبب این کار شود، باطل کند، این نرم‌افزار آزاد نیست. +

+ +

+با این حال بعضی قوانین خاص که درباره نحوه توزیع نرم‌افزار آزاد می‌باشند، +هنگامی که با آزادی‌های اصلی در تضاد نباشند، قابل قبول هستند. برای نمونه «کپی‌لفت» (به بیان خیلی ساده) قانونی است +که به موجب آن شما به هنگام توزیع مجدد برنامه، نمی‌توانید محدودیت‌هایی به آن +اضافه کنید تا آزادی‌های اصلی را برای افراد دیگر از بین ببرید. این قانون نه +تنها با آزادی‌های مرکزی در تضاد نیست بلکه از آنها محافظت نیز می‌کند. +

+ +

+در پروژه گنو، ما از کپی‌لفت برای حفاظت قانونی از این آزادی‌ها برای هر شخصی +استفاده می‌کنیم. اما نرم‌افزارهای +آزاد غیر کپی‌لفتی نیز وجود دارند. ما معتقدیم که دلایل مهمی برای اینکه چرا بهتر است از کپی‌لفت استفاده شود +وجود دارند، اما اگر برنامه شما نرم‌افزار آزاد غیر کپی‌لفتی باشد، ما همچنان +می‌توانیم از آن استفاده کنیم. برای تشریح اینکه چگونه «نرم‌افزار آزاد»، +«نرم‌افزار کپی‌لفت شده» و دیگر بخش‌های نرم‌افزار با یکدیگر در ارتباطند، بخش‌های نرم‌افزار آزاد را ببینید. +

+ +

+« نرم‌افزار آزاد» به معنای “غیر تجاری» نیست. یک برنامه آزاد باید برای +استفاده تجاری، توسعه تجاری، و توزیع تجاری در دسترس باشد. توسعه تجاری +نرم‌افزار آزاد دیگر غیر معمول نیست، بلکه چنین نرم‌افزارهای آزاد تجاری بسیار +مهم هستند. بنابراین شما ممکن است پولی پرداخت کرده باشید تا کپی‌هایی از +نرم‌افزار آزاد را بدست آورده باشید و یا ممکن است کپی‌ها را بدون پرداخت هزینه +بدست آورده باشید. اما صرفنظر از اینکه چگونه کپی‌ها را بدست آورده باشید، شما +همیشه این آزادی را دارید تا نرم‌افزار را کپی کنید و تغییر دهید و یا حتی کپی‌هایی از آن را بفروشید. +

+ +

+اینکه آیا یک تغییر، بهبود به حساب می‌آید یا نه، نکته‌ای است که به ذهنیت +افراد باز میگردد. اگر حق تغییر شما، محدود به چیزی باشد که دیگری آن را بهبود +می‌داند، این آزادی نیست. +

+ +

+قوانین مربوط به نحوه بسته‌بندی یک بسته تغییر یافته نیز در صورتیکه بطور عملی +و قابل اجرا، آزادی شما برای انتشار نسخه تغییر یافته را منع نکنند، قابل قبول +هستند. قوانینی مانند «اگر شما برنامه را به این روش در دسترس قرار دادید، باید +آن را به آن روش نیز در دست قرار دهید» نیز، با همان شرایط قبلی می‌توانند قابل +قبول باشند. (به خاطر داشته باشید که چنین قانونی آزادی شما برای انتخاب انتشار +و یا عدم انتشار برنامه را باقی می‌گذارد.) همچنین این برای مجوز قابل قبول است +تا لازم بدارد که اگر شما یک نسخه تغییر یافته از برنامه را توزیع کردید و +توسعه‌دهنده قبلی یک کپی از آن را درخواست نمود، شما باید یک کپی برای او +بفرستید یا مشخص کنید که این تغییرات را شما انجام داده‌اید. +

+ +

+گاهی اوقات مقررات نظارتی صادرات و مصوبات تجاری +دولت آزادی شما برای توزیع بین‌المللی کپی‌های برنامه را تحت تاثیر قرار خواهند +داد. توسعه‌دهندگان نرم‌افزار این قدرت را ندارند تا این محدودیت‌ها را حذف و +یا زیر پا بگذارند، اما کاری که می‌توانند و باید انجام دهند این است که از +تحمیل این محدودیت‌ها به عنوان شرایط استفاده از برنامه سر باز زنند. به این +ترتیب، این محدودیت‌ها بر فعالیت‌ها و اشخاص خارج از حوزه قضائی این دولت‌ها +تاثیر نخواهد داشت. بنابراین مجوزهای نرم‌افزارهای آزاد نباید رعایت مقررات +صادراتی به عنوان یکی از شروط آزادی‌های ضروری را تحمیل کنند. +

+ +

+اغلب مجوزهای نرم‌افزار آزاد بر اساس کپی‌رایت می‌باشند، ولی برای آن دسته از +الزاماتی که بواسطه کپی‌رایت می‌توانند تحمیل شوند، محدودیت‌هایی وجود +دارد. اگر یک مجوز مبتنی بر کپی‌رایت آزادی را به روش‌هایی که در بالا توضیح +داده شد محترم بشمارد و رعایت کند، بعید به نظر می‌رسد که مشکلات دیگری که ما +هرگز پیش‌بینی نمی‌کردیم بوجود بیاید (اگر چه گه گاه این اتفاق می‌افتد). اما +بعضی از مجوزهای نرم‌افزار آزاد بر اساس قراردادها می‌باشند، و قردادها +می‌توانند شمار بیشتری از محدودیت‌های ممکن را تحمیل کنند. این بدان معناست که +راه‌های بیشماری وجود دارند تا چنین مجوزی به طرز غیر قابل قبولی محدودکننده و +غیر آزاد باشد. +

+ +

+ما نمی‌توانیم همه محدودیت‌های «قراردادها» که غیر قابل قبول هستند را فهرست +کنیم. اگر یک مجوز مبتنی بر قرارداد، کاربر را به یک روش غیر معمول طوری محدود +کند که مجوز مبتنی بر کپی‌رایت نتواند، و آن محدودیت در اینجا به عنوان یک عمل +قانونی ذکر نشده باشد، ما درباره آن فکر خواهیم کرد و احتمالا آن را غیر آزاد +تشخیص خواهیم داشت. +

+ +

+هنگامیکه درباره نرم‌افزار آزاد صحبت می‌شود بهتر است تا از به کار بردن +عباراتی مانند «هدیه دادن» و یا «بطور رایگان» خودداری شود، زیرا این عبارات +این مفهوم را می‌رسانند که موضوع در مورد قیمت می‌باشد، نه آزادی. بعضی عبارات +معمول مانند «کپی غیر قانونی» مفاهیمی در بر دارند که ما امیدواریم شما بر آنها +صحه نگذارید. برای بحث در مورد این عبارات بخش کلمات و عبارات گیج‌کننده که اجتناب از +آنها با ارزش است را ببینید. ما همچنین فهرستی از ترجمه‌های «نرم‌افزار آزاد» به +زبانهای مختلف داریم. +

+ +

+در نهایت بخاطر داشته باشید که معیارها و ظوابطی مانند آنها که در تعریف +نرم‌افزار آزاد ذکر شدند، برای تفسیر به تفکری دقیق نیاز دارند. برای +تصمیم‌گیری در مورد اینکه آیا مجوز نرم‌افزار خاصی صلاحیت مجوز نرم‌افزار آزاد +بودن را دارد، ما آن را بر مبنای همین ظوابط در نظر می‌گیریم تا تصمیم بگیریم +که آیا معنی و مفهوم آن به خوبی کلمات و عبارات در آن، مناسب هست. اگر مجوز‌ی +شامل موارد نامعقول باشد، ما آن را رد می‌کنیم، حتی اگر آن مورد را در این +معیارها پیش‌بینی نکرده باشیم. بعضی اوقات درخواست‌های یک مجوز پی‌آمدی پیش +می‌آورد که قبل از اینکه تصمیم بگیریم آیا این درخواست‌ها قابل قبول هستند، +تفکر بسیاری شامل بحث و مذاکره با یک وکیل را مطالبه می‌کند. هنگامیکه ما +درباره یک موضوع جدید به نتیجه می‌رسیم، غالبا این معیارها را به روز می‌کنیم +تا راحت‌تر ببینید که چرا مجوز‌های خاص صلاحیت دارند و یا ندارند. +

+ +

+اگر علاقمند هستید تا ببینید که آیا مجوز خاصی صلاحیت مجوز نرم‌افزار آزاد بودن +را دارد، فهرست مجوزهای ما را +ببینید. اگر مجوزی که برای شما مهم است در آنجا فهرست نشده است، می‌توانید با +فرستادن ایمیل به آدرس <licensing@gnu.org> از ما درباره +آن سوال کنید. +

+ +

+اگر در نظر دارید تا یک مجوز جدید بنویسید، لطفا با همان آدرس با بنیاد +نرم‌افزار آزاد تماس بگیرید. تکثر مجوز‌های مختلف نرم‌افزار آزاد به معنی +کارهای زیاد انجام شده برای کاربران در جهت درک مجوز‌ها می‌باشد. ممکن است ما +بتوانیم به شما کمک کنیم تا مجوز نرم‌افزار آزادی را پیدا کنید که نیازهای شما +را برآورده می‌کند. +

+ +

+اگر این غیر ممکن بود، و شما واقعا به یک مجوز جدید نیاز داشتید، با کمک ما +می‌توانید مطمئن باشید که مجوز واقعا یک مجوز نرم‌افزار آزاد هست و از مشکلات +عملی گوناگون اجتناب کنید. +

+ +

فراتر از نرم‌افزار

+ +

+به همان دلایلی که نرم‌افزار باید آزاد باشد، و در عین حال به خاطر اینکه +راهنماها جزئی از نرم‌افزارها هستند، راهنمای نرم‌افزارها نیز باید آزاد +باشند. +

+ +

+این استدلال در مورد دیگر فعالیت‌هایی که منجر به تولید نتایج کاربردی می‌شوند +نیز منطقی به نظر می‌رسد. به عبارت بهتر، فعالیت‌هایی که دانش کاربردی ایجاد +می‌کنند، مثل فعالیت‌های آموزشی یا مورد ارجاع. ویکی‌پدیا بهترین نمونه شناخته‌شده است. +

+ +

+هر فعالیتی می‌تواند آزاد باشد، همانطور که تعریف نرم‌افزار آزاد برای +تعریف فعالیت‌های فرهنگی آزاد نیز +بسط داده شده است. +

+ +

متن‌باز؟

+ +

+برای رساندن مفهومی نزدیک به (و نه دقیقا) «نرم‌افزار آزاد» را شروع +کرده‌اند. ما عبارت «نرم‌افزار آزاد» را ترجیح می‌دهیم، زیرا به محض شنیدن +آزادی را به ذهن می‌آورد، نه قیمت را. واژه «باز» هیچگاه به آزادی منسوب +نمی‌شود. +

+ +
+ + +
+ + + + + + + + diff --git a/talermerchantdemos/blog/articles/fa/freedom-or-copyright.html b/talermerchantdemos/blog/articles/fa/freedom-or-copyright.html new file mode 100644 index 0000000..eb6e314 --- /dev/null +++ b/talermerchantdemos/blog/articles/fa/freedom-or-copyright.html @@ -0,0 +1,232 @@ + + + + + + + +آزادی یا کپی‌رایت؟ - پروژه گنو - بنیاد نرم‌افزارهای آزاد + + + + +

آزادی—یا کپی‌رایت؟

+ +

+ نوشتهٔ ریچارد استالمن +

+ +

+کپی‌رایت در عصر مطبوعات چاپی به عنوان آئین‌نامه‌ای صنعتی برای کسب و کار +نویسندگی و انتشار پدید آمد. هدف آن تشویق انتشار آثار گوناگون نوشتاری +بود. ابزاری برای ملزم ساختن ناشران برای کسب اجازه از نویسندگان برای انتشار +نوشته‌های اخیرشان. کپی‌رایت باعث شد که نویسنده‌ها از انتشار اثر خود درآمد +کسب کنند، که به نویسندگی کمک کرده و آن را تشویق می‌کرد. عموم خوانندگان از +کپی‌رایت نفع بردند، در حالی که کمی هم زیان دیدند: کپی‌رایت تنها انتشارات را +محدود می‌ساخت، نه آنچه خوانندگان عادی می‌توانستند انجام دهند. این امر +کپی‌رایت را به یک سیستم سودمند برای عموم تبدیل می‌کرد (که جای بحث دارد)، و +بنابراین کاملا بر حق بود.

+ +

+درست و خوب—در آن زمان.

+ +

+امروزه، بشر روش نوینی را برای انتشار اطلاعات ابداع کرده است: کامپیوترها و +شبکه‌ها. این دو کپی‌برداری و دستکاری اطلاعات، شامل نرم‌افزار، موسیقی، کتاب، +و فیلم را تسهیل، و دسترسی بدون محدودیت به تمامی انواع اطلاعات را مهیا +کرده‌اند—بهشت اطلاعات.

+ +

+مانعی بر سر راه است: کپی‌رایت. خوانندگان و شنوندگان که از این قابلیت جدید +برای کپی کردن و به اشتراک گذاریِ اطلاعات منتشر شده استفاده می‌کنند، از نظر +فنی متخلف محسوب می‌شوند. همان قانونی که به عنوان آئین‌نامهٔ صنعتیِ مفید برای +ناشرها شکل گرفت و عمل کرد، به صورت مانعی در برابر عموم مردم، که قرار بود به +آنان خدمت کند، در آمده است.

+ +

+در حکومت دموکراسی، قانونی که یک فعالیت عمومی و مفید را منع کند به سرعت تغییر +می‌کند. و شرکت‌های بزرگ قدرت سیاسی ندارند. انجمن ناشران تصمیم گرفتند که +نگذارند عموم مردم قدرت کامپیوترهایشان را به دست گیرند، و کپی‌رایت را ابزاری +مناسب برای این منظور یافتند. تحت تاثیر انجمن ناشران، دولت به جای تغییر دادن +قانون کپی‌رایت به نحوی که با شرایط متناسب شود، آن را مستحکم‌تر نیز نمود، و +اشتراک گذاری ممنوع شد.

+ +

+اما بدترین قسمتش اینجا نبود. هنگامی که توسعه‌دهندگان کنترل برنامه‌ای را که +اشخاص اجرا می‌کنند به دست داشته باشند، کامپیوتر به ابزاری قدرتمند برای سلطه +بر مردم تبدیل می‌شود. ناشران دریافتند که با انتشار آثار خود در قالب‌های +رمزگذاری شده، که تنها نرم‌افزارهای خاص مورد تایید می‌توانند آنها را بخوانند، +قدرتی بی‌سابقه به دست خواهند آورد: آنها می‌توانستند هویت خوانندگان را +شناسایی کنند، و هر بار که کتابی می‌خوانند، به موسیقی گوش می‌دهند و یا فیلم +تماشا می‌کنند، آنها را مجبور به پرداخت هزینه کنند.

+ +

+هنگام برپایی Digital Millennium Copyright Act در سال ۱۹۹۸، ناشران حمایت دولت +ایالات متحده از رویایشان را به دست آوردند. ناشران این قدرت را دارند که +قوانینِ کپی‌رایت خود را، به وسیلهٔ پیاده‌سازی قوانین به صورت کد درون +نرم‌افزار پخش کنندهٔ مورد تایید، اعمال کنند. (این عمل مدیریت محدودیت‌های +دیجیتالی یا DRM نامیده می‌شود.) حتی گوش کردن به موسیقی و یا مطالعه بدون +تایید آنان، ممنوع است.

+ +

+ما هنوز هم هنگام استفاده از کتاب‌های چاپی و یا رسانه‌های آنالوگ آزادی‌های +قدیم خود را داریم. اما اگر کتاب‌های چاپی با نسخهٔ الکترونیکی جایگزین شوند، +این آزادی‌ها از دست خواهند رفت. تصور کنید: فروشگاه کتاب‌های دست دوم وجود +نخواهد داشت؛ دیگر نمی‌توانید کتاب را به دوست خود قرض دهید؛ نمی‌توانید کتابی +از کتابخانهٔ عمومی به امانت بگیرید—”هیچ راهی“ برای خواندن +کتاب بدون پرداخت وجه وجود نخواهد داشت. نمی‌توان کتابی را به صورت ناشناس و با +پول نقد خریداری کرد—تنها می‌توانید کتابی الکترونیکی را با کارت اعتباری +خود خریداری کنید. این دنیایی است که ناشران می‌خواهند برای ما بوجود +بیاورند. اگر شما یک دستگاه Kindle از آمازون (که ما آن را Swindle +[کلاه‌برداری] می‌نامیم) و یا Sony Reader (که ما آن را Shreader [مشابه کلمهٔ +shredder که دستگاهی برای خرد کردن و از بین بردن اسناد است-مترجم] می‌نامیم +چرا که تهدیدی برای کتاب‌ها محسوب می‌شود) را خریداری کنید، هزینهٔ ساخت چنین +دنیایی را پرداخت کرده‌اید.

+ +

+خشم عمومی بر علیه DRM که به آهستگی افزایش می‌یابد، توسط اصطلاحات تبلیغاتی +همانند ”حفاظت از +پدیدآورندگان اثر“ و ”محصولات هوشمند“ که +خوانندگان را متقاعد می‌کند حقوق آنان پایمال نخواهد شد، فرو نشانده +می‌شود. این اصطلاحات با استفاده از نام پدیدآورندگان آثار به صورت ضمنی بیان +می‌کنند که ناشران مستحق داشتن قدرت ویژه‌ای هستند، و ما از نظر اخلاقی مجبور +هستیم به آنان تعظیم کنیم، و اگر بدون پرداخت وجه نوشته‌ای را مطالعه کرده و یا +به موسیقی گوش کنیم مرتکب عملی خلاف وجدان شده‌ایم.

+ +

+سازمان‌هایی که از کپی‌رایت سود کسب می‌کنند به صورت قانونی از نام +پدیدآورندگان آثار (که بیشترشان مبلغ کمی دریافت می‌کنند) استفاده +می‌کنند. آنها افراد را مجبور می‌کنند که باور کنند کپی‌رایت حق طبیعی +پدیدآورندهٔ اثر است، و عموم مردم صرف نظر از میزان رنج آور بودنش، باید +کپی‌رایت را تحمل کنند. آنان به اشتراک گذاری را ”دزدی ادبی“ +می‌نامند، و کمک به همسایه را معادل حمله به یک کشتی می‌دانند.

+ +

+آنها همچنین به ما می‌گویند که حملهٔ بی‌رحمانه به اشتراک گذاری تنها راه زنده +نگاه داشتن هنر است. حتی اگر این امر درست باشد که نیست، توجیه کنندهٔ چنین +رفتار ظالمانه‌ای نخواهد بود. به اشتراک گذاری عمومی باعث افزایش فروش بیشتر +آثار شده، و حداکثر باعث کاهش فروش ده درصد از محصولات می‌شود.

+ +

+اما پرفروش‌ترین‌ها نیز می‌توانند بدون متوقف ساختن به اشتراک گذاری خوب عمل +کنند. Stephen King صدها هزار دلار از فروش نسخهٔ الکترونیکی کتاب خود که +رمزگذاری نشده و کپی‌برداری و به اشتراک گذاری را منع نمی‌کرد، در آمد کسب +کرد. Issa خواننده‌ای که به نام Jane Siberry نیز شناخته می‌شود، از اشخاص +می‌خواست که هنگام دانلود ترانه‌ها قیمتی را که دوست دارند تعیین +کنند و متوسط هر پرداخت کمتر از ۰/۹۹ دلار بود. Radiohead در سال ۲۰۰۷ از +طرفداران خود خواست که آلبوم جدید را کپی کرده و هر مبلغی که می‌خواهند بابت آن +پرداخت کنند، و در حالی که این آلبوم به واسطهٔ P2P نیز به اشتراک گذاشته شده +بود، میلیون‌ها دلار درآمد از قبل آن کسب کرد. در سال ۲۰۰۸، Nine +Inch Nails آلبومی را با اجازهٔ به اشتراک گذاری کپی‌ها منتشر ساخت و در +طول چند روز ۷۵۰،۰۰۰ دلار به دست آورد.

+ +

+هنگامی که شبکه‌های کامپیوتری روشی را برای ارسال مقدار کمی پول به شخص دیگری +به صورت ناشناس و بدون استفاده از کارت اعتباری فراهم آوردند، برپایی سیستمی +برای حمایت از کارهای هنری ساده‌تر خواهد بود. هنگامی که اثری هنری را مشاهده +می‌کنید، دکمه‌ای وجود خواهد داشت که می‌گوید ”اینجا را کلیک کنید تا یک +دلار به این هنرمند پرداخت کنید“. آیا حداقل یک بار در هفته این دکمه را +فشار نخواهید داد؟ اما کمک‌های داوطلبانه از طرف گروه طرفداران نیز می‌تواند یک +هنرمند را حمایت کند؛ Kevin Kelly تخمین زده است که یک هنرمند تنها کافی است که +در حدود هزار +طرفدار حقیقی پیدا کند.

+ +

+روش خوب دیگری برای حمایت از موسیقی و هنر دریافت مالیات از +رسانه‌های خام است. اگر کشور مالیات‌های کسب شده را کاملا به هنرمندان +پرداخت کند، بخشی از آن به خاطر هیئت مدیرهٔ شرکت تلف نخواهد شد. اما کشور +نباید این مالیات را به صورت خطی و بر اساس محبوبیت توزیع کند، چرا که در این +حالت بخش بیشتر آن به تعداد کمی ستاره تعلق خواهد گرفت و مقدار کمی برای +پشتیبانی از دیگر هنرمندان باقی خواهد ماند. از اینرو استفاده از معادله‌ای از +درجهٔ سوم و یا چیزی مشابه آن را پیشنهاد می‌کنم. با استفاده از معادلهٔ درجهٔ +سوم یک ستاره با هزار برابر محبوبیت تنها ده برابر بیشتر از یک هنرمند موفق +دیگر درآمد خواهد داشت. به این ترتیب، هر چند که یک ستاره سهم بیشتری نسبت به +دیگر هنرمندان دریافت می‌کند، اما جمع درآمد تمام ستاره‌ها تنها بخش کوچکی از +پول خواهد بود، و بیشتر آن برای حمایت از خیل عظیم هنرمندان دیگر باقی خواهد +ماند. این سیستم از مالیاتی که ما پرداخت می‌کنیم به طور موثری برای حمایت از +هنر استفاده خواهد نمود.

+ + +

+برای تبدیل کپی‌رایت به قانونی متناسب با عصر شبکه، کپی‌های غیر تجاری و به +اشتراک گذاریِ آثار منتشر شده باید قانونی شوند، و DRM تحریم شود. اما تا +هنگامی که در این مبارزه پیروز شویم، باید از خود حمایت کنید: محصولاتی که +دارای DRM هستند خریداری نکنید، مگر اینکه شخصا ابزاری برای شکستن DRM و تهیهٔ +کپی در اختیار داشته باشید.

+
+ + +
+ + + + + + + + diff --git a/talermerchantdemos/blog/articles/fa/freedom-or-power.html b/talermerchantdemos/blog/articles/fa/freedom-or-power.html new file mode 100644 index 0000000..66e47ac --- /dev/null +++ b/talermerchantdemos/blog/articles/fa/freedom-or-power.html @@ -0,0 +1,189 @@ + + + + + + + +آزادی یا قدرت؟ - پروژه گنو - بنیاد نرم‌افزارهای آزاد + + + + + + +

آزادی یا قدرت؟

+ +

+مؤلفین: برادلی کان و ریچارد استالمن

+ +
+

عشق به آزادی عشق به دیگران است؛ عشق به قدرت عشق به خودمان است.
+-- William Hazlitt

+
+ +

+در جنبش نرم‌افزار آزاد، ما برای آزادی کاربران نرم‌افزار ایستادگی می‌کنیم. ما +دیدگاه‌های خود را با نگاه به اینکه چه آزادی‌هایی برای یک راه خوب زندگی ضروری +هستند فرموله کرده‌ایم، و اجازه می‌دهیم برنامه‌های مفید جامعه‌ای از خوش نیتی، +همکاری، و حمایت را سامان دهند. معیارهای ما برای نرم‌افزار آزاد، آزادی‌هایی +را مشخص می‌کند که کاربران یک برنامه نیاز دارند تا بتوانند در یک جامعه همکاری +کنند.

+ +

+ما نه تنها برای آزادی برنامه‌نویسان، که برای آزادی دیگر کاربران نیز ایستادگی +می‌کنیم. بیشتر ما برنامه‌نویس هستیم، و آزادی را علاوه ‌بر خودمان برای شما +نیز می‌خواهیم. اما هر یک از ما نرم‌افزار نوشته شده توسط دیگران را استفاده +می‌کند، و ما نه فقط هنگام استفاده کردن از کد خودمان، بلکه هنگام استفاده از +برنامه‌های دیگران نیز آزادی می‌خواهیم. ما برای آزادیِ تمام کاربران ایستادگی +می‌کنیم، چه آنها برنامه‌نویس باشند یا هرگز کدی ننوشته باشند.

+ +

+اگرچه، یک مورد آزادی وجود دارد که ما آن را حمایت نمی‌کنیم: ”آزادی برای +انتخاب هر اجازه‌نامه‌ای که می‌پسندید برای نرم‌افزاری که خود +نوشته‌اید.“ ما این را نمی‌پذیریم چرا که در واقع یک شکل از قدرت است، نه +یک آزادی.

+ +

+این تفاوت اساسی اغلب مورد چشم‌پوشی واقع شده است. آزادی آن است که شما قادر به +تصمیم‌گیری در مواردی باشید که به طور عمده خود شما را تحت تاثیر قرار می‌دهد؛ +قدرت توانایی تصمیم‌گیری در مواردی است که دیگران را بیش از شما تحت تاثیر قرار +دهد. اگر ما قدرت را با آزادی اشتباه بگیریم، در حمایت از آزادی حقیقی شکست +خواهیم خورد.

+ +

+نرم‌افزار انحصاری نوعی از بکارگرفتن قدرت است. امروزه قانون کپی رایت به +توسعه‌دهندگان نرم‌افزار آن قدرت را اعطا میکند، به طوری که آنها و فقط آنها +قوانین را انتخاب و بر دیگران تحمیل می‌کنند — یک عده نسبتا معدود +تصمیماتِ مهمِ نرم‌افزاری را برای تمام اشخاص تعیین می‌کنند، نوعا بوسیله نفی +آزادی آنها. وقتی کاربران آزادی‌هایی را که نرم‌افزار آزاد تعریف می‌کند در +اختیار نداشته باشند، نمی‌توانند مطلع شوند نرم‌افزار در حال انجام دادن چه +کاری است، نمی‌توانند وجود حفره‌های امنیتی را برسی کنند، نمی‌توانند ویروسها و +کرمهایی که ممکن است وجود داشته باشند را کنترل کنند، نمی‌توانند دریابند چه +اطلاعات شخصی‌ای درحال گزارش شدن است (یا حتی اگر دریابند، نمی‌توانند گزارش‌ها +را متوقف کنند). اگر خراب شود، نمی‌توانند تعمیرش کنند؛ آنها مجبورند منتظر +بمانند تا توسعه‌دهنده از قدرتش برای تعمیر آن استفاده کند. اگر این نرم‌افزار +تمام آن چیزی نباشد که آنها نیاز دارند، نمی‌توانند کاری انجام +دهند. نمی‌توانند به یکدیگر برای بهبود نرم‌افزار کمک رسانند.

+ +

+توسعه‌دهندگان نرم‌افزار انحصاری اغلب تجار هستند. ما در جنبش نرم‌افزار آزاد +با تجارت مخالف نیستیم، اما دیده‌ایم هنگامی که یک تاجر این +”آزادی“ را در اختیار دارد که قوانین دلخواه خود را به کابران +تحمیل کند، چه رخ می‌دهد. مایکروسافت یک مثال فاحش درباره این است که چگونه نفی +آزادی کاربران می‌تواند به آسیبی جدی منجر شود، اما این تنها یک مثال نیست. حتی +هنگامی که انحصار طلبی وجود نداشته باشد، نرم‌افزار اختصاصی (دارای مالک) به +جامعه صدمه وارد می‌کند. توانایی انتخاب بین اربابان مختلف آزادی نیست.

+ +

+بحثهای حقوقی و قوانینِ نرم‌افزار اغلب تنها بر روی منافع برنامه‌نویسان متمرکز +شده‌اند. معدود افرادی در جهان وجود دارند که به طور مرتب برنامه می‌نویسند، و +تعداد کمتری هنوز مالکان تجاری نرم‌افزار انحصاری هستند. اما هم اکنون تمام +دنیای توسعه‌یافته نرم‌افزار را نیاز دارد و استفاده می‌کند، بنابراین +توسعه‌دهندگان نرم‌افزار هم‌اکنون نحوه زندگی، تجارت، ارتباطات و سرگرمی را در +سراسر جهان کنترل می‌کنند. مسائل اخلاقی و سیاسی تنها با شعار ”آزادی +انتخاب (تنها برای برنامه‌نویسان)“ حل شدنی نیست.

+ +

+اگر کد قانون است، همانطور که پروفسور Lawrence Lessig (از دانشگاه حقوق +استنفورد) اظهار کرده است، پرسش حقیقی‌ای که ما در پیش روی خود داریم این است: +چه کسی باید کدی را که شما استفاده می‌کنید کنترل کند — شما، یا عده +معدودی نخبه؟ ما اعتقاد داریم که شما مستحق کنترل نرم‌افزاری که استفاده +می‌کنید هستید، و اعطای این کنترل به شما هدف نرم‌افزار آزاد است.

+ +

+ما معتقدیم که شما باید تصمیم بگیرید با نرم‌افزاری که استفاده می‌کنید چه +کنید؛ هرچند، این چیزی نیست که قانون امروزی بیان می‌کند. قانون کپی‌رایت فعلی +ما را در جایگاه تسلط بر کاربران قرار می‌دهد، خواه آن را دوست داشته باشیم یا +نه. پاسخ اخلاقی به این شرایط اعلامِ آزادی برای تمام کاربران است، همانطور که +قانون اساسی آمریکا قرار بود قدرت را با تضمین آزادی فرد فرد شهروندان به کار +گیرد. این همان دلیلی است که GNU GPL +وجود دارد: شما را در مقام کنترل نحوه استفاده از نرم‌افزار قرار می‌دهد، در +عین حال از شما در مقابل دیگرانی که +می‌خواهند قدرت تصمیم گیری را از شما سلب کنند، محافظت می‌کند.

+ +

+همین‌طور که کاربرانِ بیشتر و بیشتری درمی‌یابند که کد قانون است، و به این +احساس می‌رسند که سزاوار آزادی هستند، اهمیت آزادی‌هایی را که ما برایشان +مبارزه می‌کنیم در خواهند یافت، همان‌طور که کاربران بیشتر و بیشتری به ارزش +کاربردی نرم‌افزار آزاد که ما توسعه داده‌ایم پی خواهند برد.

+ +
+

این مقاله در نرم‌افزار +آزاد، جامعه آزاد: مقالات منتخب ریچارد استالمن منتشر شده‌است.

+ +
+ + +
+ + + + + + + + diff --git a/talermerchantdemos/blog/articles/fa/gnu-history.html b/talermerchantdemos/blog/articles/fa/gnu-history.html new file mode 100644 index 0000000..098a447 --- /dev/null +++ b/talermerchantdemos/blog/articles/fa/gnu-history.html @@ -0,0 +1,196 @@ + + + + + + +مروری بر سیستم گنو - پروژه گنو - بنیاد نرم‌افزار آزاد + + + + + +

مروری بر سیستم گنو

+ +

+سیستم عامل گنو یک سیستم عامل کاملا آزاد بوده که به طور فزاینده‌ای با یونیکس +سازگار می‌باشد. گنو مخفف «GNU's Not Unix» است. ریچارد استالمن اطلاعیه اولیه پروژه گنو را در +سپتامبر ۱۹۸۳ منتشر کرد. نسخه کامل‌تر آن به نام اعلامیه گنو در سپتامبر ۱۹۸۵ منتشر شد که به چندین زبان ترجمه شده است.

+ +

+نام «گنو» به این علت انتخاب شده است که تعدادی از نیازها را برطرف می‌کند؛ +نخست، یک مخفف بازگشتی برای «GNU's Not Unix» است، دوم، یک کلمه واقعی است، +سوم، آهنگ گفتن (یا خواندن) آن جالب +است.

+ +

+کلمه «آزاد» در «نرم‌افزار آزاد» به آزادی اشاره می‌کند، نه قیمت. شما برای به +دست آوردن نرم‌افزار آزاد ممکن است مبلغی بپردازید یا نپردازید. در هر صورت، +وقتی نرم‌افزار را در اختیار داشته باشید، چهار آزادی ویژه برای استفاده از آن +خواهید داشت. آزادی برای اجرای برنامه برای هر منظوری؛ آزادی برای نسخه برداری +از برنامه و هدیه دادن آن به دوستان و همکاران؛ آزادی برای اعمال تغییرات در +برنامه به طور دلخواه، با داشتن دسترسی کامل به کدهای منبع؛ آزادی برای توزیع +نسخه بهبود یافته و در نهایت کمک به ساخت جامعه. (اگر مجددا نرم‌افزار گنو را +توزیع نمایید، می‌توانید برای کار فیزیکی انتقال یک نسخه مبلغی را دریافت کنید +و یا آنها را به طور رایگان هدیه کنید.)

+ +

+پروژه توسعه سیستم گنو، «پروژه گنو» نامیده می‌شود. در سال ۱۹۸۳ پروژه گنو به +عنوان راهی برای بازگرداندن روح همکاری که در روزهای نخست در بین جامعه کاربران +کامپیوتر وجود داشت ایجاد شد تا با از بین بردن موانع که توسط صاحبان +نرم‌افزارهای انحصاری تحمیل شده بودند، یک بار دیگر همکاری را ممکن سازد.

+ +

+در سال ۱۹۷۱ هنگامی که ریچارد استالمن کار خود را در دانشگاه MIT آغاز کرد، در +گروهی که منحصرا از نرم‌افزار آزاد +استفاده می‌کردند به کار پرداخت. حتی شرکت‌های کامپیوتری نیز اغلب نرم‌افزار +آزاد توزیع می‌کردند. برنامه‌نویسان در همکاری با یکدیگر آزاد بودند و اغلب نیز +همین کار را انجام می‌دادند.

+ +

+در دهه ۱۹۸۰ تقریبا تمام نرم‌افزارها انحصاری بودند، به +این معنی که مالک داشتند و مالکان آنها همکاری توسط کاربزان را منع می‌کردند که +این کار ضرورت پروژه گنو را ایجاب می‌کرد.

+ +

+تمام کاربران کامپیوتر به یک سیستم عامل نیاز دارند؛ اگر سیستم عامل آزادی وجود +نداشته باشد، شما حتی نمی‌توانید بدون استفاده از نرم‌افزارهای انحصاری کار با +کامپیوتر را شروع کنید. بنابراین اولین ضرورت در نرم‌افزار آزاد، وجود یک سیستم +عامل آزاد است.

+ +

+ما تصمیم گرفتیم تا سیستم عاملی منطبق با یونیکس بسازیم زیرا طراحی کلی آن قبلا +محک خورده و قابل انتقال بود، و همچنین این سازگاری حرکت کاربران یونیکس به گنو +را آسان می‌کرد.

+ +

+یک سیستم عامل شبه یونیکس خیلی بیشتر از یک هسته است؛ و شامل کامپایلرها، +ویرایشگرها، برنامه‌های قالب‌بندی متن، نرم‌افزارهای پستی و خیلی چیزهای دیگر +می‌باشد. بنابراین نوشتن یک سیستم عامل کامل کار بسیار بزرگی است. ما در ژانویه +۱۹۸۴ شروع به کار کردیم. سالها به طول انجامید. بنیاد نرم‌افزار آزاد در اکتبر ۱۹۸۵ بیشتر برای جذب +سرمایه جهت کمک به توسعه گنو تاسیس شد.

+ +

تا سال ۱۹۹۰ به تمامی اجزای اصلی سیستم عامل، به جز هسته دست یافتیم و یا آنها +را نوشتیم. سپس لینوکس، یک هسته شبه یونیکس، در سال ۱۹۹۱ توسط لینوس تروالدز +توسعه پیدا کرد و در سال ۱۹۹۲ یک نرم‌افزار آزاد شد. ترکیب لینوکس با سیستم +تقریبا کامل گنو منجر به یک سیستم عامل کامل شد: سیستم گنو/لینوکس. تخمین زده +می‌شود که هم‌اکنون ده‌ها میلیون نفر از سیستم‌های گنو/لینوکس، شامل اسلکور، +دبیان، ردهت و غیره استفاده می‌کنند.

+ +

+با این حال، پروژه گنو فقط به یک سیستم عامل محدود نشده است. ما در نظر داریم +تا یک مجموعه کامل از نرم‌افزارها را ایجاد کنیم، هر آنچه که بسیاری از کاربران +می‌خواهند داشته باشند. این موضوع شامل نرم‌افزارهای کاربردی نیز می‌شود. برای +دیدن فهرست برنامه‌های کاربردی نرم‌افزار آزاد به شاخه +نرم‌افزار آزاد مراجعه نمایید.

+ +

+ما همچنین قصد داریم برای کاربرانی که در زمینه کامپیوتر مهارت ندارند نیز +نرم‌افزار تهیه کنیم به همین جهت ما یک میز +کار گرافیکی به منظور کمک به کاربران تازه‌کار در استفاده از سیستم گنو، +ایجاد کردیم.

+ +

ما همچنین می‌خواهیم بازی‌ها و ابزارهای تفریح دیگری نیز ایجاد کنیم. تعدادی بازی آزاد هم‌اکنون در +دسترس است.

+ +

+نرم‌افزار آزاد تا کجا می‌تواند پیش برود؟ هیچ محدودیتی وجود ندارد، به جز +زمانی که قوانینی مانند سیستم انحصاری، نرم‌افزار گنو را به طور کامل منع +کنند. هدف نهایی فراهم کردن نرم‌افزارهای آزاد برای انجام تمام کارهایی که +کاربران کامپیوتر می‌خواهند انجام دهند و در نتیجه مطرود کردن نرم‌افزارهای +انحصاری می‌باشد.

+ +
+ + +
+ + + + + + + + diff --git a/talermerchantdemos/blog/articles/fa/gnu-users-never-heard-of-gnu.html b/talermerchantdemos/blog/articles/fa/gnu-users-never-heard-of-gnu.html new file mode 100644 index 0000000..d731a95 --- /dev/null +++ b/talermerchantdemos/blog/articles/fa/gnu-users-never-heard-of-gnu.html @@ -0,0 +1,148 @@ + + + + + + +کاربران گنو که هرگز چیزی درباره گنو نشنیده‌اند - پروژه گنو - بنیاد +نرم‌افزارهای آزاد + + + + +

کاربران گنو که هرگز چیزی درباره گنو نشنیده‌اند

+ +

نوشتهٔ ریچارد +استالمن

+ +
+

برای اطلاعات بیشتر در این زمینه می‌توانید سوالات متداول درباره گنو/لینوکس، چرا گنو/لینوکس؟ و لینوکس و پروژه گنو را نیز مطالعه کنید. +

+
+ +

اغلب مردم هرگز چیزی دربارهٔ گنو نشنیده‌اند. با تشکر از بسیاری از اشخاص و +شرکت‌ها که سیستم گنو را ”لینوکس“ می‌خوانند، اغلب افرادی که از +سیستم گنو استفاده می‌کنند چیزی دربارهٔ آن نمی‌دانند. با این وجود، نام گنو با +مفاهیمی پیوند خورده است که اشخاص هنگام شنیدن نام گنو به آنها پی می‌برند. گنو +با ایده‌آل‌های آزادی و جنبش نرم‌افزار آزاد پیوند خورده است. چنین پیوندی +اتفاقی نیست؛ انگیزهٔ توسعهٔ گنو به طور مشخص این بود که بتوان از یک کامپیوتر +استفاده کرد و در عین حال آزادی نیز داشت.

+ +

پیوند بین نام گنو و اهداف ما برای آزادی و اتحاد اجتماعی در ذهنِ صدها هزار +کاربر گنو/لینوکس وجود دارد، کاربرانی که دربارهٔ گنو اطلاع دارند. در +ویکی‌پدیا وجود دارد. و در سرتاسر وب نیز موجود است؛ اگر این کاربران دربارهٔ +گنو جستجو کنند، www.gnu.org را خواهند یافت +که دربارهٔ نرم‌افزار آزاد و آزادی سخن می‌گوید.

+ +

فردی که برای اولین بار نام ”گنو“ را در عبارت +”گنو/لینوکس“ مشاهده می‌کند، آن را بی‌درنگ با هیچ چیزی پیوند +نخواهد داد. به هر صورت، هنگامی که اشخاص بدانند که سیستم به طور اساسی گنو +است، قدمی به یادگیری دربارهٔ ایده‌آل‌های ما نزدیک‌تر خواهند شد. به عنوان +مثال، ممکن است کنجکاو شوند و به دنبال اطلاعات بیشتری دربارهٔ گنو بگردند.

+ +

حتی اگر به دنبال اطلاعات دربارهٔ گنو نیز نگردند، به هر حال با آن روبرو +خواهند شد. لفظ ”متن‌باز“ توجه اشخاص را از موضوعِ آزادیِ کاربران +دور می‌کند، اما نه کاملا؛ مباحثی دربارهٔ گنو و نرم‌افزار آزاد وجود دارد، و +اشخاص فرصت مواجه با آنها را خواهند داشت. اگر چنین چیزی اتفاق افتد، کاربری که +می‌داند در حال استفاده از سیستم گنو است، تمایل بیشتری دارد تا اطلاعاتی +دربارهٔ گنو (همانند اینکه گنو در حال مبارزه برای آزادی و جامعه است) بدست +آورد.

+ +

در طولانی مدت، اشاره به سیستم با نام ”گنو/لینوکس“ آگاهی دربارهٔ +ایده‌آل‌های آزادی را گسترش می‌دهد، ایده‌آل‌هایی که ما سیستم گنو را به خاطر +آنها توسعه دادیم. این امر همچنین به عنوان یک یادآوری برای افراد جامعهٔ ما +مفید است، و در دنیایی که اکثر مباحثِ نرم‌افزار آزاد کاملا از دیدگاه کاربردی +(و بنابراین بدون احساس مسئولیت اخلاقی) مطرح می‌شوند، به آنانی که دربارهٔ گنو +می‌دانند، ایده‌آل‌های آن را یادآور می‌شود. از شما می‌خواهیم سیستم را +”گنو/لینوکس“ بخوانید، چرا که اطلاع دربارهٔ گنو به آرامی اما +مطمئنا موجب اطلاع از ایده‌آل‌های آزادی و جامعه می‌شود.

+ +
+ + +
+ + + + + + + + diff --git a/talermerchantdemos/blog/articles/fa/government-free-software.html b/talermerchantdemos/blog/articles/fa/government-free-software.html new file mode 100644 index 0000000..bc3aabc --- /dev/null +++ b/talermerchantdemos/blog/articles/fa/government-free-software.html @@ -0,0 +1,288 @@ + + + + + + +راه‌هایی که با آن دولت‌ها می‌توانند نرم‌افزارهای آزاد را ترویج کنند - پروژه +گنو - بنیاد نرم‌افزارهای آزاد + + + +

راه‌هایی که با آن دولت‌ها می‌توانند نرم‌افزارهای آزاد را ترویج کنند

+

و چرا این کار وظیفهٔ آن‌هاست

+ +

نوشتهٔ ریچارد +استالمن

+ +

این مقاله سیاست‌هایی را برای یک تلاش نیرومند و پایدار در جهت ترویج +نرم‌افزارهای آزاد در دولت، و نیز هدایت بقیه کشور به سمت نرم‌افزارهای آزاد +پیشنهاد می‌کند.

+ +

رسالت یک دولت این است که جامعه را برای آزادی و رفاه و سعادت مردمانش +سازمان‌دهی کند. یکی از جنبه‌های این رسالت در زمینهٔ رایانش، تشویق کاربران به +استفاده از نرم‌افزارهای آزاد است: نرم‌افزارهایی که به آزادی کاربران احترام +می‌گذارند. یک نرم‌افزار انحصاری (غیر آزاد) آزادی کسانی را که به کارش +می‌برند پایمال می‌کند؛ این یک مشکل اجتماعی است که دولت باید آن را ریشه‌کن +کند.

+ +

دولت باید به خاطر حفظ استقلال رایانشی (یعنی برای داشتن حق کنترل روی رایانش +داخلی خودش) بر استفاده از نرم‌افزارهای آزاد پافشاری کند. همهٔ کاربران +شایستهٔ داشتن کنترل روی رایانش خود هستند، ولی دولت در برابر مردم مسئولیت +دارد که روی رایانشی که به نمایندگی از مردم انجام می‌دهد کنترل داشته +باشد. امروزه بیشتر فعالیت‌های دولت وابسته به رایانش است، و داشتن کنترل روی +این فعالیت‌ها وابسته به داشتن کنترل روی رایانش مربوط به آن‌هاست. از دست دادن +این کنترل برای سازمان‌هایی که مأموریتی حیاتی دارند، به امنیت ملی آسیب +می‌زند.

+ +

مهاجرت سازمان‌های دولتی به نرم‌افزار آزاد فایده‌های ثانویه‌ای هم دارد، مانند +صرفه‌جویی اقتصادی و تشویق کسب و کارهای محلی مربوط به پشتیبانی از نرم‌افزار.

+ +

در این نوشته، منظور از «نهادهای دولتی» هر گونه سازمان دولتی در هر سطحی است، +یعنی نهادهای عمومی مانند مدرسه‌ها، پروژه‌های دولتی‌ای که با همکاری بخش خصوصی +انجام می‌شوند، نهادهایی که بخش عمدهٔ بودجهٔ خود را از دولت می‌گیرند مانند +مدرسه‌های نمونهٔ دولتی، و شرکت‌های خصوصی‌ای که دولت کنترل‌شان می‌کند یا به +آن‌ها مجوزها یا مسئولیت‌های ویژه‌ای داده است.

+ +

آموزش

+

مهم‌ترین سیاست در این زمینه مربوط به آموزش است، زیرا آموزش آیندهٔ هر کشوری +را شکل می‌دهد:

+ + + +

دولت و جامعه

+

همچنین سیاست‌های دولت که بر اشخاص حقیقی و حقوقی در بحث انتخاب نرم‌افزار +تأثیر می‌گذارند نیز بسیار حیاتی هستند:

+ + + +

خودمختاری رایانشی

+

سیاست‌های زیادی روی خودمختاری (استقلال) رایانش یک کشور تأثیر +می‌گذارند. نهادهای دولتی باید کنترل روی رایانش خود را حفظ کنند و آن را به +بخش خصوصی تسلیم نکنند. نکته‌های زیر شامل همهٔ انواع کامپیوترها هستند، از +جمله گوشی‌های هوشمند.

+ + + +

خودمختاری رایانشی ۲

+

خودمختاری (استقلال) و امنیت رایانشی یک کشور شامل کامپیوترهایی هم هست که +کارهای دولتی را انجام می‌دهند. به همین دلیل باید از سرویس به عنوان +جایگزین نرم‌افزار پرهیز کرد، مگر این که سرویس را یک نهاد دولتی در همان +بخش از دولت اجرا کند. سایر شیوه‌هایی که موجب از دست رفتن کنترل دولت بر +رایانش خود می‌شود نیز همین حکم را دارند. بنابراین،

+ + + +

بر توسعهٔ نرم‌افزار تأثیر بگذارید

+

سیاست‌های دولت روی توسعهٔ نرم‌افزارهای آزاد و غیرآزاد تأثیر می‌گذارند:

+ + + +

زباله‌های الکترونیکی

+

آزادی نباید موجب تولید ناموجه زباله‌های الکترونیکی شود:

+ + + +

بی‌طرفی فناورانه

+ +

با راه‌هایی که در این مقاله برشمرده شد، دولت می‌تواند کنترل رایانش خود را به +دست بیاورد و شهروندان، کسب و کارها، و سازمان‌های کشور را نیز برای داشتن +کنترل روی رایانش خود هدایت کند. ولی مخالفت‌هایی با پیشنهادهای این مقاله وجود +دارد، و استدلال آن‌ها این است که این پیشنهادها «بی‌طرفی» دولت در فناوری را +نقض می‌کنند.

+ +

ایدهٔ «بی‌طرفی فناورانه» این است که دولت نباید ترجیح‌های دلبخواهی خود را روی +مسائل مربوط به فناوری تحمیل کند. موجه بودن این ایده قابل بحث است، ولی در هر +حال این موضوع محدود به موضوعاتی است که صرفاً مربوط به فناوری هستند. ولی +نکته‌هایی که در این مقاله برشمرده شده‌اند اهمیت اخلاقی، اجتماعی، و سیاسی +دارند و بنابراین خارج از +محدودهٔ بی‌طرفی فناورانه قرار می‌گیرند. فقط کسانی که آرزو دارند +تا یک کشور را تحت استیلای خود درآورند پیشنهاد می‌کنند که دولت‌ها باید نسبت +به خودمختاری یا آزادی شهروندانشان «بی‌طرف» باشند.

+ +
+ + + ‌
+ + + + + + + + + diff --git a/talermerchantdemos/blog/articles/fa/javascript-trap.html b/talermerchantdemos/blog/articles/fa/javascript-trap.html new file mode 100644 index 0000000..91e6d1b --- /dev/null +++ b/talermerchantdemos/blog/articles/fa/javascript-trap.html @@ -0,0 +1,282 @@ + + + + + + + +دام جاوااسکریپت + + + + +

دام جاوااسکریپت

+ +

نوشتهٔ ریچارد استالمن

+ +

ممکن است بدون اینکه متوجه باشید هر روز برنامه‌های غیرآزاد را به +واسطهٔ مرورگر وب خود بر روی کامپیوترتان اجرا کنید.

+ +

در جامعهٔ نرم‌افزار آزاد این عقیده که نرم‌افزارهای غیر آزاد با کاربران خود +بد رفتاری می‌کنند کاملا شناخته شده است. تعدادی از ما ترجیح می‌دهیم که به طور +کامل از نصب نرم‌افزارهای غیرآزاد بر روی کامپیوتر خود امتناع ورزیم، و تعداد +بسیاری آزاد نبودن را اعتصابی بر علیه برنامه می‌دانند. بسیاری از کاربران +می‌دانند که این موضوع دربارهٔ افزونه‌هایی (plugins) که مرورگر برای نصب فراهم +می‌آورد نیز صدق می‌کند، چرا که آنها نیز می‌توانند آزاد یا غیرآزاد باشند.

+ +

اما مرورگرها برنامه‌های غیرآزاد دیگری را نیز اجرا می‌کنند که حتی دربارهٔ +اجرا کردن آن از شما پرسش نیز نمی‌کنند یا حتی به شما دربارهٔ وجودشان چیزی +نمی‌گویند—برنامه‌هایی که صفحات وب درون خود دارند و یا به آنها پیوند +خورده‌اند. این برنامه‌ها معمولا با جاوااسکریپت نوشته می‌شوند، هر چند که +زبان‌های دیگر نیز مورد استفاده قرار می‌گیرند.

+ +

جاوااسکریپت (که به طور رسمی ECMAscript نامیده می‌شود، اما کمتر کسی از این +نام استفاده می‌کند) برای اولین بار برای تجملاتی کوچک در صفحات وب استفاده شد، +همانند قابلیت‌های نمایشی و جلوه‌های زیبا اما غیر ضروریِ پیوندها و +فهرست‌ها. قابل قبول بود که به جای اینکه آنها را یک نرم‌افزار به حساب آوریم، +یک تعمیم بر HTML بدانیم؛ آنها موضوع چندان مهمی به حساب نمی‌آمدند.

+ +

تعدادی از سایت‌ها هنوز از جاوااسکریپت به همان صورت استفاده می‌کنند، اما +بعضی‌ها از جاوااسکریپت برای برنامه‌های مهمی که کارهای بزرگ انجام می‌دهند +استفاده می‌کنند. به عنوان مثال، Google Docs یک برنامهٔ جاوااسکریپت را بر روی +کامپیوتر شما بارگزاری می‌کند که کمتر از نصف مگابایت حجم دارد، در قالبی که ما +Obfuscript می‌نامیم چرا که هیچ توضیح و یا خط خالی‌ای درون خود ندارد، و نام +مِتُدهای آن تنها یک حرف طول دارد. کد منبع یک برنامه، در قالبی است که بتوان +آن را ویرایش کرد؛ این کدِ فشرده، کد منبع نیست، و کد منبع حقیقیِ این برنامه +در دسترس کاربر قرار ندارد.

+ +

معمولا مرورگرها هنگام بارگزاری برنامه‌های جاوااسکریپت اطلاعی نمی‌دهند. اکثر +مرورگرها روشی برای غیر فعال کردن جاوااسکریپت به طور کامل دارند، اما هیچ‌کدام +از آنها برنامه‌های جاوااسکریپت که کوچک اما با اهمیت، و غیر آزاد هستند را +نمی‌توانند بررسی کنند. حتی اگر شما از این موضوع با خبر باشید، پیدا کردن و +جلوگیری از این برنامه‌ها پر دردسر خواهد بود. هر چند، حتی در جامعهٔ نرم‌افزار +آزاد نیز اکثر کابران از این موضوع مطلع نیستند؛ سکوتِ مرورگر موضوع را پنهان +نگاه می‌دارد.

+ +

می‌توان یک برنامهٔ جاوااسکریپت را با انتشار کد منبع آن مطابق اجازه‌نامهٔ +نرم‌افزار آزاد، به صورت یک نرم‌افزار آزاد منتشر ساخت. اما حتی اگر کد منبع +برنامه در دسترس باشد، راه ساده‌ای برای به اجرا درآوردن نسخهٔ تغییر یافته به +جای نسخهٔ اصلی وجود ندارد. مرورگرهای آزاد کنونی تسهیلاتی را برای اجرای نسخهٔ +تغییر یافته به جای آنچه درون صفحه وجود دارد، در اختیار قرار نمی‌دهند. تاثیر +آن با tivoization قابل مقایسه است، اگر چه غلبه بر آن چندان هم مشکل نیست.

+ +

جاوااسکریپت تنها زبانی نیست که وب‌سایت‌ها برای ارسال برنامه برای کاربران +استفاده می‌کنند. Flash قابلیت برنامه‌نویسی را به وسیلهٔ نوعی جاوااسکریپتِ +توسعه‌یافته فراهم می‌آورد. برای ارائهٔ توصیه‌هایی مناسب در این زمینه احتیاج +به بررسی Flash داریم. به نظر می‌رسد که Silverlight نیز مشکلی همانند Flash +ایجاد می‌کند، حتی بدتر، چرا که مایکروسافت از آن به عنوان سکویی برای codecهای +غیرآزاد خود استفاده می‌کند. یک جایگزین آزاد برای Silverlight موضوع را برای +جهان آزاد حل نمی‌کند مگر اینکه جایگزینی آزاد برای این codecها داشته باشد.

+ +

جاوااپلت نیز درون مرورگر اجرا می‌شود و مورد مشابهی را مطرح می‌کند. به طور +کلی، هر نوع سیستمِ اپلت چنین مشکلی را دارا است. داشتن یک محیط آزاد برای +اجرای اپلت، ما را تنها تا جایی پیش می‌برد که بتوانیم با این مشکل روبرو شویم.

+ +

جنبشی قدرتمند به راه افتاده است که از وب‌سایت‌ها تقاضا می‌کند تنها از طریق +فرمت‌ها و پروتکل‌های آزاد (بعضی‌ها می‌گویند "باز") ارتباط بر قرار +کنند؛ فرمت‌ها و پروتکل‌هایی که مستندات خود را منتشر ساخته‌اند و هر شخصی برای +پیاده‌سازی آنها آزاد است. با حضور برنامه‌ها در صفحات وب، چنین ضوابطی ضروری، +اما ناکافی است. خود جاوااسکریپت، به عنوان یک فرمت، آزاد است، و استفاده از +جاوااسکریپت در وب‌سایت‌ها لزوما بد نیست. هر چند، همانطور که پیش از این +دیدیم، لزوما خوب هم نیست. هنگامی که یک سایت برنامه‌ای را برای کاربر ارسال +می‌کند، نوشته شدن برنامه با یک زبان واضح و مستندسازی شده به تنهایی کافی +نیست، خود برنامه نیز باید آزاد باشد. ”تنها برنامه‌های آزاد که برای +کاربران ارسال می‌شوند“ باید بخشی از ضابطهٔ رفتار صحیح برای وب‌سایت‌ها +شوند.

+ +

بارگزاری و اجرای برنامه‌های غیر آزاد در سکوت یکی از چند موضوعی است که توسط +"برنامه‌های وب" مطرح شده است. واژهٔ "برنامه‌های وب" به +منظور حذف تفاوت‌های اساسی میان برنامه‌هایی که برای کاربر ارسال می‌شود و +برنامه‌هایی که بر روی سرور در حال اجرا هستند، پدید آمده است. این واژه +می‌تواند به یک برنامهٔ اختصاصی که بر روی مرورگر کاربر اجرا می‌شود اشاره کند؛ +می‌تواند به نرم‌افزار اختصاصی سرور اشاره کند؛ می‌تواند به برنامهٔ اختصاصی +سمت کاربر و برنامهٔ اختصاصی سمت سرور که با یکدیگر همکاری می‌کنند اشاره +کند. برنامه‌های سمت کاربر و سمت سرور موضوعات اخلاقی مختلفی را مطرح می‌کنند، +حتی اگر آنها کاملا ترکیب شده و بتوان گفت که برنامه‌ای واحد را تشکیل +داده‌اند. این مقاله تنها بر روی نرم‌افزارهای سمت کاربر بحث می‌کند. موضوع +سرور به صورت جداگانه‌ای مورد بحث قرار خواهد گرفت.

+ +

در عمل، چگونه می‌توان با مشکلِ برنامه‌های جاوااسکریپتِ غیر آزاد بر روی +وب‌سایت‌ها بر خورد کرد؟ یکی از روش‌ها بدین قرار است.

+ +

ابتدا، به ضابطه‌ای عملی برای برنامه‌های جاوااسکریپتِ کوچک اما نه بی‌اهمیت، +نیاز داریم. موضوع مهم آن است که ضابطه‌ای طراحی کنیم که نتایج خوبی به دست +دهد، نه اینکه جواب صحیحی فراهم آورد.

+

+پیشنهاد ما این است که برنامهٔ جاوااسکریپتی را با اهمیت بنامیم که اسکریپتِ +دیگری را بارگزاری کند و یا یک درخواست AJAX را مطرح کند.

+ +

در پایان مقاله قراردادی را پیشنهاد می‌کنیم که مطابق آن یک برنامهٔ +جاوااسکریپت در یک صفحهٔ وب بتواند شامل یک URL باشد که به مکان کد منبع برنامه +اشاره کند، و بتواند شامل اجازه‌نامه‌ای نیز باشد که با استفاده از توضیحات +درون کد مشخص شود.

+ +

در پایان، لازم است که مرورگرهای وب به گونه‌ای تغییر پیدا کنند که از آزادی +کاربران در مقابل صفحاتی با جاوااسکریپت حمایت کنند. پیش از هر چیز، مرورگرها +باید قادر باشند که در عوض اجرا کردن برنامه‌های جاوااسکریپتِ غیر آزاد و نه +بی‌اهمیت، به کاربران در موردشان اخطار دهند. شاید بتوان NoScript را +برای این منظور تغییر داد.

+ +

همچنین کاربران مرورگر به روشی ساده نیاز دارند تا بتوانند کد جاوااسکریپت +جایگزینی را مشخص کنند تا به جای کد موجود در صفحه اجرا شود. (کد مشخص +شده باید یک جایگزین کامل، و یا نسخه‌ای تغییر یافته و آزاد از کد جاوااسکریپتِ +موجود در آن صفحه باشد.) Greasemonkey تقریبا قادر به انجام این کار است، اما +نه کاملا، چرا که نمی‌تواند تضمین کند پیش از اجرا شدن کد جاوااسکریپتِ درون +صفحه، نسخهٔ تغییر یافته جایگزین شود. استفاده از یک پروکسیِ محلی این امکان را +می‌دهد، اما بیش از حد دردسر ساز است که به عنوان راه حل حقیقی ارائه شود. باید +راه حلی پدید آورد که قابل اعتماد و راحت باشد، همین‌طور سایت‌هایی که بتوانند +این تغییرات را به اشتراک بگذارند. پروژهٔ گنو تمایل دارد سایت‌هایی را معرفی +کند که تنها به تغییرات آزاد توجه دارند.

+ +

این قابلیت‌ها باعث می‌شود که بتوان برنامه‌های جاوااسکریپت موجود در صفحات وب +را به صورت آزاد، و با روشی عملی و حقیقی منتشر کرد. جاوااسکریپت دیگر یک مانع +در برابر آزادی ما نخواهد بود.—نه بیش از آنچه امروزه جاوا و C هستند. ما +می‌توانیم برنامه‌های غیر آزاد و نه بی‌اهمیت جاوااسکریپت را نپذیریم و یا حتی +آنها را جایگزین سازیم، درست همانطور که بسته‌های نرم‌افزاری غیر آزاد را که +موجود هستند جایگزین می‌سازیم. سپس مبارزهٔ ما برای اینکه وب‌سایت‌ها کد +جاوااسکریپت خود را آزاد سازند، آغاز خواهد شد.

+ +

از Matt Lee و John Resig به خاطر کمک در تعریف ضابطهٔ پیشنهادی +ما تشکر می‌کنم.

+ +

پیوست: قراردادی برای توزیع برنامه‌های جاوااسکریپت به صورت آزاد

+ +

برای ارجاع به کد منبع، پیشنهاد می‌کنیم

+
+
+    // @source:
+
+
+ +

و پس از آن URL مربوط به کد منبع آورده شود. +

+ +

برای نمایش دادن اجازه‌نامهٔ مربوط به کد جاوااسکریپت که در صفحه آمده است، +پیشنهاد می‌کنیم از اعلانی، میان دو یادداشت، همانند این فرم استفاده شود:

+
+
+
+    @licstart  The following is the entire license notice for the 
+    JavaScript code in this page.
+    ...
+    @licend  The above is the entire license notice
+    for the JavaScript code in this page.
+
+
+

و البته، تمام اینها باید داخل یک توضیح چند خطی قرار گیرند.

+ +

GNU GPL، همانند بسیاری از اجازه‌نامه‌های +نرم‌افزار آزاد دیگر، توزیع یک نسخه از اجازه‌نامه را به همراه کد منبع و +باینری لازم می‌داند. اما GNU GPL طولانی‌تر از آن است که بتوان آن را بدون +مشکل در یک صفحهٔ وب به همراه کد جاوااسکریپت قرار داد. با استفاده از یک اعلان +همانند آنچه در زیر می‌آید به همراه کد خود، می‌توانید این الزام را برآورده +کنید:

+
+
+    Copyright (C) YYYY  Developer
+
+    The JavaScript code in this page is free software: you can
+    redistribute it and/or modify it under the terms of the GNU
+    General Public License (GNU GPL) as published by the Free Software
+    Foundation, either version 3 of the License, or (at your option)
+    any later version.  The code is distributed WITHOUT ANY WARRANTY;
+    without even the implied warranty of MERCHANTABILITY or FITNESS
+    FOR A PARTICULAR PURPOSE.  See the GNU GPL for more details.
+
+    As additional permission under GNU GPL version 3 section 7, you
+    may distribute non-source (e.g., minimized or compacted) forms of
+    that code without the copy of the GNU GPL normally required by
+    section 4, provided you include this license notice and a URL
+    through which recipients can access the Corresponding Source.
+
+
+ +
+ + +
+ + + + + + + + diff --git a/talermerchantdemos/blog/articles/fa/lessig-fsfs-intro.html b/talermerchantdemos/blog/articles/fa/lessig-fsfs-intro.html new file mode 100644 index 0000000..eef7378 --- /dev/null +++ b/talermerchantdemos/blog/articles/fa/lessig-fsfs-intro.html @@ -0,0 +1,271 @@ + + + + + + +مقدمه‌ای بر نرم‌افزار آزاد، جامعه آزاد - پروژه گنو - بنیاد نرم‌افزار آزاد + + + + +

مقدمه‌ای بر نرم‌افزار +آزاد، جامعه آزاد: منتخبی از مقالات ریچارد استالمن

+ +

+نوشته لارنس لسینگ، پروفسور حقوق، دانشگاه حقوق استانفورد +

+ +

+هر نسلی فیلسوف خود را دارد - نویسنده یا هنرمندی که انگاره‌های زمان خود را +ثبت می‌کند. گاهی این فیلسوفها براحتی بازشناخته می‌شوند؛ اما اغلب چند نسل طول +می‌کشد تا موضوع روشن شود. اما شناخته شده یا نشده، کسانی که ایده‌های عصر خود +را بیان می‌کنند زمان را نشانه می‌گذارند، خواه در نجوای شعری یا در انفجار +جنبشی سیاسی. +

+

+نسل ما هم یک فیلسوف دارد. او هنرمند یا نویسنده حرفه‌ای نیست. او برنامه‌نویس +است. ریچارد استالمن کار خود را به عنوان برنامه‌نویس و معمار سیستم عامل در +آزمایشگاه‌های دانشگاه MIT شروع کرد. او زندگی خود در عرصه عمومی را به عنوان +یک برنامه‌نویس و معمار نرم‌افزار صرف بنیانگذاری جنبشی برای آزادی در دنیایی +کرد که بطور فزاینده با «کد» معنا می‌شود. +

+

+«کد» فناوری به کار انداختن رایانه‌هاست. خواه در نرم‌افزار باشد یا در +سخت‌افزار جای داده شده باشد مجموعه‌ای از دستورات است که ابتدا به کلمه نوشته +می‌شود تا عملکرد ماشینها را جهت دهد. این ماشینها - رایانه‌ها - بگونه‌ای +فزاینده زندگی ما را معنا و نظارت می‌کنند. آنها تعیین می‌کنند که چطور تلفنها +با هم ارتباط برقرار کنند و چه چیزی از تلویزیون پخش شود. آنها تصمیم می‌گیرند +که آیا ویدیو قابل جریان یافتن با یک اتصال باند پهن هست یا نه. آنها چیزی را +که رایانه به کارخانه سازنده‌اش خبر می‌دهد کنترل می‌کنند. این ماشینها ما را +اداره می‌کنند. کد این ماشینها را. +

+

+ما چطور باید بر این «کد» نظارت کنیم؟ چقدر آزادی نیاز است تا با کنترلی که +اماکن‌پذیر می‌کند هماهنگ باشد؟ چه اقتداری لازم است؟ +

+

+این سوالها زندگی استالمن را به چالش کشیده‌اند. او با کارها و کلماتش ما را +وادار می‌کند تا اهمیت «آزاد» نگهداشتن کد را بفهمیم. آزاد نه به این معنا که +کدنویسان مزدی نگیرند بلکه آزاد به معنای آنکه کنترل کدنویسان برای همه شفاف +باشد و هر کسی حق به دست گرفتن کنترل و تغییر آن به شیوه‌ای که مناسب می‌داند +را داشته باشد. این «نرم‌افزار آزاد» است. «نرم‌افزار آزاد» جوابی است به دنیای +مبتنی بر کد. +

+

+«آزادی». استالمن ابهام این واژه را به شیوه خود به سوگ می‌نشیند. جایی برای +سوگواری نیست. معماها مردم را به فکر وادار می‌کنند و واژه «آزاد» معمای خوبی +است. برای گوشهای مدرن آمریکایی «نرم‌افزار آزاد» ایده‌آل است و غیرممکن. هیچ +چیز حتی غذا مجانی نیست. چطور می‌شود که مهمترین کلماتی که حساسترین ماشینهایی +را که دنیا را می‌چرخانند «مجانی» باشد. چطور جامعه‌ای متعادل می‌تواند اشتیاق +چنین تصوری را داشته باشد؟ +

+

+اعجاب کلمه «آزاد» در کاربردش برای ماست نه در خود واژه. «آزاد» حسهای گوناگونی +برمی‌انگیزد که فقط یکی از آنها به «قیمت» برمی‌گردد. حس بسیار اساسی «آزاد» +همان «آزادی» است که استالمن در عبارت «آزادی بیان» اشاره می‌کند یا شاید بهتر +در عبارت «نیروی کار آزاد». نه آزاد به معنی مجانی بلکه آزاد به معنی محدودیت +در کنترل شدن بوسیله دیگران. نرم افزار آزاد نظارتی شفاف دارد که تغییرپذیر +است. مانند قوانین آزاد یا قوانین «جامعه آزاد» که وقتی آزادند که نظارت را +قابل شناسایی و تغییرپذیر کنند. هدف «جنبش نرم‌افزار آزاد» استالمن این است که +با «آزاد» نامیدن کد، هر قدر کد بیشتری را که می‌تواند شفاف کند و موضوع تغییر +قرار دهد. +

+

+مکانیزم این انتقال ابزاری فوق‌العاده هوشمندانه به نام «کپی لفت» است که +بواسطه پروانه‌ای به نام GPL اعمال می‌شود. با استفاده از قدرت قانون کپی‌رایت +«نرم‌افزار آزاد» نه تنها اطمینان می‌یابد که کد باز می‌ماند و تغییرپذیر است +بلکه نرم‌افزارهای دیگری هم که «نرم‌افزار آزاد» را مورد استفاده قرار می‌دهند +(و به لحاظ فنی «کارهای مشتق شده» به حساب می‌آیند) هم باید خودشان آزاد +باشند. اگر شما از نرم‌افزار آزادی استفاده و از آن اقتباس کنید و بعد نسخه +اقتباس شده را بصورت عمومی منتشر نمایید، نسخه منتشر شده باید به همان اندازه +نسخه‌ای که از آن اقتباس شده آزاد باشد. در غیر این صورت قانون کپی‌رایت نقض +شده است. +

+

+«نرم‌افزار آزاد» مثل جوامع آزاد دشمنان خود را دارد. مایکروسافت با هشدار دادن +درباره خطرناک بودن پروانه GPL به هر کسی که گوش می‌دهد جنگی بر علیه GPL برپا +کرده است. هر چند آنچه خطر نامیده می‌شود اغلب توهم است. دیگران با «اجبار» GPL +در پافشاری بر آزاد بودن نسخه‌های تغییریافته مخالفت می‌کنند. اما وضعیت اجبار +برقرار نیست. اگر برای مایکروسافت اجباری نیست که از صدور اجازه به کاربران +برای انتشار نسخه‌های تغییریافته محصول Officeاش بدون پرداخت (احتمالاً) +میلیونها [دلار] خودداری کند پس برای GPL هم وقتی که بر نرم‌افزار آزاد ماندن +نسخه‌های تغییریافته اصرار می‌کند اجباری وجود ندارد. +

+

+و کسانی هم هستند که پیام استالمن را افراطی می‌دانند. اما این پیغام افراطی +نیست. در واقع بشکلی آشکار کار استالمن ترجمه ساده‌ای از آزادی به ارث رسیده به +ما از دنیای پیش از کد است. «نرم‌افزار آزاد» اطمینان می‌دهد که دنیای تابع +فرمان کد، به اندازه عرفی که پیش از دنیای کد شکل گرفته «آزاد» است. +

+

+برای مثال: یک «جامعه آزاد» با قانون نظم می‌گیرد. اما محدودیتهایی وجود دارد +که هر جامعه آزادی بواسطه قانون بر این نظم لحاظ می‌کند. هیچ حکومتی که قواعدش +از نظم پذیرفته شده تخطی کرده باشد در عرف ما جایی ندارد. قانون نظارت +می‌کند. اما فقط وقتی که مرئی باشد. و قانون فقط وقتی مرئی است که شرایط آن +آشکار باشد و بوسیله کسانی که نظمشان می‌بخشد یا نمایندگان کسانی که به آنها +نظم می‌دهد (حقوقدانان، نمایندگان مجلس) قابل نظارت باشد. +

+

+این شرایط مربوط به قانون، به فراتر از کار یک نماینده مجلس توسعه می‌یابد. به +اعمال قانون در دادگاه‌های آمریکا فکر کنید. حقوقدانان بوسیله مشتریانشان +استخدام می‌شوند تا منافع آنها را تامین کنند. گاهی اوقات این منافع با دعوی +قضایی تامین می‌شود. در دعوی قضایی حقوقدانان دادخواست می‌نویسند. این +دادخواستها بر نظر مکتوب قضات اثر می‌گذارد. این نظرات مشخص می‌کند که چه کسی +برنده یک پرونده خاص است یا اینکه آیا قانون بخصوصی می‌تواند بگونه‌ای استوار +بر یک اساس اعمال شود. +

+

+تمام مصالح در این فرآیند به معنای مورد نظر استالمن آزاد هستند. دادخواستهای +قانونی در دسترس و آزاد برای استفاده توسط دیگران‌اند. استدلالها شفاف (که با +اینکه بگوییم درست هستند متفاوت است) و بدون اجازه گرفتن از حقوقدانان اصلی +قابل استفاده‌اند. نظریاتی که ارائه کرده‌اند قابل نقل قول در دادخواستهای +بعدی‌اند. می‌توان آنها را در دادخواست یا نظریه دیگری کپی یا جمع کرد. «متن +کد» قانون آمریکا از طرح و از اساس برای همه باز و آزاد است. و حقوقدانان چنین +می‌کنند - چون یکی از معیارهای دادخواست ماهرانه رسیدن به خلاقیت با استفاده +دوباره از آنچه در گذشته اتفاق افتاده است. متن آزاد است؛ خلاقیت و اقتصاد بر +آن بنا می‌شوند. +

+

+اقتصاد کد آزاد (و منظور من کد قانونی آزاد است) حقوقدانان را فقیر +نمی‌کند. موسسات حقوقی توجه کافی به فرآوری دادخواستهای ماهرانه دارند حتی اگر +آنچه ارائه می‌کنند توسط دیگران کپی شود. حقوقدان هنرمند است. کار او در اختیار +عموم است گر چه هنر کار خیریه نیست. حقوقدانان مزد می‌گیرند. عرصه عمومی تقاضای +چنین کاری بدون پرداخت وجه‌اش را ندارد. در عوض این اقتصاد با افزودن کارهای +بعدی به قبلی پیشرفت می‌کند. +

+

+می‌توان وضعیت حقوقی متفاوتی را تصور کرد. دادخواستها و استدلالهایی که محرمانه +نگهداری می‌شدند. حاکمانی که نتایج را اعلام می‌کنند اما دلایل را نه. قوانینی +که در احتیار پلیس هستند اما شخص دیگری به آنها دسترسی ندارد. قواعدی که اجرا +می‌شوند بدون اینکه قانون مربوط به آن توضیح داده شود. +

+

+می‌توان چنین جامعه‌ای را تصور کرد اما نمی توان «آزاد» نامیدن آن را هم متصور +بود. حتی اگر انگیزش در چنین جامعه‌ای بهتر یا با تاثیر بیشتر تخصیص داده شود +نمی‌توان چنین جامعه‌ای را آزاد دانست. آرمانهایی چون آزادی و زندگی در +جامعه‌ای آزاد به چیزی بیش از ابزار موثر نیاز دارد. در عوض، باز بودن و شفافیت +قیودی هستند که یک سیستم حقوقی بر آنها بنا می‌شود نه اختیاراتی که رهبران اگر +مناسب بدانند به آن سیستم اضافه می‌کنند. زندگی زیر حکومت کد نرم‌افزار هم +نباید جز این باشد. +

+

+کدنویسی دعوی قضایی نیست. این کار بهتر، غنی‌تر و مولدتر است. اما مسائل حقوقی +مثال آشکاری از این است که چطور خلاقیت و انگیزش به کنترل کامل بر محصول تولید +شده بستگی ندارد. مثل موسیقی جاز یا رمانها یا معماری، مسائل حقوقی بر اساس +کارهای انجام شده قبلی بنا می‌شود. این افزودن و تغییر دادن همان خلاقیت همیشگی +است. و یک جامعه آزاد همانی است که اطمینان می‌یابد مهمترین منابع‌اش به این +معنا آزاد می‌مانند. +

+

+این کتاب برای اولین بار مجموعه‌ای از نوشته‌ها و سخنرانیهای ریچارد استالمن را +به شیوه ای که باریک‌بینی و قدرت آنها را آشکار کند گرد هم می‌آورد. این مقالات +دامنه وسیعی از کپی رایت تا تاریخ جنبش نرم‌افزار آزاد را دربرمی‌گیرد. اینها +شامل استدلالهایی که خوب شناخته نشده‌اند و در میان آنها بویژه دلایل روشنگری +وجود دارد از تغییر شرایطی که انتقال کپی رایت به دنیای دیجیتال را مشکوک +می‌شمارد. این مقالات نقش منبع را برای کسانی بازی می‌کنند که می‌خواهند +اندیشه‌های این مرد قدرتمند را درک کنند. قدرتمند در اندیشه‌هایش، اشتیاقش و در +کمال خواهی‌اش. حتی اگر در تمام زمینه‌های دیگر ناتوان باشد. این نوشته‌ها به +دیگرانی که می‌خواهند بر پایه این اندیشه‌ها چیزی بنا کنند ایده می‌دهد. +

+

+من استالمن را خوب نمی‌شناسم. اما آنقدر می‌شناسم‌اش که بدانم دوست داشتنش +دشوار است. او پیشرو و ناشکیباست. خشمش بر دوستان به راحتی دشمنان زبانه +می‌کشد. او انعطاف‌ناپذیر و سمج است؛ بر هر دو بردبار. +

+

+اما وقتی که دنیا بالاخره قدرت و خطر کد را بفهمد، وقتی که در نهایت ببیند کد +هم مانند قانون یا حکومت باید شفاف باشد تا آزاد بماند، آن وقت ما به گذشته و +به این برنامه‌نویس انعطاف‌ناپذیر و سمج می‌نگیریم و دیدگاهی را که برای به +حقیقت پیوستن‌اش مبارزه کرد باز می‌شناسیم. دیدگاهی که در آن دنیا آزاد است و +دانش از بند کامپایلر رهاست. و خواهیم دید که هیچ کسی کردار و گفتارش را به +اندازه این مرد صرف ممکن کردن آن آزادی که جامعه فردا خواهد داشت نکرده است. +

+

+ما هنوز آن آزادی را نداریم. شاید در تامین آن شکست بخوریم. اما برنده یا +بازنده در این مقالات تصویری از آنچه آن آزادی می‌تواند باشد ترسیم شده است. و +حیاتی که چین کلمات و آثاری را خلق کرده الهاماتی در بر دارد برای هر کسی که +مانند استالمن بخواهد برای ایجاد این آزادی بجنگد. +

+ +

+لارنس لسینگ
+پروفسور حقوق، دانشگاه حقوق استانفورد +

+ +
+

اطلاعات +بیشتر دربارهنرم‌افزار آزاد، جامعه آزاد: منتخبی از مقالات ریچارد +استالمن.

+ +
+ + +
+ + + + + + + + diff --git a/talermerchantdemos/blog/articles/fa/linux-and-gnu.html b/talermerchantdemos/blog/articles/fa/linux-and-gnu.html new file mode 100644 index 0000000..167a8a8 --- /dev/null +++ b/talermerchantdemos/blog/articles/fa/linux-and-gnu.html @@ -0,0 +1,320 @@ + + + + + + +لینوکس و گنو - پروژه گنو - بنیاد نرم‌افزارهای آزاد + + + + + + +

لینوکس و سیستم گنو

+ +

نوشتهٔ ریچارد +استالمن

+ +
+

برای اطلاعات بیشتر همچنین می‌توانید سوالات +رایج گنو/لینوکس، و چرا گنو/لینوکس؟ +را ببینید.

+
+
+ +

+بسیاری از کاربران کامپیوتر بدون اینکه خود متوجه باشند هر روزه از یکی از +نسخه‌های تغییریافته سیستم +گنو استفاده می‌کنند. بر اثر تغییرات عجیبِ وقایع، امروزه نسخه سیستم گنویی +که بصورت گسترده مورد استفاده قرار می‌گیرد با عنوان «لینوکس» شناخته می‌شود، و +بسیاری از کاربران آگاه +نیستند که این سیستم به طور اساسی سیستم گنو است، که توسط پروژه گنو توسعه یافته است.

+ +

+لینوکس واقعا وجود دارد و این کاربران از آن استفاده می‌کنند، اما لینوکس تنها +بخشی از سیستمی است که آنان استفاده می‌کنند. لینوکس یک هسته است: برنامه‌ای که +در سیستم منابع ماشین را به برنامه‌هایی که اجرا می‌کنید تخصیص می‌دهد. هسته یک +قسمت ضروری یک سیستم‌عامل می‌باشد اما به تنهایی بی‌فایده است و تنها در متنِ +یک سیستم‌عامل کامل می‌تواند کار کند. بطور عادی لینوکس در ترکیب با سیستم‌عامل +گنو بکار برده می‌شود: بطور اساسی کل سیستم گنو است، به علاوه لینوکس که به +عنوان هسته عمل می‌کند، به طور خلاصه گنو/لینوکس. تمام آنچه توزیع‌های «لینوکس» +نامیده می‌شوند در حقیقت توزیع‌های گنو/لینوکس هستند.

+ +

+بسیاری از کاربران بطور کامل از تفاوت بین هسته که لینوکس می‌باشد و کل سیستم +که آنها آن را نیز «لینوکس» می‌خوانند، آگاه نیستند. استفاده مبهم از این نام +آگاهی را افزایش نمی‌دهد. این کاربران گاهی اوقات حتی فکر می‌کنند که لینوس +توروالدز در سال ۱۹۹۱ با کمی کمک تمام سیستم‌عامل را توسعه داد.

+ +

+عموما برنامه‌نوسان می‌دانند که لینوکس یک هسته است. اما از آنجاییکه شنیده‌اند +کل سیستم «لینوکس» نامیده می‌شود، اغلب پیشینه‌ای در ذهن خود ایجاد می‌کنند که +نام نهادن کل سیستم با نام هسته را توجیح می‌کند. برای نمونه بسیاری اعتقاد +دارند که هنگامیکه لینوس توروالدز کار نوشتن هسته را به اتمام رساند، کاربران +آن به دنبال نرم‌افزارهایی بودند که با آن کار کنند، و بیشتر موارد لازم برای +ساختن یک سیستم شبه یونیکس را که از قبل فراهم بود پیدا کردند (بدون هیچ +دلیلی).

+ +

+اما چیزی که آنها پیدا کردند تصادفی نبود—آن سیستم گنو بود. نرم‌افزارهای آزادِ موجود برای یک سیستم +کامل جمع‌آوری شده بودند، زیرا پروژه گنو از سال ۱۹۸۴ برای ساختن یک سیستم کامل +مشغول فعالیت بود. در بیانیهٔ گنو هدف خود +که توسعهٔ یک سیستم آزاد مشابه یونیکس است را مشخص کرده بودیم. نخستین اعلان پروژه گنو نیز طرح‌های +اصلی سیستم گنو را برنامه‌ریزی کرده بود. هنگامیکه لینوکس نوشته شد سیستم گنو +تقریبا تکمیل شده بود.

+ +

+بیشتر پروژه‌های نرم‌افزارهای آزاد دارای هدف توسعه یک برنامه بخصوص برای یک +کار بخصوص هستند. برای نمونه لینوس توروالدز برای نوشتن یک هسته شبه یونیکس +(لینوکس)؛ Donald Knuth برای نوشتن یک قالب متن (TeX) و Bob Scheifler برای +توسعه یک سیستم پنجره (سیستم پنجره X) شروع به کار کردند. این طبیعی است که +بخواهیم میزان کمک و همکاری این پروژه‌ها را در برنامه‌هایی که از این پروژه‌ها +بوجود آمده‌اند اندازه بگیریم.

+ +

+اگر بخواهیم میزان همکاری پروژه‌های گنو را به این طریق محاسبه کنیم، چه +نتیجه‌ای ممکن است بگیریم؟ یکی از فروشندگان سی‌دی متوجه شد که در «توزیع +لینوکس» آنها نرم‌افزارهای +گنو بیشترین سهم را داشته‌اند، چیزی در حدود ٪۲۸ از +کل کدهای منبع که شامل اجزاء اصلی و ضروری سیستم می‌باشد و بدون آنها دیگر +سیستمی وجود نخواهد داشت. خود لینوکس در حدود ٪۳ +بود. (این تناسب در سال ۲۰۰۸ نیز به همین صورت است: در مخازن «اصلی» توزیع +gNewSense، لینوکس ٪۱/۵ و بسته‌های گنو ٪۱۵ هستند) بنابراین اگر می‌خواهید برای سیستم بر اساس اسم +کسانی که برای سیستم برنامه نوشته‌اند نامی انتخاب کنید، تنها انتخاب مناسب +«گنو» می‌باشد.

+ +

+اما این درست‌ترین روش برای مطرح کردن این پرسش نیست. پروژهٔ گنو پروژه‌ای برای +توسعه یک بسته نرم‌افزاری خاص نبوده و نیست. پروژه‌ای برای توسعه کامپایلر C نیست، اگر چه ما این کار را انجام +دادیم. پروژه‌ای برای توسعه یک ویرایشگر متن نیست، اگر چه ما یکی را توسعه +دادیم. بلکه پروژه گنو در نظر دارد تا یک سیستم کامل و آزاد شبه +یونیکس (گنو) را توسعه دهد.

+ +

+در این سیستم افراد بسیاری کمک‌های زیادی به نرم‌افزار آزاد کرده‌اند و همگی +سزاوار اعتبارند. اما دلیل اینکه سیستم گنو یک سیستم مجتمع است و فقط +یک مجموعه از برنامه‌های مفید نیست این است که پروژهٔ گنو می‌خواهد آن را +«واحد» کند. ما لیستی از برنامه‌هایی که نیاز داریم تا یک سیستمِ کاملِ آزاد +ایجاد کنیم تهیه کردیم و بطور اصولی همهٔ چیزهایی که در آن لیست بود را پیدا +کردیم، نوشتیم و یا افرادی را پیدا کردیم تا این کار را انجام دهند. ما اجزای +ضروری اما غیر جذاب (۱) را نوشتیم، زیرا بدون آنها +نمی‌توانستید یک سیستم داشته باشید. بعضی از اجزای سیستم ما مانند ابزارهای +برنامه‌نویسی در بین برنامه‌نویسان محبوب شدند اما ما اجزای بسیار دیگری که +ابزار نیستند را نیز نوشتیم (۲). ما حتی یک بازی شطرنج +به نام GNU Chess را نیز توسعه دادیم، زیرا یک سیستم کامل به بازی‌های خوب نیز +احتیاج دارد.

+ +

+در اوایل دهه ۹۰ ما تمام سیستم بجز هسته را در کنار هم قرار دادیم. همچنین کار +بر روی هستهٔ گنو هرد را نیز آغاز کرده +بودیم. توسعهٔ این هسته سخت‌تر از چیزی بود که انتظار داشتیم و سرانجام گنو هرد در سال ۲۰۰۱ بطور قابل +اعتماد شروع به کار کرد، اما هنوز راه زیادی در پیش است تا آن را برای +استفادهٔ عموم مردم آماده کنیم.

+ +

+خوشبختانه لازم نبود منتظر هرد بمانیم، زیرا لینوکس در دست است. هنگامیکه لینوس +توروالدز لینوکس را نوشت، آخرین خلاء عمده را پر کرد. بنابراین افراد توانستند +با قرار +دادن لینوکس در کنار سیستم گنو یک سیستمِ کاملِ آزاد ایجاد کنند: یک نسخه +مبتنی بر لینوکس از سیستم گنو یا به اختصار یک سیستم گنو/لینوکس.

+ +

+در کنار هم قرار دادن آنها ساده به نظر می‌رسد اما این یک کار ساده و ناچیز +نیست. بعضی از اجزای گنو (۳) برای کار کردن با +لینوکس به تغییرات قابل توجهی احتیاج داشتند. مجتمع کردن یک سیستم کامل به +عنوان یک توزیع که بطور صحیح کار کند نیز کار بزرگی است. همچنین به آدرس‌دهی و +نحوهٔ نصب و بوت کردن سیستم نیز احتیاج بود، مشکلی که ما تا آن زمان با آن +روبرو نشده بودیم، زیرا هنوز به آن مرحله نرسیده بودیم. کسانی که توزیع‌های +مختلفی را توسعه دادند کمک قابل توجهی کردند. اما مطابق طبیعت کارها، این کاری +بود که باید توسط شخصی انجام می‌گرفت.

+ +

+پروژه گنو از سیستم گنو/لینوکس به خوبیِ سیستم گنو پشتیبانی می‌کند. بنیاد نرم‌افزارهای آزاد بر روی بازنویسیِ الحاقاتِ +مربوط به لینوکسِ کتابخانه C گنو سرمایه‌گذاری کرد، در نتیجه اکنون آنها به +خوبی با یکدیگر سازگار هستند و جدیدترین سیستم‌های گنو/لینوکس بدون هیچ تغییری +از نسخهٔ جاری کتابخانه استفاده می‌کنند. همچنین بنیاد نرم‌افزارهای آزاد بر +روی مراحل اولیهٔ توسعهٔ توزیع گنو/لینوکس دبیان نیز سرمایه‌گذاری کرده است.

+ +

+امروزه انواع مختفلی از سیستم گنو/لینوکس (که اغلب «توزیع» نامیده می‌شوند) +وجود دارد. بیشتر آنها شامل نرم‌افزارهای غیر آزاد نیز +می‌شوند—توسعه‌دهندگان‌شان فلسفهٔ لینوکس را دنبال می‌کنند و نه فلسفهٔ +گنو را. اما توزیع‌های کاملا آزاد نیز وجود دارد. بنیاد +نرم‌افزارهای آزاد gNewSense را حمایت +می‌کند.

+ +

ساخت یک توزیع گنو/لینوکسِ آزاد تنها با حذف نرم‌افزارهای غیرآزاد مختلف میسر +نمی‌شود. امروزه، نسخه‌های معمول لینوکس شامل برنامه‌های غیر آزاد نیز +می‌شوند. هنگامی که سیستم شروع به کار می‌کند این برنامه‌ها درون دستگاه‌های +ورودی/خروجی بارگذاری می‌شوند، و «کد منبع» لینوکس شامل تعداد زیادی از آنها +است. بنابراین، داشتن یک توزیع آزاد از گنو/لینوکس مستلزم داشتن نسخه‌ای آزاد از لینوکس نیز +است.

+ +

چه از گنو/لینوکس استفاده می‌کنید و چه نمی‌کنید، لطفا با استفاده دوپهلو از +نام «لینوکس» عموم مردم را گیج نکنید. لینوکس هسته است، یکی از اجزاء اصلی و +ضروری سیستم. کل سیستم یک سیستم گنو می‌باشد که لینوکس به آن اضافه شده +است. هنگامیکه در مورد این ترکیب صحبت می‌کنید لطفاً آنرا «گنو/لینوکس» +بخوانید.

+ +

+اگر می‌خواهید بر روی «گنو/لینوکس» لینکی به عنوان مرجع بگذارید، این صفحه و +نیز +http://www.gnu.org/gnu/the-gnu-project.html انتخاب‌های مناسبی +می‌باشند. اگر به «لینوکس» به عنوان هسته اشاره کردید و خواستید لینکی به عنوان +مرجع به آن اضافه کنید http://foldoc.org/linux یک آدرس خوب برای +استفاده است.

+ +

ضمیمه

+ +

+بجز گنو، پروژه دیگری بطور مستقل یک سیستم‌عامل آزاد شبه یونیکس تولید کرده +است. این سیستم با عنوان BSD شناخته می‌شود و در دانشگاه برکلی توسعه پیدا +می‌کند. این سیستم در دهه ۸۰ آزاد نبود اما در اوایل دهه ۹۰ آزاد شد. امروزه +سیستم‌عامل‌های آزادِ موجود اغلب یا یک نوع سیستم گنو می‌باشند و یا یک نوع +سیستم BSD.

+ +

+گاهی اوقات مردم سوال می‌کنند که آیا BSD نیز مانند گنو/لینوکس یک نسخه از +سیستم گنو می‌باشد. توسعه‌دهندگان BSD با الهام گرفتن از پروژهٔ گنو کدهای خود +را آزاد کردند، و درخواست‌های آشکار طرفداران گنو آنها را برای انجام این کار +ترغیب کرد، اما کد آن با کد گنو اشتراک کمی دارد. امروزه درست همانگونه که +سیستم گنو و انواع آن از بعضی برنامه‌های BSD استفاده می‌کنند، سیستم‌های BSD +نیز از بعضی از برنامه‌های گنو استفاده می‌کنند. اما با این حال با در نظر +گرفتن کل آنها، آنها دو سیستم متفاوت می‌باشند که جداگانه رشد +کرده‌اند. توسعه‌دهندگان BSD هسته‌ای ننوشته‌اند و آنرا به سیستم گنو اضافه +نکرده‌اند، بنابراین نامی مانند GNU/BSD برای این وضعیت متناسب نیست.(۵)

+ +

یادداشت‌ها

+
    +
  1. +این اجزای غیر جذاب اما ضروری شامل GNU assembler (GAS) +و لینکر (GLD)، که هردو هم اکنون جزئی از بستهٔ GNU Binutils هستند، GNU tar، و بسیاری می‌شود.
  2. + +
  3. +برای نمونه، Bourne Again SHell (همان BASH)، مفسر پست +اسکریپتِ Ghostscript، و +GNU C library ابزارهای برنامه‌نویسی +نیستند. GNUCash، GNOME، و GNU Chess نیز همینطور.
  4. + +
  5. +به عنوان مثال GNU C library.
  6. + +
  7. +هنگامی که این بخش نوشته شد، یک سیستم تقریبا آزاد +مشابه ویندوز توسعه داده شده بود، اما از نظر فنی به هیچ عنوان مشابه گنو یا +یونیکس نبود، بنابراین تاثیری در این بحث ندارد. بخش اعظم هستهٔ سولاریس آزاد +شده است، اما اگر بخواهید سیستمی آزاد از آن بسازید، گذشته از جایگزینیِ +بخش‌های غیرآزاد هسته، بازهم مجبورید آن را درون گنو یا BSD قرار دهید.
  8. + +
  9. +از طرف دیگر، در سال‌هایی که این مقاله نگاشته شد، GNU C +Library برای هستهٔ BSD نیز ویرایش شد، و این امکان را به وجود آورد که سیستم +گنو را با آن هسته نیز به کار رود. درست همانند گنو/لینوکس، این نیز حقیقتا +نوعی از گنو است، بنابراین GNU/kFreeBSD و یا GNU/kNetBSD نامیده می‌شود، بسته +به اینکه از کدام هسته استفاده شده باشد. کاربران عادی نمی‌توانند تفاوتی میان +گنو/لینوکس و GNU/*BSD بیابند.
  10. + +
+ +
+ + +
+ + + + + + + + diff --git a/talermerchantdemos/blog/articles/fa/my_doom.html b/talermerchantdemos/blog/articles/fa/my_doom.html new file mode 100644 index 0000000..8d46cf2 --- /dev/null +++ b/talermerchantdemos/blog/articles/fa/my_doom.html @@ -0,0 +1,153 @@ + + + + + + + +MyDoom و شما - پروژه گنو - بنیاد نرم‌افزارهای آزاد + + + + +

MyDoom و شما

+ +

نوشتهٔ ریچارد استالمن

+ +

+من در جامعه‌ای بزرگ شده‌ام که اعضایش جنایت‌هایی به جدیت قتل انجام +می‌دهند. در شهر نیویورک، با هشت میلیون جمعیت، هر ساله صدها قتل رخ می‌دهد که +بیشتر آن‌ها توسط ساکنان شهر انجام می‌گیرد. تجاوزهای خشونت آمیز و دزدی حتی +بیش از این معمول هستند.

+

+اعمال شیطانی دیگری از نوع اطلاعاتی نیز مرسوم هستند. به عنوان مثال، تعدادی از +پلیس‌های نیویورک در جایگاه شهود می‌ایستند و دروغ می‌گویند و حتی بابت آن +سوگند نیز یاد می‌کنند. تعدادی از برنامه‌نویسان نیویورکی به دام قانونی اما +نابودکنندهٔ نرم‌افزار اختصاصی می‌افتند: آنان نرم‌افزارهای فریبنده و بدون کد +منبع را به مردم پیشکش می‌کنند، و پیمانی را بر آنان تحمیل می‌کنند که این +نرم‌افزارها را با دیگران به اشتراک نگذارند.

+

+با وجود متداول بودن این اعمال شیطانی، هرگز در زندگی‌ام شخصی را ندیده‌ام که +سعی در محکوم کردن تمام نیویورکی‌ها به خاطر اعمالی که تعدادی افراد مرتکب +شده‌اند، داشته باشد. هرگز شخصی را ندیده‌ام که تصور کند تمام شهروندان نیویورک +قاتل، خشن، دزد، و سوگند شکن هستند و یا نرم‌افزار اختصاصی می‌نویسند. مردم +مطلع هستند که این حقیقت که تعدادی از نیویورکی‌ها برای انجام چنین اعمالی شهره +هستند دلیلی برای محکوم کردن تمامی ما به عنوان بزهکار نمی‌تواند باشد. این امر +”سوزاندن خشک و تر به همراه یکدیگر“ است، و مردم می‌دانند که این +کار عادلانه نیست.

+

+هم اکنون من در شهر کوچکتری در کمبریج زندگی می‌کنم، ماساچوست. قتل و دزدی در +اینجا نیز اتفاق می‌افتد؛ نمی‌دانم که آیا پلیس کمبریج نیز معمولا در دادگاه +دروغ می‌گوید یا خیر، اما نرم‌افزار اختصاصی فراوان است. با این وجود، من هرگز +شخصی را ندیده‌ام که سعی در محکوم کردن تمام شهر کمبریج به خاطر این موضوع +نماید. اینجا نیز مردم متوجه شده‌اند که سوزاندن خشک و تر به همراه یکدیگر غیر +عادلانه است.

+

+به هر حال، مردم همواره به خاطر ندارند که چنین اصلی را به کار گیرند. جامعهٔ +مجازی من، جامعهٔ نرم‌افزار آزاد که بیست سال پیش با توسعهٔ سیستم‌عامل گنو به +شکل گرفتن آن کمک کردم، قربانی سوزاندن خشک و تر به همراه یکدیگر شده +است. تعدادی از مقالات —تعداد کمی را دیده‌ام— سعی در گناهکار +دانستن تمام جامعهٔ ما به خاطر ویروس MyDoom نموده‌اند.

+

+ما می‌توانیم کاملا مطمئن باشیم که تعدادی از نیویورکی‌ها مرتکب جنایت می‌شوند، +چرا که آنان محاکمه و محکوم می‌شوند. ما نمی‌دانیم که آیا هیچ‌کدام از اعضای +جامعهٔ نرم‌افزار آزاد در توسعهٔ MyDoom مشارکت داشته است یا +خیر. توسعه‌دهندگان شناسایی نشده‌اند؛ آنها خودشان می‌دانند که چه کسانی هستند، +اما من و شما تنها می‌توانیم حدس بزنیم. ما می‌توانیم گمان کنیم که کاربران +گنو/لینوکس ویروس را برای حمله به SCO توسعه داده‌اند. می‌توانیم گمان کنیم که +مایکروسافت ویروس را توسعه داده تا بتواند ما را مقصر جلوه دهد. می‌توانیم گمان +کنیم که کارکنان سابق خشمگین SCO ویروس را توسعه داده‌اند تا تلافی کنند. اما +هیچ مدرکی برای این گونه گمانه‌زنی‌ها وجود ندارد.

+

+اگر روزی ما دریابیم که اشخاصی که ویروس را توسعه داده‌اند کاربران نرم‌افزار +آزاد بوده‌اند، در آن صورت جامعهٔ مجازی من می‌تواند در همان موقعیت کمبریج و +نیویورک قرار گیرد: ثابت می‌شود که تعدادی از اعضای آن مرتکب اعمال خراب‌کارانه +می‌شوند.

+

+این امر نباید موجب شگفتی هیچ شخصی شود. جامعهٔ نرم‌افزار آزاد ده‌ها میلیون +عضو دارد، بیشتر از نیویورک و یا حتی شانگ‌های. نمی‌توان انتظار داشت که این +تعداد کثیر افراد تماما اخلاق‌گرا باشند. جامعهٔ ما به خودی خود حداقل یک نوع +عمل غیر اخلاقی را رد می‌کند، نرم‌افزار اختصاصی، اما این امر نمی‌تواند کمال +را تضمین کند. حضور چند جنایت‌کار در میان میلیون‌ها شهروند باعث تعجب +نیست—و بهانه‌ای برای محکوم دانستن همگان نیز.

+

+من مطمئن هستم که تقریبا تمامی خوانندگان این مقاله در توسعهٔ ویروس MyDoom +نقشی نداشته‌اند. بنابراین اگر شخصی شما را متهم کرد، از موضع دفاعی برخورد +نکنید. همانقدر که متهم کننده با این ویروس ارتباط دارد، شما نیز +دارید. بنابراین محکم بایستید و این حرف را به آنان بگویید.

+

+اگر شخصی اطلاعات و یا مدرکی برای اثبات اینکه چه شخصی این ویروس را توسعه داده +است در اختیار دارد، امیدوارم قدم پیش گذارد و اشخاص خاصی را بر پایهٔ دلایل +خاصی متهم کند. اما هیچ شخصی نباید بدون مدرک دیگری را متهم کند، و هیچ +بهانه‌ای برای متهم نمودن تمامی جامعه به خاطر اعمال چند تن پذیرفته نیست. نه +در نیویورک، نه در کمبریج، و نه در دنیای آزاد.

+
+ + +
+ + + + + + + + diff --git a/talermerchantdemos/blog/articles/fa/no-word-attachments.html b/talermerchantdemos/blog/articles/fa/no-word-attachments.html new file mode 100644 index 0000000..042bb3f --- /dev/null +++ b/talermerchantdemos/blog/articles/fa/no-word-attachments.html @@ -0,0 +1,345 @@ + + + + + + + +ما می‌توانیم به پیوست‌های Word خاتمه دهیم - پروژه گنو - بنیاد نرم‌افزارهای +آزاد + + + + + + +

ما می‌توانیم به پیوست‌های Word خاتمه دهیم

+ +

نوشتهٔ ریچارد استالمن +

+ +

+از دریافت کردن یک پیوست Word در یک نامهٔ الکترونیکی متنفر نیستید؟ پیوست‌های +Word آزاردهنده هستند، اما بدتر از آن، مانع از مهاجرت اشخاص به نرم‌افزار آزاد +می‌شوند. شاید بتوان با یک کوشش دسته‌جمعی ساده این عمل را متوقف ساخت. تمام +کاری که باید انجام شود این است که از شخصی که برای ما یک پیوست Word ارسال +می‌کند بخواهیم که در روش خود تجدید نظر کند.

+ +

+اکثر کاربران کامپیوتر از Microsoft Word استفاده می‌کنند. این امر مایهٔ تاسف +برای آنهاست، چرا که Word یک نرم‌افزار اختصاصی است، و آزادی کاربران برای +مطالعه، تغییر، کپی‌برداری و توزیع آن را نفی می‌کند. و از آنجایی که +مایکروسافت ساختار فایل‌های Word را در هر نسخه تغییر می‌دهد، کاربران آن در یک +سیستم که آنان را مجبور می‌سازد تا نسخه‌های جدید را چه تمایل داشته باشند یا +نه، خریداری کنند، محبوس می‌شوند. آنها ممکن است چند سال بعد متوجه شوند که +تمام آنچه را که در قالب Word نوشته بودند دیگر با نسخهٔ جدید قابل خوانده شدن +نیست.

+ +

+اما این عمل، هنگامی که تصور می‌کنند که ما نیز از Word استفاده می‌کنیم و +مستنداتی در قالب Word ارسال می‌کنند (و یا می‌خواهند که برای آنان ارسال +کنیم)، به ما نیز صدمه وارد می‌آورد. تعدادی از سازمان‌ها تنها مستنداتی با +قالب Word را قبول می‌کنند: دربارهٔ شخصی شنیده‌ام که قادر نبود برای شغلی در +خواست بدهد چرا که مجبور بود رزومهٔ خود را در قالب Word ارائه دهد. حتی دولت +نیز گاهی قالب Word را تحمیل می‌کند که کاملا ظالمانه است.

+ +

+برای ما کاربرانِ سیستم‌عامل‌های آزاد، دریافت یک سند Word آزاردهنده یا مانعی +بر سر راه است. اما بدترین تاثیر ارسال قالب Word بر روی اشخاصی است که ممکن +است به نرم‌افزار آزاد مهاجرت کنند: آنان مردد می‌شوند چرا که احساس می‌کنند +باید Word را در اختیار داشته باشند تا بتوانند فایل‌های Word که دریافت +می‌کنند را بخوانند. استفاده از قالب سریِ Word مانع از رشد جامعهٔ ما و اشاعهٔ +آزادی می‌شود. هنگامی که گاه و بیگاه با دریافت یک سند Word آزرده می‌شویم، +زیان پایدار و دائمی آن معمولا در نظرمان نمی‌آید. اما این امر تمام‌مدت اتفاق +می‌افتد.

+ +

+بسیاری از کاربران گنو که سندهای Word را دریافت می‌کنند به دنبال راهی برای +مدیریت آنها هستند. با نگاه کردن به درون این فایل‌ها می‌توانید متنِ ASCII و +مبهمی را مشاهده کنید. امروزه نرم‌افزارهای آزاد می‌توانند تعدادی از مستندات +Word را بخوانند، اما نه تمام آنها را—این فرمت سرّی است و هنوز کاملا +رمزگشایی نشده است. بدتر از آن، مایکروسافت می‌تواند هر لحظه که اراده کند آن +را تغییر دهد.

+ +

+بدتر از همه، مایکروسافت هم اکنون این کار را انجام داده است. Microsoft Office +2007 به طور پیش‌فرض از قالبی بر پایهٔ ساختار انحصاریِ OOXML استفاده +می‌کند. (این همان ”استاندارد باز“ است که مایکروسافت با +دستکاری‌های سیاسی و وارد کردن طرفداران خود در کمیته‌های استاندارد پدید آورده +است.) قالب حقیقتا OOXML نیست، و کاملا مستندسازی نیز نشده است. مایکروسافت +اجازه‌نامهٔ انحصاری و رایگانی را به OOXML اعمال می‌کند که اجازهٔ +پیاده‌سازی‌های آزاد را نمی‌دهد. بنابراین ما فایل‌های Word را دریافت خواهیم +کرد که برنامه‌های آزاد حتی اجازهٔ خواندن آنها را نیز نخواهند داشت.

+ +

+هنگام دریافت یک فایل Word، اگر آن را به صورت رویدادی منفرد در نظر بگیرید، +طبیعی است که با پیدا کردن راهی برای خواندن فایل، سعی در غلبه بر این مشکل +داشته باشید. اما با در نظر گرفتن آن به عنوان تجربه‌ای ساخت‌یافته و مضر، با +مورد متفاوتی مواجه می‌شویم. سعی در پیدا کردن راهی برای خواندن فایل، نشانهٔ +یک اپیدمی است. آنچه ما واقعا می‌خواهیم این است که جلوی انتشار این بیماری را +بگیریم. و این امر به این معنی است که باید مردم را متقاعد کنیم که دیگر +مستنداتی در قالب Word ارسال نکنند.

+ +

+بدین منظور شروع به پاسخ‌گویی به پیوست‌های Word با ارسال یک پیغام مودبانه +کردم که توضیح می‌داد که چرا عادت به ارسال پیوست‌های Word مضر است، و از آن +اشخاص خواستم که آنچه را فرستاده بودند دوباره و در قالبی غیر سرّی ارسال +کنند. زحمت این کار خیلی کمتر از آن است که سعی کنید متن درهمِ ASCII در آن +فایل Word را بخوانید. و متوجه شدم که اکثر مردم این موضوع را متوجه می‌شوند، و +بسیاری از آنان فایل‌های Word را برای دیگران نیز ارسال نخواهند کرد.

+ +

+اگر تمامی افراد این کار را انجام دهند، تاثیر گسترده‌تری خواهد داشت. اشخاصی +که یک پیغام مودبانه را ندید می‌گیرند، ممکن است با دریافت چنین پیغامی از طرف +افراد مختلف، عادت خود را تغییر دهند. اگر این موضوع را با هر شخصی که برای ما +فایل‌های Word ارسال می‌کند مطرح کنیم، ممکن است بتوانیم پیوست Word ارسال +نکنید را به یک رفتار اجتماعیِ اینترنتی تبدیل کنیم.

+ +

+برای کارآمدسازی این روش، می‌توان یک پاسخ از قبل آماده شده را برای ارسال فوری +در هر موردی که لازم بود فراهم آورد. من دو مثال مهیا کرده‌ام: یک نسخه از آنچه +اخیرا استفاده می‌کنم، به همراه یک نسخهٔ جدید که به یک کاربرِ Word آموزش +می‌دهد چطور می‌تواند متن خود را به قالب‌های قابل استفاده تبدیل کند. همچنین +چندین مثال از آنچه دیگر افراد ارسال نموده‌اند نیز آورده شده است.

+ +

+می‌توانید در صورت تمایل آنها را کلمه به کلمه به کار گیرید، یا آنها را +شخصی‌سازی کرده و یا خودتان متنی بنویسید. پاسخی آماده سازید که با شخصیت و +عقاید خودتان متناسب باشد—اگر پاسخ‌ها شخصی بوده و همه مانند هم نباشند، +این مبارزه موثرتر خواهد بود.

+ +

+این پاسخ‌ها برای اشخاصی مناسب است که فایل‌های Word ارسال می‌کنند. هنگامی که +با سازمانی مواجه شدید که استفاده از قالب Word را تحمیل می‌کند، نوع دیگری از +پاسخ مورد نیاز است؛ در این صورت می‌توانید موضوعی بیطرفانه را مطرح کنید که در +موارد فردی به کار گرفته نمی‌شود.

+ +

+تعدادی از آگهی‌ها از اشخاص می‌خواهند که رزومهٔ خود را در قالب Word ارائه +دهند. جالب اینجاست که تعدادی از آنها حتی هنگامی که در جستجوی شخصی برای کار +بر روی نرم‌افزار آزاد هستند نیز تقاضای قالب Word می‌کنند. (هر شخصی که از این +نوع آگهی برای شغل نرم‌افزار آزاد استفاده کند کارمندی شایسته پیدا نخواهد +کرد.) برای کمک به تغییر این عادت می‌توانید پیوندی به این صفحه داخل رزومهٔ +خود در کنار پیوند به خود رزومه که در قالب‌های دیگری تهیه شده است، +بگذارید. هر شخصی که به دنبال نسخهٔ Word از رزومه باشد مطمئنا این صفحه را +خواهد خواند.

+ +

+این صفحه دربارهٔ پیوست‌های Word که بیش از موارد دیگر معمول هستند، صحبت +می‌کند. اما موضوعی مشابه در مورد قالب‌های اختصاصی دیگر، همانند PowerPoint و +Excel مطرح است. در صورت تمایل می‌توانید این پاسخ‌ها را برای استفاده در چنین +مواردی تغییر دهید.

+ +

+با توجه به تعداد ما، تنها با تقاضا کردن می‌توانیم تغییری بزرگ به وجود آوریم.

+ +
+ +

+شما برای من یک پیوست در قالب Microsoft Word ارسال نموده‌اید، یک قالب +اختصاصیِ سرّی، بنابراین نمی‌توانم آن را بخوانم. اگر برای من HTML، متن ساده و +یا PDF ارسال می‌کردید قادر به خواندن آن بودم.

+ +

+عادت به ارسال مستندات در قالب Word تاثیر بدی بر جای می‌گذارد، چرا که +اشخاص را مجبور به استفاده از نرم‌افزارهای مایکروسافت خواهد کرد. در نتیجه شما +به یکی از پشتیبانان انحصارطلبی مایکروسافت تبدیل خواهید شد. به ویژه که این +مسئله مانع بزرگی بر سر راه قبول سیستم‌عامل گنو/لینوکس خواهد بود. ممکن است +لطفا در استفاده از قالب Word برای ارتباط با دیگر افراد تجدید نظر کنید؟

+ +
+ +

+شما پیوست نامه را با قالب Microsoft Word ارسال نموده‌اید، قالبی اختصاصی +و سرّی، به همین دلیل خواند آن برای من مشکل است. اگر آن را در قالب HTML، متن +ساده و یا PDF ارسال کنید، آن را خواهم خواند.

+ +

+توزیع مستندات در قالب Word برای شما و دیگران مضر است. نمی‌توانید مطمئن +باشید اگر شخصی سند را با نسخهٔ دیگری از Word مشاهده کند، آن را چگونه خواهد +دید؛ ممکن است اصلا قادر به خواندن سند نباشند.

+ +

+دریافت مستندات Word مضر است چرا که ممکن است حاوی ویروس باشند +(http://en.wikipedia.org/wiki/Macro_virus_(computing) را ببینید). ارسال +مستندات Word برای شما نیز مضر است چرا که این مستندات معمولا شامل اطلاعات +پنهان دربارهٔ نویسندهٔ آنها هستند، و دیگران را قادر می‌سازد که دربارهٔ +فعالیت‌های نویسنده (و شاید خود شما) فضولی کنند. متنی که شما فکر می‌کنید پاک +کرده‌اید ممکن است به طرز خجالت‌آوری هنوز موجود باشد. برای اطلاعات بیشتر +http://news.bbc.co.uk/2/hi/technology/3154479.stm را ببینید.

+ +

+اما فراتر از تمام این موارد، ارسال مستندات Word برای دیگران آنان را تحت +فشارِ استفاده از نرم‌افزارهای مایکروسافت قرار می‌دهد و قدرت انتخاب آنان را +نفی می‌کند. در نتیجه شما به یکی از حامیان انحصارطلبی مایکروسافت تبدیل +می‌شوید. وجود چنین فشاری یک مانع بزرگ بر سر راه فراگیر شدن استفاده از +نرم‌افزار آزاد است.

+ +

+ممکن است لطفا به جای ارسال قالب Word از روش دیگری برای ارسال فایل به +دیگر افراد استفاده کنید؟

+ +

+تبدیل فایل به HTML با استفاده از Word بسیار ساده است. فایل را باز کنید، +منوی File و سپس Save As را انتخاب کنید، در بخش Save As Type از انتهای لیست +HTML Document و یا Web Page را انتخاب کنید. حال Save را کلیک کنید. سپس +می‌توانید این سند HTML را به جای سند Word به نامهٔ خود پیوست کنید. توجه +داشته باشید که Word به صورت‌های متناقضی در حال تغییر است—اگر نام‌هایی +متفاوت در میان منوها می‌بینید، لطفا امتحانشان کنید.

+ +

+تبدیل به قالب متن ساده نیز به همین صورت است—به جای HTML Document، +گزینهٔ Text Only و یا Text Document را به عنوان Save As Type انتخاب +کنید.

+ +

+همچنین ممکن است کامپیوتر شما برنامه‌ای برای تبدیل فایل‌ها به PDF داشته +باشد. File و سپس Print را انتخاب کنید. از میان پرینترهای موجود PDF converter +را انتخاب کنید. دکمهٔ‌ Print را کلیک کرده و نامی برای فایل PDF انتخاب +کنید.

+ +

+برای اطلاعات بیشتر در این زمینه به +http://www.gnu.org/philosophy/no-word-attachments.html مراجعه کنید.

+ +
+ +

+نوع دیگری از پاسخ در اینجا ارائه شده که توسط Bob Chassell پیشنهاد شده +است. لازم است که این مثال خاص را ویرایش کنید، و فرض بر این است که راهی برای +خارج ساختن محتویات فایل و دیدن حجم آنها در اختیار دارید.

+ +
+ +

+من گیج شده‌ام. چرا شما در آخرین نامهٔ خود برای من پیغامی با طول ۸۷۶/۳۷۷ +بایت ارسال کرده‌اید در صورتی که محتوای آن تنها ۲۷/۱۳۳ بایت است؟

+ +

+شما برای من پنج فایل در قالب غیر استاندارد و حجیم .doc که یکی از اسرار +مایکروسافت است ارسال کرده‌اید، به جای اینکه از قالب بین‌المللی، عمومی، و +موثرتر متن ساده استفاده کنید.

+ +

+مایکروسافت می‌تواند (همانطور که اخیرا در کنیا و برزیل انجام داده است) +پلیس محلی را مجبور کند که دانشجویان را از مطالعهٔ کدها، سرمایه‌داران را از +برپایی شرکت‌های جدید و متخصصین را از ارائهٔ‌ خدمات منع کنند. لطفا از آنان +حمایت نکنید.

+ +
+ +

+John D. Ramsdell پیشنهاد می‌کند که افراد در فایل .signature خود توضیحی بیاورند که مردم را از +استفاده از پیوست‌های اختصاصی باز دارد:

+ +
+ +

+لطفا از ارسال پیوست‌های Word و یا PowerPoint به من خودداری کنید.
+http://www.gnu.org/philosophy/no-word-attachments.html را ببینید.

+ +
+ +

+پاسخی که به یک نامهٔ +الکترونیکی با پیوست Word داده است را می‌بینید.

+ +
+ +

+Kevin Cole از دانشگاه Gallaudet در واشنگتن، این پاسخ خودکار را هنگام +دریافت پیوست Word ارسال می‌کند. (به نظر من ارسال پاسخ به صورت دستی، و نشان +دادن اینکه آن را به صورت دستی ارسال کرده‌اید، تاثیر بهتری دارد. چرا که اشخاص +آن را بهتر درک خواهند کرد.)

+ +
+ + +
+ + + + + + + + diff --git a/talermerchantdemos/blog/articles/fa/open-source-misses-the-point.html b/talermerchantdemos/blog/articles/fa/open-source-misses-the-point.html new file mode 100644 index 0000000..e14398d --- /dev/null +++ b/talermerchantdemos/blog/articles/fa/open-source-misses-the-point.html @@ -0,0 +1,383 @@ + + + + + + +چرا متن‌باز هدف اصلی نرم‌افزار آزاد را برآورده نمی‌کند - پروژه گنو - بنیاد +نرم‌افزارهای آزاد + + + + +

چرا متن‌باز هدف اصلی نرم‌افزار آزاد را برآورده نمی‌کند

+ +

نویسنده ریچارد استالمن

+ +

هنگامی که ما یک نرم‌افزار را «آزاد» می‌نامیم، منظورمان این است که آن +نرم‌افزار به آزادی‌های اساسی کاربران +احترام می‌گذارد: آزادی برای اجرا کردن نرم‌افزار، مطالعه و تغییر آن، و انتشار +نسخه‌های جدید با و یا بدون تغییر. موضوعی که در اینجا مطرح است آزادی است و نه +قیمت، مفهوم آن را همانند «آزادی بیان» در نظر بگیرید و نه «آبجو مجانی».

+ +

این آزادی‌ها حیاتی هستند. آنها نه تنها برای فرد فرد کاربران، بلکه برای جامعه +نیز ضروری هستند، چون همکاری اجتماعی را ترویج می‌دهند — همکاری و به +اشتراک گذاری. همین طور که فرهنگ ما بیشتر به سمت دیجیتالی شدن پیش می‌رود +اهمیت این آزادی‌ها نیز بیشتر می‌گردد. در دنیایی از اصوات، تصاویر و کلمات +دیجیتالی، نرم‌افزار آزاد هرروز مهم‌تر و مهم‌تر می‌شود برای اینکه آزادی را +برای عموم تامین کند.

+ +

ده‌ها میلیون نفر در سرتاسر جهان از نرم‌افزار آزاد استفاده می‌کنند؛ مدارس +همگانی در بعضی مناطق از هندوستان و اسپانیا به دانش آموزان خود می‌آموزند که +چگونه از سیستم‌عامل گنو/لینوکس استفاده +کنند. امابیشتر این کاربران از دلایل اخلاقی که ما این سیستم را توسعه داده و +جامعه‌ی نرم‌افزار آزاد را به وجود آوردیم بی‌اطلاع هستند، چرا که امروزه این +سیستم و اجتماع بیشتر با عنوان «متن‌باز» خطاب قرار می‌گیرد و فلسفهٔ دیگری را +به آنان نسبت می‌دهد که در آن تقریبا از آزادی سخنی نرفته است.

+ +

جنبش نرم‌افزار آزاد از سال ۱۹۸۳ کمپین خود را برای آزادی کاربران آغاز نموده +است. در ۱۹۸۴ ما آغاز به توسعه‌ی سیستم‌عاملِ آزاد گنو کردیم تا از +سیستم‌عامل‌های غیر آزادی که آزادیِ کاربران خود را نفی می‌کنند اجتناب +ورزیم. در دهه‌ی ۸۰ ما بیشتر اجزای این سیستم را توسعه دادیم. همچنین اجازه‌نامه‌ی جامع و عمومی گنو را پدید +آوردیم. اجازه‌نامه‌ای که به طور خاص برای دفاع از آزادی تمام کاربران یک +نرم‌افزار طراحی شده بود.

+ +

به هر حال، تمام کاربران و توسعه‌دهندگان نرم‌افزار آزاد با اهداف جنبش +نرم‌افزار آزاد موافق نبودند. در ۱۹۹۸ گروهی از جامعهٔ نرم‌افزار آزاد جدا شدند +تا کمپین دیگری به نام «متن‌باز» را آغاز کنند. در حقیقت این اصطلاح برای +جلوگیری از سوء تفاهم در مورد عبارت «نرم‌افزار آزاد» پدید آمده بود، (در زبان +انگلیسی ممکن است عبارت Free Software با نرم‌افزار رایگان اشتباه گرفته شود +.م) اما به زودی نوعی دیدگاه فلسفیِ کاملا متفاوت از جنبش نرم‌افزار آزاد پیدا +کرد.

+ +

تعدادی از حامیان «متن‌باز» آن را نوعی «کمپین بازاریابی برای نرم‌افزار آزاد» +مطرح کردند که با پررنگ گردن سود‌های عملی نرم‌افزار می‌خواهد از مدیران اجرایی +شرکت‌ها خواهش کند(برای وارد شدن به بازار)، در حالی که از مسائل مربوط به درست +و نادرست، که نمی‌خواهند بشنوند، اجتناب می‌کند. دیگر طرفداران به طور کلی +ارزش‌های اخلاقی و اجتماعی جنبش نرم‌افزار آزاد را رد می‌کنند. دیدگاه آن‌ها +هرچه که باشد، هنگام کمپین برای «متن‌باز» این ارزش‌ها را ذکر نکرده و از آن‌ها +دفاع نمی‌کنند. اصطلاح «متن‌باز» به سرعت با ارزش‌های کاربردی پیوند خورد +همانند ساختن یا داشتن یک نرم‌افزار قدرتمند و قابل اطمینان . اکثر حامیان +«متن‌باز» بعد از پدید آمدن چنین دیدگاهی به آن پیوسته‌اند و آن‌ها هم همان +رفتار را دارند.

+ +

تقریبا تمام نرم‌افزارهای متن‌باز یک نرم‌افزار آزاد نیز محسوب می‌شوند؛ هر دو +عبارت تقریبا یک دسته از نرم‌افزارها را توصیف می‌کنند، ولی پایه‌ی آن‌ها بر +ارزش‌های اساسا متفاوتی است: متن‌باز یک روش توسعه است؛ نرم‌افزار آزاد یک جنبش +اجتماعی است. در جنبش نرم‌افزار آزاد، نرم‌افزار آزاد امری اخلاقی است، چرا که +تنها نرم‌افزار آزاد به آزادی کاربران احترام می‌گذارد. در مقابل متن‌باز روشی +برای ساخت نرم‌افزاری «بهتر» را بیان می‌کند — تنها از دیدگاه کاربردی +آن. متن‌باز می‌گوید که نرم‌افزار غیر آزاد یک راه‌حل کمتر مطلوب برای حل مشکل +است. برای جنبش نرم‌افزار آزاد، به هر صورت، نرم‌افزار غیر آزاد یک مشکل +اجتماعی محسوب می‌گردد و راه حل آن این است که دیگر از آن استفاده نکنیم و به +سراغ نرم‌افزارهای آزاد برویم.

+ +

«نرم‌افزار آزاد» «متن باز» اگر هردو یک نرم‌افزار باشند، آیا اهمیتی دارد که +چه نامی به آن بدهیم؟ بله، چرا که کلمات متفاوت اندیشه‌های متفاوتی را بیان +می‌کنند. وقتی یک نرم‌افزار آزاد، با هر نام دیگری، بتواند امروز به شما همان +آزادی را بدهد، اینکه این آزادی پایدار باشد، بیش از همه وابسته است به آموزش +درست مردم برای ارزش دادن به آزادی. اگر می‌خواهید به این امر کمک کنید، ضروری +است که واژهٔ «نرم‌افزار آزاد» را به کار بگیرید.

+ +

ما در جنبش نرم‌افزار آزاد به متن‌باز به عنوان یک دشمن نگاه نمی‌کنیم، دشمن ما +نرم‌افزار اختصاصی (غیر آزاد) است. اما می‌خواهیم مردم بدانند که ما برای آزادی +ایستادگی می‌کنیم، بنابراین نمی‌توانیم قبول کنیم که برچسب متن‌باز به ما زده +شود.

+ +

کژفهمی‌های معمول در مورد «نرم‌افزار آزاد» و «متن‌باز»

+ +

اصطلاح «free software» را می‌توان به دو صورت معنی کرد: یک معنی که مورد نظر +ما نیست، «نرم‌افزاری که می‌توانید آن را بدون پرداخت وجه به دست آورید»، و +معنایی که ما در نظر داریم، «نرم‌افزاری که به کاربر آزادی‌هایی را اعطا +می‌کند». ما با این مشکل به وسیلهٔ انتشار معنای free software و گفتن اینکه +«به آزادی بیان بیاندیشید و نه آبجو مجانی» برخورد می‌کنیم. این یک راه‌حل کامل +نیست و نمی‌تواند کاملا این مشکل را از میان بردارد. واژه‌ای که معنای دوپهلو +نداشته باشد راه‌حل بهتری است، با این شرط که مشکلات دیگری به وجود نیاورد.

+ +

متاسفانه، تمام جایگزین‌هایی که در زبان انگلیسی وجود دارند مشکلات خود را دارا +هستند. ما تمام لغات دیگری را که مردم به عنوان جایگزین پیشنهاد کرده بودند +برسی کرده‌ایم. اما هیچ‌کدام از آنها آنقدر «کامل و صحیح» نبودند که جایگزین +کردن آن‌ها فکر خوبی به نظر بیاید(برای مثال،در بعضی‌ جاها واژه‌ی فرانسوی و +اسپانیایی «libre» به درد می‌خورد، ولی در هند مردم آن را اصلا نمی‌شناسند) +. هر نوع جایگزین پیشنهادی دیگری برای «free software» نوعی مشکل معنایی دارد +— و این امر شامل «نرم‌افزار متن‌باز» نیز می‌شود.

+ +

تعریف رسمی «نرم‌افزار متن‌باز» (به +طوری که توسط پیش‌گام متن‌باز عنوان گردیده و طولانی‌تر از آن است که بخواهیم +آن را در اینجا بیاوریم) به طور غیر مستقیم از معیارهای ما برای نرم‌افزار آزاد +گرفته شده بود. اما دقیقا با آن یکسان نیست؛ و از بعضی جنبه‌ها سهل‌گیرانه‌تر +است. با این وجود، مفاهیم آن‌ها در بیشتر موارد با این وجود، مفاهیم آن‌ها در +بیشتر موارد با مفاهیم ما همخوانی دارد.

+ +

به هر حال، واضح‌ترین معنیِ عبارتِ «نرم‌افزار متن‌باز» این است که «شما +می‌توانید به کد آن نگاه کنید». و به نظر می‌رسد این معنایی است که اکثر مردم +می‌پندارند. این معیار بسیار ضعیف‌تر از معیارهای نرم‌افزار آزاد، همچنین بسیار +ضعیف‌تر از تعریف رسمی متن‌باز است. این معنی شامل بسیاری از نرم‌افزارها +می‌شود که نه آزاد هستند و نه متن‌باز.

+ +

از آن‌جایی که معنای بدیهی برای «متن باز» معنایی نیست که مدافعان آن مد نظر +دارند، نتیجه این می‌شود که بیشتر مردم این مفهوم را سوء تعبیر می‌کنند. به +گفته‌ی نیال استفنسون «لینوکس نرم‌افزار ”متن باز“ است یعنی به زبان ساده هرکسی +می‌تواند پرونده‌های کد منبع آن را بگیرد» من فکر نمی‌کنم که او عمدا تلاش کرده +است که معنای رسمی را رد کند. فکر می‌کنم به فقط قواعد عرفی زبان انگلیسی را +اعمال کرده است تا بتواند معنای اصطلاح را بگوید. ایالت +تگزاس نیز معنای مشابهی را را منتظر کرد: «از نرم‌افزار آزاداستفاده +کنید(OSS). نرم‌افزار‌آزاد نرم‌افزاری است که کد منبع آن مجانی و برای عموم در +دسترس است، ولو مجوز فرق می‌کند، بسته به این‌که با کد آن چه می‌توان کرد.»

+ +

روزنامه‌ی نیویورک تایمز مقاله‌ای منتشر کرده است که +در آن این اصطلاح را گسترش داده است؛ برای اشاره به آزمایش‌های کد‌های بتا توسط +کاربران که در آن تنها چند کاربر اجازه دارند که یک نسخه‌ی ابتدایی را امتحان +کنند محرمانه بازخورد خورد خود را ارائه دهند. — که از دهه‌ها پیش توسعه +دهندگان نرم‌افزار اختصاصی این کار را کرده‌اند.

+ +

حامیان متن‌باز سعی می‌کنند با اشاره به تعریف رسمی به این موضوع رسیدگی کنند، +اما به این روشِ اصلاح کردن، برای آنها آنقدر نتیجه بخش نیست، در مقابل آنقدر +که برای ما هست. عبارت «free software» دو معنای طبیعی دارد و یکی از آنها +معنای مورد نظر ما است، بنابراین شخصی که «آزادی بیان و نه آبجو مجانی» را درک +کرده باشد هرگز دوباره اشتباه نخواهد کرد. اما متن‌باز تنها یک معنای طبیعی +دارد که بسیار متفاوت‌تر از آن چیزی است که حامیانش می‌خواهند. عدم وجود شرحی +کوتاه و موجز در مورد تعریف رسمی «متن‌باز» منجر به سردرگمی می‌شود.

+ +

سوء تفاهم دیگری که در مورد «متن‌باز» وجود دارد مربوط به این فکر است که متن +باز به معنای «استفاده نکردن از GNU GPL است». این امر منجر به بروز سوء تفاهمی +دیگر می‌شود، اینکه «نرم‌افزار آزاد» یعنی «نرم‌افزاری تحت پوشش GPL». هر دوی +این‌ها کاملا اشتباه هستند، چرا که GNU GPL واجد شرایط یک اجازه‌نامهٔ متن‌باز +می‌باشد و اکثر اجازه‌نامه‌های متن‌باز نیز واجد شرایط مجوز‌های نرم‌افزار آزاد +هستند.

+ +

اصطلاح «نرم‌افزار متن باز» با استفاده شدن‌اش در فعالیت‌های دیگر گسترده‌تر +شده است، با فعالیت‌هایی چون دولت، آموزش، و علم، که مفهومی مثل کد منبع تقریبا +وجود ندارد، و ضوابط و معیار‌ها برای مجوز‌های نرم‌افزاری چندان صحیح و به جا +نیستند. تنها چیزی که این فعالیت‌ها به طور مشترک دارند این است که هر جور هست +از مردم دعوت می‌کنند تا در آن شرکت جویند. آن‌ها اصطلاح (متن باز) را آن‌قدر +گسترش می‌دهند که تنها می‌تواند «مشارکتی» معنا دهد.

+ +

ارزش‌های مختلف می‌توانند به نتیجهٔ یکسانی منجر شوند… اما نه همیشه

+ +

گروه‌های افراطی در دههٔ ۱۹۶۰ به خاطر فرقه‌بازی مشهور بودند: بعضی از +سازمان‌ها به خاطر عدم توافق در بعضی جزئیاتِ استراتژی خود از هم می‌پاشیدند، و +دو گروهِ خواهر در حالی که اهداف اساسی و ارزش‌هایشان یکسان بود، یکدیگر را +دشمن خطاب می‌کردند. جناح راست از این امر استفادهٔ بسیار برد و کل جریان چپ به +نقد کشید.

+ +

بعضی اشخاص با مقایسهٔ مخالفت ما با متن‌باز و مخالفت آن گروه‌های افراطی سعی +در بی‌اعتبار کردن جنبش نرم‌افزار آزاد می‌کنند. اما آنها موضوع را وارونه +فهمیده‌اند. ما با اهداف و ارزش‌های اساسی متن‌باز موافق نیستیم، اما دیدگاه +آنها و ما در اکثر موارد به رفتار یکسانی ختم می‌شود — همانند توسعهٔ +نرم‌افزار آزاد.

+ +

براین اساس، افرادِ جنبش نرم‌افزار آزاد و متن‌باز اغلب در کنار یکدیگر و بر +روی پروژه‌های کاربردیِ یکسانی مثل توسعه‌ی نرم‌افزار کار می‌کنند. جالب توجه +است که چنین دیدگاه‌های فلسفیِ متفاوتی، می‌توانند منجر به انگیزش افراد برای +کار بر روی پروژه‌های یکسان شود. با این وجود این دیدگاه‌ها از پایه متفاوت +هستند، و شرایطی وجود دارد که ممکن است به رفتارهای بسیار متفاوتی منجر شود.

+ +

فکر متن باز این است که اجازه دادن به کابران برای تغییر و انتشار مجدد برنامه، +برنامه را قوی‌تر و قابل‌ اطمینان‌تر خواهد کرد. اما این امر تضمین شده +نیست. توسعه‌دهندگان نرم‌افزار اختصاصی لزوماً ناشایسته نیستند. گاهی آنها +برنامه‌هایی تولید می‌کنند که قدرتمند و قابل اعتماد هستند، حتی اگر به آزادی +کاربران احترام نگذارند. فعالان نرم‌افزار آزاد و طرفداران متن‌باز نسبت به این +امر عکس‌العملی متفاوت خواهند داشت؟

+ +

یک طرفدار اصیل متن‌باز، شخصی که به هیچ وجه تحت تاثیر ایده‌آل‌های نرم‌افزار +آزاد نیست، خواهد گفت «باعث شگفتی من است که شما توانسته‌اید بدون استفاده از +مدل توسعهٔ ما برنامه‌ای طراحی کنید که به این خوبی کار کند، اما شما این کار +را انجام داده‌اید. چطور می‌توانم یک نسخه از آن را داشته باشم؟» این طرز +برخورد به روندی منجر خواهد شد که به آزادی ما لطمه وارد آورده و آن را از بین +می‌برد.

+ +

فعالان نرم‌افزار آزاد خواهند گفت «برنامهٔ شما بسیار جذاب است اما ارزش آزادی +من را ندارد. پس برنامه‌ی شما را نمی‌پذیرم. در عوض توسعه‌ی پروژه‌ای را حمایت +خواهم کرد که جایگزین آزاد آن را توسعه دهد.» اگر ما برای آزادی خویش ارزش قائل +شویم، می‌توانیم از آن نگهداری و دفاع کنیم.

+ +

نرم‌افزار قدرتمند و قابل اطمینان می‌تواند بد باشد

+ +

این طرز تفکر که ما نرم‌افزاری قدرتمند و قابل اطمینان می‌خواهیم می‌تواند از +این تصور ناشی شده باشد که نرم‌افزار به منظور خدمت به کاربرانش طراحی شده +است. قدرتمند و قابل اطمینان بودن آن به این معنی است که خدمات بهتری ارائه +می‌دهد.

+ +

اما تنها هنگامی می‌توان گفت یک نرم‌افزار به کاربرانش خدمت می‌کند که به آزادی +آنان احترام بگذارد. اگر نرم‌افزار برای به زنجیر کشیدن کاربران طراحی شده باشد +چه؟ آنگاه قدرتمندی تنها به این معنی است که زنجیرها تنگ‌تر هستند، و اطمینان +یعنی جدا کردن آنها مشکل‌تر است. امکانات بداندیشانه‌ای همچون جاسوسی کاربران، +محدود ساختن آنان، درهای پشتی، و به روز رسانی‌های اجباری، در بین نرم‌افزارهای +اختصاصی معمول هستند. و تعدادی از حامیان متن‌باز نیز هستند که می‌خواهند چنین +ویژگی‌هایی را در برنامه‌های متن‌باز پیاده کنند.

+ +

زیر فشار شرکت‌های صوتی و تصویری، روز به روز بر تعداد نرم‌افزارهایی که به طور +خاص برای محدود ساختن اشخاص طراحی شده‌اند افزایش می‌یابد. این قابلیت +بداندیشانه با عنوان DRM و یا مدیریتِ محدودیت‌های دیجیتالی شناخته می‌شود. (به +DefectiveByDesign.org مراجعه +کنید) و این با ماهیت آزادی‌ای در تضاد است، که هدف نرم‌افزار آزاد فراهم آوردن +آن است. و نه فقط در ماهیت: از آنجایی که هدف DRM پایمال ساختن آزادی شما است، +توسعه‌دهندگان تلاش می‌کنند که این کار را سخت، غیر ممکن و حتی غیر قانونی کنند +که شما نتوانید نرم‌افزارهای را که با DRM پیاده سازی شده‌اند تغییر دهید.

+ +

در عین حال حامیان متن‌باز «DRM متن‌باز» را پیشنهاد می‌کنند. طرز تفکر آنها +این است که با انتشار کد منبع برنامه‌هایی که طراحی شده‌اند تا دسترسی شما به +رسانه‌‌های رمزگذاری شده را محدود کنند، و با دادن اجازه‌ی ویرایش آن به +دیگران، می‌توانند نرم‌افزارهای قدرتمندتر و قابل اعتمادتری تولید کنند تا +کاربران چون شما را محدود کنند. سپس این برنامه در قالب دستگاه‌هایی به دست شما +خواهد رسید که اجازه‌ی تغییر آن را نخواهید داشت.

+ +

این نرم‌افزار ممکن است متن‌باز باشد و از مدل توسعهٔ آن استفاده کند، اما +نرم‌افزار آزاد نخواهد بود، چرا که به آزادی کاربرانی که آن را اجرا می‌کنند +احترام نمی‌گذارد. اگر مدل توسعه‌ی متن‌باز بتواند موفق شود تا این نرم‌افزار +را برای محدود کردن شما قدرتمندتر و قابل اعتمادترکند، آن را بدتر نیز خواهد +کرد.

+ +

ترس از آزادی

+ +

مهمترین و ابتدایی‌ترین انگیزه‌ی کسانی که کمپین نرم‌افزار متن‌باز را منشعب +کردند این بود که بعضی از مردم با اندیشه‌های اخلاقی «نرم‌افزار آزاد» راحت +نبودند. این حقیقت دارد: مطرح کردن مسائل اخلاقی از قبیل آزادی، صحبت درباره‌ی +مسئولیت‌ها و همینطور درباره‌ی آسودگی، به این معنی است که از مردم بخواهیم +درباره‌ی مسائلی بیاندیشند که ممکن است ترجیح دهند نادیده بگیرند، همانند اینکه +آیا رفتارشان اخلاقی است یا نه. این می‌تواند باعث شود افرادی احساس آرامش‌شان +را از دست بدهند، و بعضی افراد ممکن است خیلی ساده، تنها ذهن‌شان را به این +موضوع‌ها ببندند. ولی از این نمی‌توان نتیجه گرفت که ما باید صحبت درباره‌ی این +مسائل را متوقف کنیم.

+ +

به هر حال این چیزی است که رهبران «متن‌باز» تصمیم به انجام آن گرفته است. آنها +حساب کرده‌اند که با سکوت درباره‌ی اخلاق و آزادی و فقط صحبت‌کردن درباره‌ی +فواید کوتاه‌مدت نرم‌افزارهای آزاد مشخص، قادر خواهند بود نرم‌افزار را به طور +موثرتری به کاربران مشخصی بفروشند(به خصوص به شرکت‌ها).

+ +

این رویکرد اثبات کرده‌است که در جای خود موثر است. فصاحت بیان متن‌باز باعث +شده تا بسیاری از اشخاص و تجار به استفاده و حتی توسعهٔ نرم‌افزار آزاد روی +بیاورند، که خود جامعهٔ ما را گسترش داده است — اما تنها به طور سطحی و +کاربردی. فلسفهٔ متن‌باز همراه با ارزش‌های تنها کاربردی خود، مانع از درک +عمیق‌تر عقاید نرم‌افزار آزاد می‌شود؛ تعداد زیادی از افراد را به جامعه‌ی ما +وارد می‌کند اما به آنان یاد نمی‌دهد که از آن دفاع کنند. این امر تا جایی که +پیش رود خوب است، اما برای محفوظ داشتن آزادی کافی نیست. جذب کردن مردم به +نرم‌افزار آزاد تنها بخشی از مسیر تبدیل کردن آنان به مدافعان آزادی خودشان +است.

+ +

دیر یا زود این افراد به خاطر بعضی مزیت‌های عملی به سمت نرم‌افزارهای اختصاصی +جذب خواهند شد. شرکت‌های بی‌شماری به دنبال ارائه‌ی چنین وسوسه‌هایی هستند، +بعضی از آنان حتی نسخه‌های رایگان بیرون می‌دهند. چرا باید کاربران امتناع +ورزند؟ تنها در صورتی که یاد گرفته باشند برای آزادی‌ خود ارزش قايل شوند +آزادی‌ای که نرم‌افزار آزاد به آن‌ها می‌دهد، یاد گرفته باشند به جای آن +آسودگیِ تکنیکی و عملیِ تعدادی نرم‌افزار آزادِ خاص، به آزادی ارزش بدهند به +خود آزادی و برای خود آزادی. برای گستردن این اندیشه، ما باید دربارهٔ آزادی +سخن بگوییم. کمی رویکرد «مسکوت گذاری» در تجارت ممکن است برای اجتماع مفید +باشد، اما اگر انقدر معمول شود که عشق به آزادی نوعی بی‌قاعدگی به دیده شود، +خطرناک خواهد بود.

+ +

این شرایط خطرناک دقیقا همان چیزی است که ما هم اکنون در آن قرار داریم. بیشتر +افرادی که درگیر نرم‌افزار آزاد هستند،به خصوص توزیع‌کنندگان، زیاد درباره‌ی +آزادی سخن نمی‌گویند — معمولا به این دلیل که به دنبال «بیشتر پذیرفته +شدن در بازار» هستند؛تقریبا تمام توزیع‌کنندگان نرم‌افزار به طرز فاحشی این +خصیصه را بروز می‌دهند. تقریبا تمام توزیع‌های سیستم‌عامل گنو/لینوکس بسته‌های +اختصاصی را به سیستمِ آزاد پایه می‌افزایند، و کاربران را تشویق می‌کنند تا به +آن به عنوان یک مزیت نگاه کنند و نه قدمی رو به عقب و دور شدن از آزادی.

+ +

نرم‌افزارهای اختصاصی اضافه شده و توزیع‌های جزئی-غیر آزاد زمینی حاصلخیز +یافته‌اند، چرا که بیشتر اجتماع ما بر روی آزادیِ نرم‌افزارشان تاکید +نمی‌کنند. این اتفاقی نیست. گنو/لینوکس به اکثر کاربران با بحث‌های مربوط به +«متن‌باز» معرفی شده است که در آن‌ها سخنی از اینکه آزادی یک هدف است، +نمی‌رود. اعمالی که از آزادی حمایت نمی‌کنند و کلماتی که از آزادی سخن +نمی‌گویند دست به دست می‌گردند، و یکدیگر را ترویج می‌کنند. برای مغلوب ساختن +این گرایش احتیاج داریم که بیشتر، و نه کمتر، درباره‌ی آزادی سخن بگوییم.

+ +

نتیجه گیری

+ +

همانطور که حامیان متن‌باز کاربران بیشتری را به جامعه‌ی ما وارد می‌کنند، ما +فعالان نرم‌افزار آزاد باید زحمتی را بر دوش بکشیم؛ جلب توجه آنان به موضوع +آزادی جلب کنیم. ما باید بگوییم «این نرم‌افزار آزاد است که به شما آزادی اعطا +می‌کند!» — بیشتر و بلندتر از همیشه. هر بار که شما به جای «متن‌باز» +می‌گویید «نرم‌افزار آزاد»، به مبارزه‌ی ما کمک کرده‌اید.

+ +

یادداشت‌ها

+ + +

+‏یادداشتی +درباره‌ی انگیزه‌ی توسعه‌دهندگان نرم‌افزار آزاد از ولف و لاخانی بیان +می‌کند که یک بخش قابل توجه به وسیله‌ی این دیدگاه که نرم‌افزار باید آزاد +باشد، تشویق شده‌اند. البته باید توجه کرد که آنها توسعه‌دهندگان SourceForge +را بررسی کرده‌اند، سایتی که دیدگاهِ اخلاقی بودن این مبحث را حمایت نمی‌کند.

+ +
+ + +
+ + + + + + + + diff --git a/talermerchantdemos/blog/articles/fa/philosophy.html b/talermerchantdemos/blog/articles/fa/philosophy.html new file mode 100644 index 0000000..489d8c9 --- /dev/null +++ b/talermerchantdemos/blog/articles/fa/philosophy.html @@ -0,0 +1,167 @@ + + + + + + + +فلسفه پروژه گنو - پروژه گنو - بنیاد نرم‌افزار آزاد + + + +
+ + +
+ + + + + + + + + + +

فلسفه پروژه گنو

+ +

+برای سخنرانی‌های ضبط شده ریچارد استالمن audio-video.gnu.org را ببینید. +

+ +

معنی نرم‌افزار آزاد این است که کاربران نرم‌افزار آزادی دارند (مسئله +قیمت نیست). ما سیستم‌عامل گنو را توسعه دادیم تا اینکه کاربران در محاسباتشان +آزادی داشته باشند.

+ +

به طور مشخص، نرم‌افزار آزاد به این معنی‌ست که کاربران چهار آزادی اساسی دارند: (۰) اجرا کردن +برنامه، (۱) مطالعه و تغییر برنامه در شکل کد منبع، (۲) توزیع کردن کپی‌های +دقیق، (۳) توزیع کردن کپی‌های تغیر داده شده.

+ +

نرم‌افزار با اشیای مادی تفاوت دارد—مثل صندلی، ساندویچ و گازوییل— +از این نظر که نرم‌افزار می‌تواند خیلی راحت‌تر کپی و تغییر داده شود. این +ویژگی‌ها دلیلی هستند برای اینکه چرا نرم‌افزار سودمند است. ما عقیده داریم که +کاربران برنامه نیز باید آزاد باشند که از این مزایا بهره‌مند شوند، نه تنها +توسعه‌دهندگان آن.

+ +

برای مطالعه بیشتر، لطفا یک بخش از منوی بالا را انتخاب کنید.

+ +

ما همچنین یک لیست از جدیدترین +مقالات افزوده‌شده را نگهداری می‌کنیم.

+ +

مقدمه

+ + + + + + + +
+

ما همچنین یک لیست از سازمان‌هایی که برای آزادی در +توسعه کامپیوتر و ارتباطات الکترونیک کار می‌کنند را نگهداری می‌کنیم.

+
+ +
+ + +
+ + + + + + + + + diff --git a/talermerchantdemos/blog/articles/fa/pragmatic.html b/talermerchantdemos/blog/articles/fa/pragmatic.html new file mode 100644 index 0000000..b77adb8 --- /dev/null +++ b/talermerchantdemos/blog/articles/fa/pragmatic.html @@ -0,0 +1,243 @@ + + + + + + + +کپی‌لفت: آرمان‌گرایی عمل‌گرایانه - پروژه گنو - بنیاد نرم‌افزارهای آزاد + + + + +

کپی‌لفت: آرمان‌گرایی عمل‌گرایانه

+ +

+نوشتهٔ ریچارد +استالمن

+ +

+هر تصمیمی که شخص می‌گیرد ریشه در ارزش‌ها و اهداف وی دارد. مردم می‌توانند +ارزش‌ها و اهداف بسیار متفاوتی داشته باشند؛ شهرت، سود، عشق، بقا، سرگرمی، و +آزادی تنها تعداد کمی از اهدافی هستند که یک شخص ممکن است داشته باشد. هنگامی +که هدف کمک به دیگران به مانند کمک به خود باشد، آرمان‌گرایی نامیده می‌شود.

+ +

+عملکرد من در رابطه با نرم‌افزار آزاد دارای انگیزش آرمان‌گرایی است: انتشار +آزادی و تعاون. قصد دارم نرم‌افزار آزاد را قدرتمند سازم تا منتشر شود، جایگزین +نرم‌افزار اختصاصی که تعاون را منع می‌کند شود، و جامعهٔ ما را بهتر سازد.

+

+و این اساسی‌ترین دلیلی است که چرا اجازه‌نامهٔ جامع و عمومی گنو (GPL) به این +شکل نگاشته شده است—به عنوان کپی‌لفت. تمام +کدهایی که به یک نرم‌افزار تحت پوشش GPL اضافه می‌شوند باید آزاد باشند، حتی +اگر در فایل جداگانه‌ای قرار گیرند. من کد خودم را به عنوان نرم‌افزار آزاد +منتشر کرده‌ام، و نه به صورت نرم‌افزار اختصاصی، به این منظور که دیگر افراد را +تشویق کنم نرم‌افزارهای خود را آزاد سازند. متوجه شده‌ام همانطور که نرم‌افزار +اختصاصی از کپی‌رایت برای متوقف ساختن اشتراک‌گذاری استفاده می‌کند، ما +می‌توانیم از کپی‌رایت برای اعطای امتیازی به دیگر همکاران استفاده کنیم: آنها +می‌توانند از کد ما استفاده کنند.

+

+تمام آنهایی که از GPL استفاده می‌کنند چنین هدفی ندارند. چندین سال پیش، از +یکی از دوستان من خواسته شد که یک نرم‌افزار کپی‌لفت را تحت قوانین غیر کپی‌لفت +منتشر کند. پاسخ او چیزی همانند این بود:

+

+بعضی مواقع من روی نرم‌افزار آزاد کار می‌کنم، بعضی مواقع روی نرم‌افزار +اختصاصی کار می‌کنم.—اما هنگامی که روی نرم‌افزار اختصاصی کار می‌کنم، +انتظار دریافت دستمزد دارم. +

+ +

+او قصد داشت کار خود را با جامعه‌ای که نرم‌افزار را به اشتراک می‌گذارند، به +اشتراک گذارد، اما دلیلی برای کمک به کسب و کارهایی که محصولاتی را تولید +می‌کنند که باعث محدودیت جامعهٔ ما می‌شوند، نمی‌دید. هدف او با من متفاوت بود، +اما متوجه شده بود که GPL برای هدف او نیز مفید است.

+

+اگر می‌خواهید کاری را در دنیا به انجام رسانید، آرمان‌گرایی کافی +نیست—روشی احتیاج دارید که شما را به هدفتان نائل کند. به عبارت دیگر، +باید عمل‌گرا باشید. آیا GPL عمل‌گرایانه است؟ بیایید دلایل را برسی کنیم.

+

+GNU C++ را در نظر بگیرید. چرا ما یک کامپایلر آزاد +برای C++ داریم؟ تنها به این دلیل که GNU GPL می‌گوید +که باید آزاد باشد. GNU C++ توسط یک کنسرسیوم صنعتی، +MCC، با شروع از GNU C توسعه داده شد. به طور معمول MCC محصول خود را تا آن جا +که ممکن است اختصاصی طراحی می‌کند. اما آنها کامپایلر C++ را به صورت نرم‌افزار آزاد توسعه دادند، چرا که GNU GPL +می‌گفت که این تنها راهی است که می‌توانند برنامهٔ خود را منتشر کنند. کامپایلر +C++ شامل بسیاری فایل‌های جدید می‌شد، اما از آنجایی که +آنها با GCC پیوند می‌خوردند، GPL به آنها نیز اعمال می‌شد. منفعتی که به +جامعهٔ ما رسیده آشکار است.

+

+GNU Objective C را در نظر بگیرید. در آغاز NeXT قصد داشت این نرم‌افزار را به +صورت اختصاصی منتشر کند؛ آنها پیشنهاد کردند که کامپایلر را به صورت فایل‌های +.o منتشر کنند و کاربران آنها را به GCC پیوند کنند، با این تصور +که ممکن است بتوانند التزامات GPL را دور بزنند. اما وکیل ما گفت که این امر +نمی‌تواند باعث گریز از التزامات شود، اجازهٔ انجام این کار وجود +ندارد. بنابراین آنان کامپایلر Objective C را به صورت نرم‌افزار آزاد منتشر +کردند.

+

+این مثال‌ها چند سال پیش اتفاق افتاده‌اند، اما GNU GPL به فراهم آوردن +نرم‌افزار آزاد بیشتر برای ما ادامه می‌دهد.

+

+بسیاری از کتابخانه‌های گنو تحت پوشش اجازه‌نامهٔ کوچکتر جامع و عمومی گنو +(LGPL) قرار دارند، اما نه تمامی آنها. یکی از کتابخانه‌هایی که تحت پوشش GPL +عادی قرار دارد Readline است، که ویرایش در خط فرمان را پیاده‌سازی +می‌کند. زمانی متوجه شدم که یک برنامهٔ غیر آزاد به گونه‌ای طراحی شده است که +از کتابخانه‌های Readline استفاده کند، و به توسعه‌دهندهٔ آن گفتم که این کار +مجاز نیست. او می‌توانست ویرایش خط فرمان را از برنامه حذف کند، اما کاری که او +در حقیقت انجام داد این بود که برنامه را تحت قوانین GPL منتشر سازد. حال آن +برنامه یک نرم‌افزار آزاد است.

+

+برنامه‌نویسانی که اصلاحیه‌هایی برای GCC (یا Emacs، یا Bash، یا لینوکس و یا +هر برنامهٔ تحت GPL) می‌نویسند، معمولا توسط شرکت‌ها و یا دانشگاه‌ها استخدام +شده‌اند. هنگامی که برنامه‌نویس می‌خواهد اصلاحیهٔ خود را به جامعه بازگرداند، +و کد خود را در نسخهٔ بعد ببیند، رئیس او ممکن است بگوید ”دست نگه +دار—کد تو متعلق به ما است! ما نمی‌خواهیم آن را به اشتراک بگذاریم؛ ما +تصمیم گرفته‌ایم اصلاحیهٔ تو را به یک نرم‌افزار اختصاصی تبدیل کنیم.“

+

+و اینجا است که GNU GPL برای نجات سر می‌رسد. برنامه‌نویس به رئیس نشان می‌دهد +که این محصول اختصاصی تخلف از کپی‌رایت خواهد بود، و رئیس متوجه می‌شود که تنها +دو انتخاب پیش رو دارد: کد جدید را به عنوان نرم‌افزار آزاد منتشر کند، و یا به +هیچ وجه آن را منتشر نکند. تقریبا همیشه رئیس اجازه می‌دهد برنامه‌نویس آنچه را +می‌خواسته است انجام دهد، و کد در نسخهٔ بعد قرار می‌گیرد.

+

+GNU GPL یک آقای مؤدب نیست. GPL به بعضی از کارهایی که مردم می‌خواهند انجام +دهند نه می‌گوید. تعدادی از کاربران معتقدند که این روش بدی است—اینکه +GPL ”مانع ورود“ بعضی توسعه‌دهندگان نرم‌افزارهای اختصاصی که +”لازم است به جامعهٔ نرم‌افزار آزاد آورده شوند“ می‌شود.

+

+اما ما مانع ورود آنها به جامعهٔ خود نیستیم؛ آنها خود خواسته‌اند که وارد +نشوند. تصمیم آنها برای ساخت نرم‌افزار اختصاصی تصمیمی برای وارد نشدن به +جامعهٔ ما است. بودن در جامعهٔ ما به این معنی است که به همکاری با ما +بپیوندید؛ اگر خودشان نمی‌خواهند، ما نمی‌توانیم ”آنها را به جامعهٔ خود +وارد کنیم.“

+

+کاری که می‌توانیم انجام دهیم این است که انگیزه‌ای برای پیوستن به +جامعه به آنها بدهیم. GNU GPL طراحی شده است که انگیزه‌ای از نرم‌افزارهای +موجودِ ما بیافریند: ”اگر نرم‌افزار خود را آزاد سازید، می‌توانید از این +کد استفاده کنید.“ مسلما این امر در همهٔ موارد باعث پیروزی نمی‌شود، اما +گاهی اوقات پیروز می‌شود.

+

+توسعهٔ نرم‌افزار اختصاصی در جامعهٔ ما جایی ندارد، اما توسعه‌دهندگان آن +معمولا از ما کمک می‌طلبند. کاربران نرم‌افزار آزاد می‌توانند برای +توسعه‌دهندگان رضایت خاطر—به رسمیت شناختن و قدردانی— را فراهم +آورند اما اینکه تاجری به شما بگوید ”بگذار برنامهٔ تو را در نرم‌افزار +اختصاصی خود قرار دهیم، و هزاران کاربر از آن استفاده خواهند کرد!“ +می‌تواند بسیار اغوا کننده باشد. این وسوسه می‌تواند بسیار قدرتمند باشد، اما +اگر بتوانیم در مقابل آن مقاومت کنیم، در طولانی مدت فایدهٔ بیشتری خواهیم برد.

+

+تشخیص وسوسه و فشار هنگامی که به صورت غیر مستقیم توسط سازمان‌های نرم‌افزار +آزادی که سیاست کمک به نرم‌افزارهای اختصاصی را پذیرفته‌اند، سخت‌تر خواهد +بود. یک مثال آن کنسرسیومِ X (و جانشین آن، Open Group) است: آنها از شرکت‌هایی +تشکیل شده بودند که نرم‌افزار اختصاصی تولید می‌کردند، آنها یک دهه را صرف این +کردند که برنامه‌نویسان را متقاعد کنند از کپی‌لفت استفاده نکنند. حال که Open +Group نرم‌افزار X11R6.4 را به یک نرم‌افزار غیر +آزاد تبدیل کرده است، آنهایی که در مقابل فشار مقاومت کرده‌اند، خرسندند.

+

+در سپتامبر ۱۹۹۸، چندین ماه پس از اینکه X11R6.4 تحت قوانین غیر آزاد توزیع شد، +Open Group از تصمیم خود بازگشت و X11R6.4 را تحت همان قوانین کپی‌لفت که قبلا +برای آن به کار گرفته شده بود، توزیع کرد. متشکریم Open Group—اما این +بازگشت از تصمیم، نتیجه‌ای که ما از این حقیقت که امکان اضافه کردن محدودیت‌ها +وجود داشت گرفته‌ایم را بی‌اعتبار نمی‌سازد.

+

+اگر واقع‌بین باشیم، اندیشیدن دربارهٔ اهدافِ بزرگترِ طولانی مدت، ارادهٔ شما +را برای مقاومت در برابر این فشار تقویت می‌کند. اگر ذهن خود را بر روی آزادی و +جامعه‌ای که می‌توانید با محکم ایستادن بسازید، متمرکز کنید، قدرت انجام این +کار را خواهید یافت. ”به خاطر چیزی ایستادگی کنید، در غیر اینصورت به +خاطر هیچ سقوط می‌کنید.“

+

+و اگر بدبین‌ها آزادی را به تمسخر می‌گیرند، جامعه را به تمسخر +می‌گیرند…”اگر واقع‌بینان متعصب“ می‌گویند که سود، تنها +آرمان است…آنها را ندیده بگیرید، و در تمام مدت از کپی‌لفت استفاده +کنید.

+ +
+

این مقاله در نرم‌افزار +آزاد، جامعهٔ آزاد: منتخب مقالات ریچارد استالمن منتشر شده است.

+ +
+ + +
+ + + + + + + + diff --git a/talermerchantdemos/blog/articles/fa/right-to-read.html b/talermerchantdemos/blog/articles/fa/right-to-read.html new file mode 100644 index 0000000..edd6951 --- /dev/null +++ b/talermerchantdemos/blog/articles/fa/right-to-read.html @@ -0,0 +1,482 @@ + + + + + + +حق مطالعه - پروژه گنو - بنیاد نرم‌افزارهای آزاد + + + + + +

حق مطالعه

+ +

+نوشتهٔ ریچارد استالمن

+

+این مقاله در فوریه ۱۹۹۷ در مجلهٔ Communications of the ACM +(سال ۴۰، شمارهٔ ۲) به چاپ رسیده است.

+
+ +
+

+ برگرفته از جاده‌ای به تایکو، مجموعه‌ای از مقالات دربارهٔ انقلاب +سابق ماه‌نشینان، انتشار یافته در شهر الهه ماه، سال ۲۰۹۶ +

+ +
+

+جادهٔ تایکو برای دن هالبرت در دانشگاه آغاز شد—هنگامی که لیزا لنز +درخواست کرد که کامپیوترش را به امانت گیرد. کامپیوتر لیزا خراب شده بود و اگر +او نمی‌توانست کامپیوتر دیگری به امانت گیرد، در پروژهٔ میان‌ترم خود مردود +می‌شد. به غیر از دن شخص دیگری وجود نداشت که لیزا بتواند چنین تقاضایی از او +کند.

+ +

+دن در وضع دشواری قرار گرفته بود. مجبور بود که به لیزا کمک کند—اما اگر +کامپیوتر خودش را به لیزا امانت می‌داد، ممکن بود او کتابهایش را بخواند. جدا +از اینکه اگر به دیگران اجازه دهید کتاب‌های شما را بخوانند ممکن است چندین سال +به حبس محکوم شوید، تصور این کار در ابتدا شوکه‌اش کرد. همانند دیگر افراد، در +مدرسهٔ ابتدایی آموخته بود که به اشتراک‌گذاری کتاب‌ها کاری ناشایست و اشتباه +است—کاری که تنها دزدان ادبی انجام می‌دهند.

+ +

+و هیچ شانسی وجود نداشت که SPA—سازمان حفاظتِ نرم‌افزار— نتواند او +را دستگیر کند. در کلاس نرم‌افزار، دن آموخته بود که هر کتاب یک ناظر کپی‌رایت +دارد که به سازمان صدور پروانهٔ مرکزی گزارش می‌دهد که کتاب چه وقت و بوسیلهٔ +چه شخصی خوانده شده است. (آنها از این اطلاعات برای دستگیری دزدان ادبی استفاده +می‌کردند، اما لیست علاقه‌مندی‌های خوانندگان را نیز به خرده‌فروشان +می‌فروختند.) بار دیگری که کامپیوترش به شبکه متصل شود، صدور پروانهٔ مرکزی +خواهد فهمید. دن، به عنوان مالک کامپیوتر، مجازاتی سخت را در پیش خواهد +داشت—چرا که رنجِ جلوگیری از وقوع این جنایت را پذیرا نشده بود.

+ +

+مسلما لیزا قصد نداشت حتما کتاب‌هایش را بخواند. ممکن بود تنها از کامپیوتر +برای امتحان میان‌ترم خود استفاده کند. اما دن می‌دانست که لیزا از یک خانوادهٔ +متوسط است و استطاعت پرداخت شهریه را نیز ندارد، هزینه‌های مطالعه که جای خود +داشت. ممکن است خواندن کتاب‌های او تنها راهی باشد که لیزا بتواند فارغ‌التحصیل +شود. این موقعیت را درک می‌کرد؛ خود او نیز مجبور بود برای پرداخت هزینهٔ +خواندن مقاله‌های تحقیقاتی پول قرض کند. (ده درصد از مبلغ پرداختی به محققینی +که مقالات را نوشته بودند پرداخت می‌شد؛ از آنجایی که دن شغلی دانشگاهی را +مدنظر داشت، امیدوار بود که به مقالات تحقیقاتی‌اش به اندازهٔ کافی ارجاع شود +تا بتواند قرض‌های خود را پرداخت کند.)

+
+
+ +
+

+بعدها دن متوجه شد که زمانی مردم می‌توانستند به کتابخانه‌ها بروند و مقالات +تحقیقاتی، و حتی کتاب‌ها را بخوانند، بدون اینکه مجبور باشند بابت خواندنشان +هزینه‌ای پرداخت کنند. محققین مستقلی وجود داشتند که می‌توانستند صدها صفحه را +بدون نیاز به کسب اجازه از دولت مطالعه کنند. اما در دههٔ ۱۹۹۰، ناشران +مجله‌های تجاری و یا خیریه شروع به دریافت مبالغی برای دسترسی به مقالات +کردند. در سال ۲۰۴۷، کتابخانه‌های عمومی که اجازهٔ دسترسی رایگان به نوشته‌های +علمی را بدهند به خاطره‌ای مبهم بدل شده بود.

+ +

+البته، راه‌هایی برای دور زدن SPA و سازمان صدور پروانهٔ مرکزی وجود داشت. اما +این روش‌ها نیز غیر قانونی بودند. دن همکلاسی‌ای به نام فرانک ماروچی داشت که +ابزار اشکال‌زدایی غیرقانونی‌ای به دست آورده بود و با استفاده از آن می‌توانست +هنگام مطالعه، از ناظر کپی‌رایت عبور کند. اما با تعداد بسیاری از دوستانش +دربارهٔ این موضوع صحبت کرد، و یکی از آنان فرانک را در مقابل پاداش به SPA +معرفی کرد. (دانشجویانی که تا حد زیادی مقروض بودند به سادگی وسوسه می‌شدند تا +آدم‌فروشی کنند.) در سال ۲۰۴۷، فرانک در زندان بود، نه به خاطر دزدی ادبی، که +به خاطر در اختیار داشتن یک ابزار اشکال‌زدایی.

+ +

+دن بعدها متوجه شد که زمانی هر شخصی می‌توانست ابزارهای اشکال‌زدایی داشته +باشد. حتی ابزارهای اشکال‌زداییِ رایگان نیز وجود داشتند که بر روی سی‌دی ارائه +می‌شدند و یا قابل بارگزاری از شبکه بودند. اما کاربران عادی شروع به استفاده +از این ابزارها برای دور زدن ناظران کپی‌رایت کردند، و یک کارشناس حقوق حکم داد +که این روشِ استفاده از ابزارها به مهمترین کاربردشان تبدیل شده است. به این +معنی که ابزارهای اشکال‌زدایی غیر قانونی هستند؛ و توسعه‌دهندگانشان به زندان +افکنده شدند.

+ +

+مسلما برنامه‌نویسان هنوز هم به ابزارهای اشکال‌زدایی احتیاج دارند، اما این +ابزارها در سال ۲۰۴۷ به تعداد محدودی کپی شده، و تنها به برنامه‌نویسانی که +پروانهٔ رسمی و قرارداد دارند فروخته می‌شود. ابزار اشکال‌زدایی‌ای که دن در +کلاس نرم‌افزار استفاده می‌کرد با استفاده از یک دیوارهٔ آتشِ مخصوص محافظت شده +و او تنها می‌توانست از آن برای تمرینات کلاسی استفاده کند.

+ +

+علاوه بر این با نصب یک هستهٔ ویرایش شده برای سیستم‌عامل، امکان دور زدن ناظر +کپی‌رایت وجود داشت. دن متوجه شد که هسته‌های آزاد، و حتی سیستم‌عامل‌های آزادی +در قرن حاضر وجود دارند. اما نه تنها همانند ابزارهای اشکال‌زدا غیر قانونی +بودند، بلکه اگر شخصی یکی از آنها را در اختیار داشت، نمی‌توانست بدون دانستن +رمز عبور ریشهٔ کامپیوتر نصب‌اش کند. نه FBI و نه خدمات پشتیبانی مایکروسافت، +هیچ‌کدام رمز عبور را در اختیار اشخاص قرار نخواهند داد.

+
+
+ +
+

+دن به این نتیجه رسید که نمی‌تواند به سادگی کامپیوتر خود را به لیزا امانت +دهد. اما نمی‌توانست از کمک کردن به او خودداری کند، چرا که دوستش داشت. لحظه +لحظهٔ هم صحبتی با لیزا برایش لذت‌بخش بود. و اینکه لیزا از او کمک خواسته بود +می‌توانست نشانهٔ این باشد که لیزا نیز دوستش دارد.

+ +

+دن این وضع دشوار را با انجام کاری نامعقول‌تر حل کرد—کامپیوتر خود را به +لیزا امانت داد و رمز عبور خود را نیز گفت. به این ترتیب، اگر لیزا کتاب‌هایش +را می‌خواند، سازمان صدور مجوز مرکزی تصور می‌‌کرد که خود دن در حال مطالعهٔ +کتاب‌ها است. این کار نیز جرم محسوب می‌شد، اما SPA نمی‌توانست به صورت خودکار +متوجه شود. تنها اگر لیزا گزارش می‌داد، متوجه می‌شدند.

+ +

+البته اگر دانشگاه نیز بو می‌برد که دن رمز عبورش را به لیزا داده است، برای هر +دو به عنوان دانشجو بد می‌شد. سیاست دانشگاه بر این بود که اشخاصی که ابزارهای +نظارتی را دستکاری می‌کنند، مستحق مجازات هستند. دانشگاه از این ابزارها برای +نظارت بر نحوهٔ استفادهٔ دانشجویان از کامپیوترها استفاده می‌کرد. مهم نبود که +صدمه‌ای وارد آورده‌اید یا خیر—این قانون‌شکنی باعث می‌شد مدیران نتوانند +بررسی کنند مشغول انجام چه کاری هستید. آنها فرض را بر این می‌گذاشتند که در +حال انجام عملی غیر قانونی هستید، و احتیاجی نبود بدانند که حقیقتا چه کار +می‌کردید.

+ +

+دانشجویان معمولا به خاطر انجام چنین عملی اخراج نمی‌شدند—نه به طور +مستقیم. در عوض از دسترسی به کامپیوترهای دانشگاه منع شده، و در نتیجه به طور +حتم در دروس خود مردود می‌شدند.

+ +

+بعدها دن دریافت که این سیاست تنها در دههٔ ۱۹۸۰ در دانشگاه‌ها رواج یافته است، +در زمانی که اغلب دانشجویان شروع به استفاده از کامپیوتر نمودند. پیش از آن، +دانشگاه‌ها روشی دیگر را برای برخورد با دانشجویان پیش می‌گرفتند؛ تنها آنهایی +را مجازات می‌کردند که واقعا صدمه‌ای وارد آورده باشند، نه آنهایی که تنها +مظنون به انجام این کار هستند.

+
+
+ +
+

+لیزا این عمل دن را به SPA گزارش نداد. تصمیم دن برای کمک به لیزا منجر به +ازدواج‌شان شد، و همچنین باعث شد آنچه را در کودکی در مورد دزدی ادبی آموخته +بودند، زیر سوال ببرند. این زوج شروع به مطالعه در مورد تاریخچهٔ کپی‌رایت +نمودند، دربارهٔ اتحادیهٔ جماهیر شوروی و محدودیت‌هایی که برای تکثیر وضع کرده +بود، و حتی دربارهٔ قانون اساسیِ اصلیِ ایالات متحدهٔ امریکا. آنها به ماه +مهاجرت کردند، و در آنجا افراد دیگری را یافتند که از دستانِ طویلِ SPA گریخته +بودند. هنگامی که قیامِ تایکو در سال ۲۰۶۲ اتفاق افتاد، حق عمومیِ مطالعه به +یکی از اهداف اصلی قیام تبدیل گشت.

+
+ + + +
+

یادداشت نویسنده

+ +

این یادداشت در سال ۲۰۰۷ به روز شده است.

+ +
    +
  • +
    +

    +حق مطالعه مبارزه‌ای است که امروز در حال انجام است. اگرچه شاید ۵۰ سال طول +بکشد تا مسیر کنونیِ زندگی به درون تاریکی فرو رود، اما بیشتر قوانینی که در +این داستان توضیح داده شد، هم‌اکنون پیشنهاد شده‌اند؛ بسیاری از آنان هم‌اکنون +در قانون امریکا و یا کشورهای دیگر به تصویب رسیده‌اند. در سال ۱۹۹۸ Digital +Millenium Copyright Act قوانین اساسی برای محدود کردن خواندن و امانت دادنِ +کتاب‌های الکترونیکی (و دیگر آثار) را بنا نهاد. اتحادیهٔ اروپا طی دستورالعملِ +کپی‌رایتِ سالِ ۲۰۰۱ محدودیت‌های مشابهی را تحمیل کرد.

    + +

    +در سال ۲۰۰۱، Senator Hollings، بنیانگذارِ دیزنی لایحه‌ای به نام SSSCA +پیشنهاد داد که تمامی کامپیوترهای جدید را ملزم می‌کرد که شامل امکانات محدودیت +کپی‌برداری باشند. امکاناتی که کاربر نتواند از آنها عبور کند. با دنبال کردن +Clipper chip و موافقت‌نامه‌های دیگرِ ایالات متحده، مشخص می‌شود که گرایشی +بلند مدت وجود دارد: سیستم‌های کامپیوتری به گونه‌ای سازمان‌دهی می‌شوند که به +مالکانِ غایب قدرت بیشتری برای کنترلِ افرادی که حقیقتا از کامپیوتر استفاده +می‌کنند، بدهد. SSSCA بعدها به نامِ غیرقابل تلفظِ CBDTPA تغییر یافت، که معنی +آن ”استفاده کنید اما سعی در برنامه‌نویسی نداشته باشید“ است.

    +

    +امریکا با استفاده از معاهدهٔ منطقهٔ آزادِ تجاریِ امریکایی‌ها، سعی کرد قوانین +مشابهی را به نیم‌کرهٔ غربی تحمیل کند. منطقهٔ آزادِ تجاریِ امریکایی‌ها یکی از +آن معاهده‌هایی است که تجارت آزاد نامیده می‌شوند، که در حقیقت بدین منظور طراحی شده‌اند +تا به تجارت قدرت بیشتری در مقابل حکومت‌های دموکرات بدهند؛ قوانینی همچون +DMCA در این زمینه بسیار معمول هستند. منطقهٔ آزادِ تجاریِ امریکایی‌ها به طرز +موثری توسط Lula، رئیس جمهور برزیل، متوقف شد. او التزاماتِ DMCA و دیگر قوانین +را نپذیرفت.

    + +

    +از آن پس ایالات متحده التزامات مشابهی را بر کشورهایی همچون استرالیا و مکزیک +با استفاده از موافقت‌نامه‌های ”تجارت آزادِ“ دو طرفه تحمیل نمود، +و در کشورهایی همانند کاستاریکا به واسطهٔ CAFTA این کار را انجام داد. Correa، +رئیس جمهورِ اکوادور، از امضای توافق‌نامهٔ ”تجارت آزاد“ خودداری +نمود، اما اکوادور در سال ۲۰۰۳ چیزی همانند DMCA را پذیرفت.

    +
    +
    +
  • + +
  • +
    +

    +یکی از تصوراتی که در داستان مطرح شد، تا سال ۲۰۰۱ در دنیای واقعی پیشنهاد +نشد. این تصور که FBI و مایکروسافت رمز عبور ریشهٔ کامپیوترتان را از شما مخفی +کنند.

    + +

    +طرفداران این طرح شیطانی نام ”محاسبات قابل اعتماد“ و +”پالادیوم“ را بر آن نهاده‌اند. ما آن را ”محاسبات خیانت‌کارانه“ +می‌نامیم، چرا که باعث می‌شود کامپیوترتان به جای شما از شرکت‌ها اطاعت +کند. این طرح در سال ۲۰۰۷ به عنوان بخشی از ویندوز ویستا پیاده سازی شد. انتظار داریم که +اپل نیز اقدام مشابهی انجام دهد. در این طرح شیطانی، سازندهٔ کامپیوتر است که +کدِ سرّی را محافظت می‌کند، اما FBI نیز مشکلی برای دریافت آن نخواهد داشت.

    + +

    +آنچه مایکروسافت از آن حفاظت می‌کند دقیقا یک رمز عبور، از دیدگاه سنتی نیست؛ +هیچ شخصی هرگز آن را در یک ترمینال تایپ نخواهد کرد. بلکه یک کلید امضا شده و +کدگذاری شده است که با کلید دیگری که در کامپیوتر ذخیره شده در ارتباط است. این +امر، مایکروسافت و به طور بالقوه هر وب‌سایتی که با مایکروسافت هم‌دست است را +قادر می‌سازد تا کنترلی بدون محدودیت بر آنچه یک کاربر در کامپیوتر خود انجام +می‌دهد اعمال کنند.

    + +

    +همچنین ویستا به مایکروسافت قدرت بیشتری اعطا می‌کند؛ به عنوان مثال مایکروسافت +می‌تواند نصب به‌روزرسان‌ها را تحمیل کند، و یا به تمام سیستم‌هایی که دارای +ویستا هستند دستور دهد تا از اجرای بعضی راه‌اندازهای سخت‌افزاری سر باز زنند.

    +
    +
    +
  • + +
  • +
    +

    +هنگامی که این داستان برای اولین بار نوشته شد، SPA تنها گروه کوچکی از +ارائه‌دهندگان خدمات اینترنت را تهدید می‌کرد، و آنها را مجبور می‌ساخت تا به +SPA اجازه دهند تا تمام کاربران را زیر نظر داشته باشد. بسیاری از +ارائه‌دهندگان خدمات اینترنت هنگام مواجه با این تهدید تسلیم شدند، چرا که +توانایی پرداخت هزینه‌های دادگاه برای مبارزه با آن را نداشتند. (Atlanta +Journal-Constitution، اول اکتبر ۱۹۹۶) دست کم یک ارائه‌دهندهٔ خدمات اینترنت +به نام Community ConneXion در Oakland، ایالت کالیفرنیا، از پذیرفتن این +درخواست سر باز زد و حقیقتا اقامهٔ دعوی نمود. بعدها SPA از این اقدام خود دست +کشید، اما DMCA را به دست آورد که آنچه را به دنبالش بود فراهم می‌آورد.

    + +

    +SPA که در حقیقت مخففِ انجمنِ ناشرانِ نرم‌افزار است، در این نقشِ پلیس-مانند +با BSA یا اتحادیهٔ کسب و کار نرم‌افزار جایگزین شده است. امروزه BSA یکی از +نیروهای پلیس نیست؛ اما به صورت غیر رسمی همانند نیروی پلیس عمل می‌کند. این +روش یادآور اتحاد جماهیر شوریِ سابق است، که مردم را تشویق می‌کند تا دوستان و +همکاران خود را بفروشند. یکی از اقدامات وحشتناکِ BSA در سال ۲۰۰۱ در آرژانتین +این بود که تقریبا به طور واضح مردم را تهدید کرد که اگر نرم‌افزارها را به +اشتراک بگذارند، بازداشت خواهند شد.

    +
    +
    +
  • + +
  • +
    +

    +سیاست‌های امنیتیِ دانشگاه که در داستان شرح داده شد خیالی نبودند. برای مثال، +کامپیوترهای دانشگاه شیگاگو هنگام ورود به سیستم چنین پیغامی را نمایش می‌دهند:

    + +

    +این سیستم تنها برای استفادهٔ کاربرانِ تاییدشده است. استفادهٔ دیگران بدون کسب +اجازه و یا با سوء استفاده از مجوزشان باعث می‌شود که تمام فعالیت‌هایشان توسط +مسئولان سیستم مورد نظارت قرار گرفته و ثبت گردد. در طی نظارت بر استفادهٔ غیر +مجاز از این سیستم و یا در طی تعمیرات سیستم، فعالیت‌های کاربرانِ مجوزدار نیز +ممکن است مورد نظارت قرار گیرد. هر شخصی که از این سیستم استفاده می‌کند با +چنین نظارتی موافق بوده و آگاه است که اگر چنین نظارتی فعالیت‌های غیر قانونی و +یا بر خلاف تعهدنامهٔ مسئولان سیستم را آشکار نمود، ممکن است به عنوان مدرکی +برای مسئولان دانشگاه و یا مجریان قانون مورد استفاده قرار گیرد. +

    + +

    +این روشی جالب برای اعمال اصلاحیهٔ چهارم [بخشی از قانون اساسی امریکا که +می‌گوید شهروندان مجبور نیستند اطلاعاتی را که ممکن است بر علیه آنان مورد +استفاده قرار گیرد، به مراجع قانونی بدهند .مترجم] است: مجبور ساختن افراد تا +پیشاپیش از حقوق خود چشم‌پوشی کنند.

    +
    +
  • +
+
+
+ +

خبر بد

+ +

+یادداشت نویسنده دربارهٔ مبارزه‌ای برای حق مطالعه +و نظارت الکترونیکی صحبت کرده است. این مبارزه هم‌اکنون آغاز شده است؛ این +پیوندها به مقالاتی دربارهٔ فناوری‌هایی اشاره می‌کنند که به منظور نفی حقوق +شما برای مطالعه توسعه یافته‌اند.‌ +

+ + +
+ +
+

مراجع

+ + +
+
+ +
+

این مقاله در نرم‌افزار +آزاد، جامعهٔ آزاد: منتخب مقالات ریچارد استالمن منتشر شده است.

+ +
+ + +
+ + + + + + + + diff --git a/talermerchantdemos/blog/articles/fa/selling.html b/talermerchantdemos/blog/articles/fa/selling.html new file mode 100644 index 0000000..0771e2e --- /dev/null +++ b/talermerchantdemos/blog/articles/fa/selling.html @@ -0,0 +1,263 @@ + + + + + + +فروش نرم‌افزار آزاد - پروژه گنو - بنیاد نرم‌افزارهای آزاد + + + + +

فروش نرم‌افزار آزاد

+ +

برخی دیدگاه‌ها در مورد +استثناهای فروش در مجوزهای نرم‌افزار آزاد مانند گنو جی‌پی‌ال نیز موجود +هستند.

+ +

+بسیاری از مردم بر این باورند که روح پروژه گنو بر عدم دریافت یا دریافت اندک +پول (در حد جبران هزینه‌های تولید) برای توزیع کپی‌هایی از نرم‌افزار استوار +است. این یک سوء تفاهم است.

+ +

+در واقع ما کاربرانی که نرم‌افزار‌های آزاد + را توزیع دوباره می‌کنند تشویق می‌کنیم که هر قیمتی که می‌توانند و یا +می‌خواهند تعیین کنند. اگر این موضوع باعث تعجب شماست، لطفا ادامه مطلب را +بخوانید.

+ +

+واژه‌‌ی free دارای دو مفهوم عمومی است که یکی به آزادی اشاره دارد و دیگری به +قیمت. وقتی ما از نرم‌افزار‌های آزاد صحبت می‌کنیم، منظور ما آزادی است نه قیمت +(به سخنرانی آزاد فکر کنید نه آبجوی مجانی). بطور ویژه، بدین معنی که کاربر +برای اجرای برنامه، تغییر دادن آن و توزیع دوباره برنامه (با اعمال تغییرات یا +بدون آن) آزاد است.

+ +

+برنامه‌های آزاد گاهی به طور رایگان و گاهی با قیمتی قابل توجه توزیع +می‌‌شوند. غالبا یک برنامه به هر دو شکل مذکور از مکان‌های مختلف در دسترس +است. برنامه با وجود قیمتی که برای آن تعیین شده همچنان آزاد است، زیرا کاربران +در استفاده از آن آزادی دارند.

+ +

+نرم‌افزار‌های غیر +آزاد معمولا با قیمت بالا به فروش می‌رسند، اما گاهی ممکن است یک فروشگاه +به شما یک کپی رایگان بدهد، این کار باعث آزاد تلقی شدن آن برنامه نمی‌شود. با +قیمت یا بی قیمت، این برنامه غیر آزاد است برای اینکه کاربران در استفاده از آن +آزادی ندارند.

+ +

+تا وقتی که نرم‌افزار آزاد در ارتباط با ماهیت قیمت نیست بهای پایین نمی‌تواند +باعث بوجود آمدن نرم‌افزار آزاد یا حتی چیزی نزدیک به آن شود. بنابراین اگر شما +کپی‌هایی را دوباره توزیع می‌کنید می‌توانید قیمت قابل توجهی برای آن تعیین +کرده و مقداری درآمدزایی کنید. توزیع دوباره نرم‌افزار‌های آزاد یک +فعالیت خوب و قانونی است؛ اگر این کار را انجام می‌دهید می‌توانید به خوبی از +آن سود ببرید.

+ +

+نرم‌افزار‌ آزاد یک پروژه جمعی است و هر کس به آن وابسته است باید در جستجوی +راهی برای همکاری در جهت پیشبرد جامعه باشد. به عنوان یک توزیع‌کننده یک راه +برای کمک در این راستا سپردن بخشی از سود به پروژه‌های توسعه نرم‌افزار و یا +بنیاد‌های نرم‌افزارهای آزاد است. از این راه شما +می‌توانید به پشرفت دنیای نرم‌افزار آزاد کمک کنید.

+ +

+توزیع نرم‌افزار‌ آزاد فرصتی جهت جذب سرمایه‌گذاری برای توسعه +نرم‌افزارهای آزاد است. این فرصت را از دست ندهید.

+ +

+در واقع برای جذب سرمایه‌گذاری‌ها نیازمند داشتن مبالغ بیشتری هستید. اگر قیمت +خیلی کمی در نظر بگیرید، شما چیزی برای پشتیبانی از توسعه نرم‌افزار‌های آزاد +نخواهید داشت.

+ + +

آیا قیمت بالای توزیع‌ها به بعضی از کاربران صدمه وارد خواهد کرد؟

+ +

+گاهی مردم چنین فکر می‌کنند که قیمت بالای توزیع‌ها ممکن است نرم‌افزار آزاد را +از دسترس کاربرانی که پول کافی ندارند دور کند. در رابطه با نرم‌افزار‌های انحصاری + قیمت بالا دقیقا باعث همین نتیجه می‌شود ولی برای نرم‌افزار‌های آزاد +وضعیت متفاوت است.

+ +

+تفاوت در این است که نرم‌افزار‌های آزاد به طور طبیعی در همه جا منتشر می‌شوند +و راه‌های زیادی برای رسیدن به آنها وجود دارد.

+ +

+محتکران حوزه نرم‌افزار، تمام اعمال شیطانی خود را به کار می‌برند تا مانع شما +برای اجرای یک برنامه انحصاری، بدون پرداخت قیمت استاندارد، شوند. اگر این قیمت +بالا باشد، باعث می‌شود استفاده از برنامه برای برخی از کاربران سخت شود.

+ +

+در رابطه با نرم‌افزار‌های آزاد، کاربران مجبور به پرداخت بهای توزیع +برای استفاده از آن نیستند. آنها می‌توانند کپی برنامه را از یک دوست دریافت +کنند یا از دوستی که دسترسی به شبکه دارد کمک بگیرند. یا چندین کاربر می‌توانند +به هم ملحق شوند و بهای یک ‌CD را بین خودشان تقسیم کنند و هر کدام به نوبت +نرم‌افزار را نصب نمایند. وقتی نرم‌افزار آزاد باشد، قیمت بالای یک CD مانع +بزرگی نخواهد بود.

+ + +

آیا قیمت بالای یک توزیع باعث دلسردی در استفاده از نرم فزار آزاد خواهد شد؟

+ +

+نگرانی دیگر مربوط به جلب محبوبیت نرم‌افزار آزاد در جامعه است. مردم فکر +می‌کنند که قیمت بالای توزیع می‌تواند باعث کاهش تعداد کاربران شود، یا اینکه +قیمت پایین می‌تواند باعث تشویق کاربران گردد.

+ +

+این موضوع برای نرم‌افزار‌های انحصاری صدق می‌کند ولی برای نرم‌افزار‌های آزاد +وضعیت متفاوت است. با وجود راه‌های بسیار برای تهیه کپی‌ها، قیمت توزیع‌ها +تاثیر کمی بروی محبوبیت نرم‌افزار خواهد داشت.

+ +

+در بلند مدت اینکه چه تعداد از مردم از نرم‌افزار آزاد استفاده کنند، بستگی به +این خواهد داشت که نرم‌افزارهای آزاد چه کار‌هایی می‌توانند انجام +دهند و یا چقدر برای استفاده ساده هستند. بسیاری از کاربران، آزادی را +اولویت خود قرار نمی‌دهند؛ اگر نرم‌افزار آزاد پاسخگوی تمام نیاز‌هایشان نباشد +ممکن است آنها به استفاده از نرم‌افزار‌های انحصاری ادامه دهند. اگر بخواهیم در +بلندمدت تعداد کاربران را افزایش دهیم باید قبل از هر جیز نرم‌افزارهای +آزاد بیشتری را توسعه دهیم.

+ +

+یکی از بهترین راه‌ها برای رسیدن به این مهم این است که نرم‌افزار‌های آزاد مورد +نیاز و یا راهنماهای آزاد را خودتان +بنویسید. اما اگر توزیع را به جای نوشتن برنامه‌ها انتخاب کنید بهترین راه برای +کمک کردن این است که سرمایه‌گذاری کنید تا دیگران برنامه‌ها را بنویسند.

+ + +

عبارت فروش نرم‌افزار آزاد نیز می‌تواند گیج‌کننده باشد

+ +

+به بیان واضح‌تر، فروش یعنی داد و ستد کالا در ازای پول. فروش یک کپی از یک +برنامه آزاد قانونی است، و ما آنرا تشویق می‌کنیم.

+ +

+هرچند وقتی مردم به فروش نرم‌افزار +می‌اندیشند معمولا انحصاری کردن نرم‌افزار‌ها به جای عرضه آزاد آنها در ذهنشان +نقش می‌بندد یعنی کاری که بیشتر شرکت‌ها انجام می‌دهند.

+ +

+پس تا وقتی که مانند مطالب این مقاله، تفاوت را به دقت مشخص نکرده‌اید، ما +پیشنهاد می‌کنیم از عبارت فروش نرم‌افزار اجتناب کنید و عبارت دیگری به جای آن +انتخاب کنید. برای مثال می‌توانید بگویید "توزیع نرم‌افزار آزاد در ازای یک +مبلغ"- که این عبارت ابهامی ندارد.

+ + +

قیمت‌های پایین یا بالا و گنو جی‌پی‌ال

+ +

+به استثنای یک وضعیت خاص، مجوز عمومی همگانی گنو + (GNU GPL) پیش نیازی برای تعیین قیمت یک کپی از نرم‌افزار آزاد +ندارد. توزیع شما می‌تواند رایگان، یک پنی، یک دلار یا میلیون‌ها دلار قیمت +تعیین کنید. ابن به شما و بازار فروش بستگی دارد بنابراین اگر کسی حاضر به +پرداخت میلیون‌ها دلار برای یک کپی نشد به ما شکایت نکنید.

+ +

+تنها استثنا هنگامی است که کد منبع متناظر با نسخه باینری در دسترس قرار +نمی‌گیرد. آنهایی که این کار را انجام می‌دهند از طرف گنو جی‌پی‌ال پس از +درخواست کاربر ملزم به ارائه‌ کد منبع بدون وجود محدودیت برای قیمت آن +هستند. آنها می‌توانند قیمتی تعیین کنند که خیلی بیشتر از حد توان باشد (مثلا +میلیون‌ها دلار) و بدین گونه به انتشار کد منبع تظاهر کنند در حالیکه در واقع +آن را پنهان کرده‌اند. بنابراین در این مورد ما مجبور به تعیین محدودیت قیمت برای تأمین آزادی +کاربران هستیم. در وضعیت‌های معمول، چنین توجیهی برای محدود کردن قیمت‌ها وجود +ندارد، بنابراین آنها را محدود نمی‌کنیم.

+ +

+گاهی اوقات شرکت‌هایی که فعالیت‌هایشان خلاف بند‌های گنو جی‌پی‌ال است، خواهان +مجوزی از طرف ما برای انجام کارهایشان هستند و در عوض وعده می‌دهند که مبلغی در +ازای نرم‌افزار‌های گنو دریافت نخواهند کرد یا چیز‌هایی مانند این. اما آنها +راه به جایی نخواهند برد. نرم‌افزار آزاد درباره آزادی است و تأکید بر جی‌پی‌ال +دفاع از آزادی. وقتی ما از آزادی کاربران دفاع می‌کنیم، خودمان را درگیر مسائل +متفرقه‌ای مانند قیمت تعیین شده برای یک توزیع نخواهیم کرد. مساله آزادی است، +تمام مساله و تنها مساله.

+ +
+ + +
+ + + + + + + + diff --git a/talermerchantdemos/blog/articles/fa/why-copyleft.html b/talermerchantdemos/blog/articles/fa/why-copyleft.html new file mode 100644 index 0000000..a378d49 --- /dev/null +++ b/talermerchantdemos/blog/articles/fa/why-copyleft.html @@ -0,0 +1,138 @@ + + + + + + +چرا کپی‌لفت؟ - پروژه گنو - بنیاد نرم‌افزارهای آزاد + + + + +

چرا کپی‌لفت؟

+ +

+”هنگامی که صحبت به دفاع از آزادی دیگران می‌رسد، دراز کشیدن و +کاری انجام ندادن نشانه ضعف است، نه فروتنی.“ +

+ +

+ما در پروژه گنو به مردم پیشنهاد می‌کنیم به جای استفاده از اجازه‌نامه‌های +سهل‌گیرانه‌ای که کپی‌لفت نیستند، از اجازه‌نامه‌های کپی‌لفت همانند GNU GPL استفاده +کنند. ما نمی‌خواهیم در برابر اجازه‌نامه‌هایی که کپی‌لفت نیستند موضع‌گیری +کنیم — در حقیقت در بعضی شرایط آنها را توصیه نیز می‌کنیم — اما +دفاع از این نوع اجازه‌نامه‌ها نوعی موضع‌گیری بر علیه GPL است. +

+ +

+زمانی در یک چنین بحثی، شخصی اظهار نمود که استفاده او از اجازه‌نامه BSD +”نوعی فروتنی است“: ”من از اشخاصی که از کد من استفاده +می‌کنند چیزی نخواستم جز اینکه مرا تصدیق کنند.“ این بیشتر نوعی تقاضای +قانونی برای تصدیق ”فروتنی“ است، اما در اینجا نکته با اهمیتی وجود +دارد که باید مورد توجه قرار گیرد. +

+ +

+فروتنی ترک گفتن علایق خویش است، اما شما و شخصی که از کدِ شما استفاده می‌کند +تنها اشخاصی نیستید که تحت تاثیر انتخاب نوع اجازه‌نامه برای این کد قرار +می‌گیرید. شخصی که از کد شما در یک برنامه غیر آزاد استفاده کند سعی در نفی +آزادی دیگران دارد، و اگر شما اجازه چنین کاری را به او بدهید، در دفاع از +آزادی دیگران شکست خورده‌اید. هنگامی که صحبت به دفاع از آزادی دیگران می‌رسد، +دراز کشیدن و کاری انجام ندادن نشانه ضعف است، نه فروتنی. +

+ +

+انتشار کد خود تحت قوانین اجازه‌نامه‌ای که +کپی‌لفت نیست، همانند BSD، اشتباه نیست؛ برنامه هنوز هم یک نرم‌افزار آزاد +محسوب می‌شود، و هنوز هم نوعی کمک برای جامعه ما است. اما ضعیف است و در اغلب +موارد بهترین راه برای تضمین آزادی کاربران برای به اشتراک‌گذاری و تغییر +نرم‌افزار نیست. +

+ +
+ + +
+ + + + + + + + + diff --git a/talermerchantdemos/blog/articles/fa/why-free.html b/talermerchantdemos/blog/articles/fa/why-free.html new file mode 100644 index 0000000..f50d631 --- /dev/null +++ b/talermerchantdemos/blog/articles/fa/why-free.html @@ -0,0 +1,381 @@ + + + + + + +چرا نرم‌افزار نباید مالک داشته باشد - پروژه گنو - بنیاد نرم‌افزار آزاد + + + + + + +

چرا نرم‌افزار نباید مالک داشته باشد؟

+ +

نوشته ریچارد استالمن

+ +

+تکنولوژی اطلاعات دیجیتال با آسان‌تر کردن نسخه‌برداری و اصلاح اطلاعات به دنیا +کمک می‌کند. و رایانه‌ها برای آسان‌تر کردن این امر به ما وعده می‌دهند.

+ +

+این آسان‌تر کردن را هر کسی نمی‌خواهد. سیستم کپی‌رایت به برنامه‌ها «مالکین»ی +می‌بخشد که هدف اکثر آنها منع منفعت‌های نهانی نرم‌افزار از سایر مردم +است. آنها می‌خواهند خود تنها کسانی باشند که بتوانند از نرم‌افزاری که ما +استفاده می‌کنیم، نسخه‌برداری و آن را اصلاح کنند.

+ +

+سیستم کپی‌رایت با صنعت چاپ رشد پیدا کرد — یک تکنولوژی برای نسخه‌برداری +عمده‌ای از محصولات. کپی‌رایت تا حد زیادی با این تکنولوژی متناسب است زیرا این +تکنولوژی فقط محدودکننده‌ تولیدکنندگان عمده است و آزادی را از کسانی مثل +خوانندگانِ کتاب‌ها نمی‌گیرد. یک خواننده معمولی که ماشین چاپ ندارد، می‌تواند +فقط به وسیله قلم و جوهر از مطالب کتاب نسخه‌برداری کند. و هیچ خواننده‌ای برای +این کار مورد بازخواست و تعقیب قانونی قرار نمی‌گیرد.

+ +

+تکنولوژی دیجیتال بسیار انعطاف‌پذیرتر از ماشین چاپ است: زمانی که اطلاعات شکل +دیجیتال به خود می‌گیرند، شما به آسانی می‌توانید آن را برای سهیم شدن با +دیگران، کپی کنید. این انعطاف‌پذیریِ زیاد، تناسبِ سیستمی مثل کپی‌رایت را بر +هم می‌زند. و این دلیل افزایش قوانین سخت و بی‌رحمانه‌ای است که هم‌اکنون برای +کپی‌رایت نرم‌افزار اجرا می‌شود. این چهار فعالیتِ انجمنِ ناشرانِ نرم‌افزار +(Software Publishers Association - SPA) را در نظر بگیرید:

+ + + +

+تمامی این چهار فعالیت مانند استعمال آنها در شوروی سابق است. جایی که هر ماشین +چاپ یک گروهِ محافظ برای جلوگیری از نسخه‌برداری‌های ممنوع داشت، و اشخاص مجبور +به نسخه‌‌برداری پنهانیِ اطلاعات و دست به دست کردن آن مثل samizdat +بودند. البته تفاوت‌هایی نیز وجود دارد: انگیزه کنترل اطلاعات در شوروی، سیاسی +بود؛ در حالی که این انگیزه در ایالات متحده بر اساس سود است. اما این عملِ +نهایی است که بر ما تأثیر می‌گذارد و نه انگیزه آن. هر تلاشی برای منعِ به +اشتراک گذاشتن اطلاعات با هر انگیزه و علتی، منجر به روش‌ها و ناملایمات یکسان +خواهد شد.

+ +

+مالکین برای به دست گرفتن قدرتِ کنترلِ استفاده ما از اطلاعات، دلایل گوناگونی +می‌آورند:

+ + + +

+جامعه به چه چیز نیاز دارد؟ به اطلاعاتی که حقیقتاً در دسترس شهروندانش باشد +— برای مثال، برنامه‌هایی که آنها بتوانند بخوانند، تعمیر کنند، با +خواسته‌های خود وفق دهند و آن را اصلاح کنند٬ نه اینکه فقط آن را به کار +گیرند. اما چیزی که مالکین به ما تحویل می‌دهند جعبه سیاهی است که قادر به +مطالعه و تغییر آن نیستیم.

+ +

+همچنین جامعه به آزادی نیاز دارد. زمانی که برنامه مالک داشته باشد، کاربران +حتی آزادیِ کنترلِ قسمتی از زندگیشان را هم از دست می‌دهند.

+ +

+و مهم‌تر از همه، جامعه نیاز دارد که روح همکاری داوطلبانه را در شهروندانش +تقویت کند. زمانی که مالکینِ نرم‌افزار به ما می‌گویند کمک به همسایگانمان به +طور طبیعی «دزدی» محسوب می‌شود؛ آنها روح مدنی جامعه ما را آلوده می‌کنند.

+ +

+به همین علت است که ما می‌گوییم نرم‌افزار +آزاد به آزادی بر می‌گردد و نه قیمت.

+ +

+دلیل اقتصادی برای داشتن مالک اشتباه است، اما موضوع اقتصادی حقیقت دارد. بعضی +افراد برنامه‌های مفیدی می‌نویسند چون از نوشتن آنها لذت می‌برند، یا برای +تحسین و علاقه؛ اما اگر ما نرم‌افزار‌هایی بیش از آنچه که این افراد می‌نویسند +می‌خواهیم؛ باید سرمایه‌گذاری کنیم.

+ +

+ده سال است که توسعه‌دهندگانِ نرم‌افزار آزاد روش‌های گوناگونی را برای +سرمایه‌گذاری امتحان کرده‌اند که با موفقیت‌هایی نیز رو به رو شده‌اند. هیچ +نیازی نیست که کسی ثروتمند شود؛ میانگین درآمد خانواده‌های آمریکایی، در حدود +۳۵۰۰۰ دلار، برای شغل‌هایی که کم‌تر از برنامه‌نویسی رضایت‌بخش هستند، کافی +است.

+ +

+برای سال‌ها، تا زمانی که کمک هزینه تحصیلی٬ مرا بی‌نیاز کرد، از راه فروش +قسمت‌های سفارشی که برای نرم‌افزار‌های آزاد می‌نوشتم، امرار معاش می‌کردم. هر +قسمت به نسخه استاندارد اضافه می‌شد و بنابراین در دسترس عموم قرار +می‌گرفت. مشتریان به من پول پرداخت می‌کردند؛ بنابراین من بیش‌تر بر روی +قسمت‌هایی که آنها می‌خواستند کار می‌کردم، نه برای قسمت‌هایی که در غیر این +صورت برایم اولویت بیش‌تری داشتند.

+ +

+برخی از توسعه دهندگان نرم‌افزار آزاد از طریق فروش سرویس‌های پشتیبانی امرار +معاش می‌کنند. Cygnus Support با حدود ۵۰ کارمند [در زمانی که این مقاله نوشته +شده است]٬ تخمین می‌زند که حدود ۱۵ درصد از فعالیت اعضایش توسعه نرم‌افزار آزاد +است — یک درصد قابل احترام برای یک شرکت نرم‌افزاری.

+ +

+شرکت‌هایی شامل Intel ،Motorola ،Texas Instruments و Analog Devices برای +سرمایه‌گذاری جهت ادامه توسعه کامپایلر GNU برای زبان C متحد شده‌اند. در این +ضمن کامپایلر GNU برای زبان Ada هم توسط US Air Force که اعتقاد دارد این مقرون +به صرفه‌ترین راه برای به دست آوردن یک کامپایلر باکیفیت است، سرمایه‌گذاری +می‌شود. [سرمایه گذاری Air Force چند وقت پیش تمام شد؛ کامپایلر GNU Ada +هم‌اکنون سرویس‌دهی می‌شود، و هزینه‌هایش به صورت تجاری سرمایه‌گذاری شده‌اند.]

+ +

+تمام این مثال‌ها کوچک هستند؛ جنبش نرم‌افزار آزاد هم هنوز کوچک و جوان +است. اما مثال رادیویی که در این کشور (ایالات متحده) توسط شنوندگانش حمایت +می‌شود، امکان حمایت یک فعالیت بزرگ، بدون مجبور کردنِ کاربر برای پرداخت پول، +را نشان می‌دهد.

+ +

+امروز ممکن است شما به عنوان یک کاربر کامپیوتر، خود را در حال استفاده از یک +نرم‌افزار انحصاری +(۱۸ کاراکتر) بیابید و اگر دوست شما نسخه‌ای از برنامه را بخواهد، درست +نیست که خواهش او را نپذیرید. همکاری مهم‌تر از کپی‌رایت است. اما همکاری +پنهانی جامعه خوبی را نمی‌سازد. هر شخصی باید آرزوی یک زندگی درست آشکار و +آزادانه را داشته باشد؛ و این به معنی نه گفتن به نرم‌افزار انحصاری است.

+ +

+شما شایستگی این را دارید که بتوانید آشکارا و آزادانه با سایر افرادی که از +نرم‌افزار استفاده می‌کنند، همکاری و مشارکت کنید. شما شایستگی این را دارید که +چگونگیِ کارکرد نرم‌افزار را یاد بگیرید و آن را به دانش‌آموزان خود +بیاموزید. شما شایستگی این را دارید که وقتی نرم‌افزار با مشکلی مواجه می‌شود، +برنامه‌نویسان دلخواه خود را برای تعمیر آن استخدام کنید.

+ +

+شما شایستگی استفاده از نرم‌افزار آزاد را دارید.

+ + +
+

این مقاله در نرم‌افزار +آزاد، جامعهٔ آزاد: منتخب مقالات ریچارد استالمن منتشر شده است.

+ +
+ + +
+ + + + + + + + diff --git a/talermerchantdemos/blog/articles/fa/why-gnu-linux.html b/talermerchantdemos/blog/articles/fa/why-gnu-linux.html new file mode 100644 index 0000000..fecf3b2 --- /dev/null +++ b/talermerchantdemos/blog/articles/fa/why-gnu-linux.html @@ -0,0 +1,276 @@ + + + + + + +چرا گنو/لینوکس؟ - پروژه گنو - بنیاد نرم‌افزارهای آزاد + + + + +

چه چیزی درون یک نام نهفته است؟

+ +

نوشتهٔ ریچارد +استالمن

+ +
+

برای اطلاعات بیشتر درباره این موضوع می‌توانید سوالات متدوال درباره گنو/لینوکس، لینوکس و پروژه گنو و کاربران گنو که چیزی درباره گنو +نشنیده‌اند را مطالعه کنید. + +

+
+ +

+اسامی معانی را می‌رسانند؛ انتخاب اسامی معنیِ آنچه می‌خواهیم بیان کنیم را +مشخص می‌کنند. نام‌های بی‌جا طرز فکری اشتباه را به مردم القا می‌کنند. یک گل +رز هر نامی که داشته باشد بوی خوشی می‌دهد—اما اگر آن را خودکار بنامید، +هنگامی که دیگران می‌خواهند با آن چیزی بنویسند ناامید خواهند شد. و اگر خودکار +را ”رز“ بنامید، اشخاص متوجه نخواهند شد که مناسب چه کاری است. اگر +سیستم‌عاملِ ما را ”لینوکس“ بنامید، خاستگاه، تاریخچه و هدفی +اشتباه را خواهد رساند. اگر آن را گنو/لینوکس بنامید، اندیشه‌ای صحیح (هر چند +نه با جزئیات کامل) را خواهد رساند.

+

+اما آیا این امر برای جامعهٔ ما اهمیتی دارد؟ آیا مهم است که مردم دربارهٔ +خاستگاه، تاریخچه و هدف سیستم آگاه باشند؟ بلی—چرا که مردمی که تاریخ را +فراموش کنند محکوم به تکرارش هستند. دنیای آزادی که در اطراف گنو/لینوکس توسعه یافته مستحکم نیست؛ +مشکلاتی که باعث شدند تا ما گنو را توسعه دهیم کاملا برطرف نشده‌اند، و تهدیدِ +بازگشتشان وجود دارد.

+ +

+گاهی اوقات هنگامی که توضیح می‌دهم چرا بهتر است سیستم‌عامل به جای لینوکس، +گنو/لینوکس; نامیده شود، افراد اینگونه پاسخ می‌دهند:

+ +

+شکی در این نیست که پروژهٔ گنو برای کاری که انجام داده شایستهٔ تقدیر است، +آیا حقیقتا هنگامی که مردم پروژه را ستایش نمی‌کنند این همه هیاهو ارزش دارد؟ +آیا موضوع مهم این نیست که این کار انجام شده است، و نه اینکه چه کسی آن را +انجام داده است؟ آرام باش، به آنچه انجام شده افتخار کن، و نگران تمجید و ستایش +نباش. +

+

+می‌توانست نصیحت خوبی باشد، تنها اگر شرایط به این گونه بود—اگر کار +انجام شده بود و زمان استراحت فرا رسیده بود. تنها اگر این امر صحت داشت! اما +مبارزه‌طلبی‌ها فراوانند، و مجالی برای تصور اینکه آینده تضمین شده است وجود +ندارد. قدرت جامعهٔ ما در سرسپردگی به آزادی و همکاری است. استفاده از نام گنو/لینوکس روشی است برای اینکه افراد این +اهداف را به خود یادآوری کرده و دیگران را دربارهٔ آنها مطلع کنند.

+ +

+می‌توان بدون فکر کردن به گنو نرم‌افزارِ آزادِ خوبی نوشت؛ اغلب کارهای خوب به +نام لینوکس انجام گرفته است. اما ”لینوکس“ از همان زمان که ابداع +شد با فلسفه‌ای پیوند خورده است که جامعه را به سمت آزادی و همکاری سوق +نمی‌دهد. هر چقدر که این نام بیشتر و بیشتر در تجارت به کار برده می‌شود، +مشکلات بیشتری برای پیوند دادن آن با روح جامعه ایجاد می‌شود.

+ +

+یکی از مبارزات بزرگ در آیندهٔ نرم‌افزار آزاد از آنجا آغاز شده است که +شرکت‌های منتشرکنندهٔ توزیع‌های ”لینوکس“ تمایل دارند که +نرم‌افزارهای غیر آزاد را به گنو/لینوکس +تحت نام تسهیلات و قدرت اضافه کنند. تمامی توسعه‌دهندگانِ تجاریِ توزیع‌ها این +کار را انجام می‌دهند؛ هیچ کدام توزیعی که کاملا آزاد باشد را تولید +نمی‌کنند. اغلب آنان بسته‌های غیرآزادِ موجود در توزیع‌هایشان را کاملا مشخص +نمی‌کنند. حتی بسیاری از آنان نرم‌افزارهای غیر آزادی را توسعه داده و به سیستم +خود اضافه می‌کنند. بعضی‌‌ها به طرز ظالمانه‌ای سیستم ”لینوکس“ را +به صورت ”صدور پروانه برای هر شخص“ تبلیغ می‌کنند، که به اندازهٔ +ویندوز مایکروسافت به کاربران آزادی می‌دهد.

+ +

+افراد اضافه کردن نرم‌افزار غیر آزاد را تحت نام ”محبوبیتِ لینوکس“ +توجیه می‌کنند—در نتیجه آزادی فدای محبوبیت می‌شود. گاهی مواقع آشکارا با +این امر موافقت می‌شود. به عنوان مثال، Wired Magazine اظهار می‌کند که رابرت +مک‌میلان که ویراستار مجلهٔ لینوکس است ”احساس می‌کند که حرکت به سمت +نرم‌افزار متن‌باز باید بیشتر با تصمیمات فنی تقویت شود، نه سیاسی.“ و +مدیر اجرایی Caldera آشکارا به کاربران اصرار می‌کند که هدف آزادی را +کنار گذاشته وبر روی ”محبوبیتِ لینوکس“ کار کنند.

+ +

+اضافه کردن نرم‌افزار غیر آزاد به سیستم گنو/لینوکس ممکن است محبوبیت آن را افزایش +دهد، اگر منظور ما از محبوبیت تعداد افرادی باشد که از گنو/لینوکس به همراه نرم‌افزارهای غیر آزاد +استفاده می‌کنند. اما در عین حال، این امر به طور ضمنی جامعه را تشویق می‌کند +تا نرم‌افزار غیر آزاد را به عنوان چیزی خوب قبول کنند، و هدف آزادی را فراموش +کنند. هنگامی که نتوانید درون جاده بمانید سریعتر رانندگی کردن فایده‌ای نخواهد +داشت.

+ +

+هنگامی که این ”افزونه‌های“ غیر آزاد، کتابخانه یا ابزار +برنامه‌نویسی باشند، می‌تواند یک دام برای توسعه‌دهندگان نرم‌افزار آزاد +باشد. هنگامی که آنان نرم‌افزارِ آزادی می‌نویسند که به بسته‌های غیر آزاد +وابسته است، نرم‌افزارشان نمی‌تواند جزئی از یک سیستم کاملا آزاد باشد. در +گذشته Motif و Qt تعداد بسیاری از نرم‌افزارهای آزاد را با این روش به دام +انداختند، مشکلاتی پدید آوردند که حل کردنشان سال‌ها زمان برد. مشکلِ Motif +هنوز به طور کامل حل نشده است، چرا که LessTif احتیاج به کمی برق انداختن دارد +پیاده‌سازیِ غیر آزادِ Sun از جاوا هم اکنون تاثیری مشابه دارد: دام جاوا (یادداشتی تاریخی: در دسامبر +۲۰۰۶ Sun در میانهٔ راه انتشار پلتفرم جاوا +تحت قوانین GNU GPL بود.)

+ +

+اگر جامعهٔ ما همچنان در همین جهت حرکت کند، می‌تواند آیندهٔ گنو/لینوکس را به سمت مجموعه‌ای از اجزاء +آزاد و غیر آزاد هدایت کند. پنج سال پس از این، مطمئنا همچنان تعداد زیادی +نرم‌افزار آزاد خواهیم داشت؛ اما اگر دقت نکنیم، این نرم‌افزارها بدون +نرم‌افزارهای غیر آزادی که کاربر انتظار دارد به همراهشان باشند، غیر قابل +استفاده خواهند بود. اگر چنین اتفاقی بیافتد، مبارزهٔ ما برای نرم‌افزار آزاد +شکست خواهد خورد.

+ +

+اگر انتشار جایگزین‌های آزاد تنها منوط به برنامه‌نویسی بود، همچنان که +ابزارهای توسعه افزایش می‌یافتند حل کردن مشکلات آینده آسان‌تر می‌شد. اما با +موانعی مواجه هستیم که کار را مشکل‌تر می‌کنند: قوانینی که نرم‌افزار آزاد را +تحریم می‌کنند. همینطور که انحصارِ نرم‌افزار رشد می‌کند، و قوانینی همانند +DMCA برای تحریم توسعهٔ +نرم‌افزار آزاد برای کارهای مهمی همانند تماشای یک DVD و یا گوش کردن به یک +فایل RealAudio استفاده می‌شود، متوجه خواهیم شد که راهی برای مبارزه با +قالب‌های اطلاعاتیِ انحصاری و سرّی نخواهیم داشت، قالب‌هایی که +نرم‌افزارهای آزادی را که می‌خواهند از آنها استفاده کنند، +نمی‌پذیرند.

+ +

+مواجه شدن با این مبارزه‌طلبی‌ها احتیاج به تلاش‌های گوناگونی دارد. اما آنچه +در ورای همه چیز برای روبرو شدن با هر نوع مبارزه‌طلبی‌ای نیاز داریم، به خاطر +سپردن هدف آزادی و تعاون است. نمی‌توانیم انتظار داشته باشیم تنها خواستن +نرم‌افزارهای قدرت‌مند و قابل اعتماد به مردم انگیزه‌ای برای تلاش‌های بزرگ +بدهد. به آن انگیزه‌ای نیاز است که مردم در هنگام مبارزه برای آزادی خود و +جامعهٔ خود دارند، انگیزه‌ای که برای سال‌ها آنان را در این مسیر نگه داشته و +نگذارد تسلیم شوند.

+ +

+در جامعهٔ ما این انگیزه و هدف به طور عمده از پروژهٔ گنو سرچشمه گرفته +است. این ما هستیم که دربارهٔ آزادی و جامعه به عنوان چیزی که باید برایش +ایستادگی کرد سخن می‌گوییم؛ سازمان‌هایی که دربارهٔ ”لینوکس“ سخن +می‌گویند معمولا چنین چیزی را عنوان نمی‌کنند. مجلاتی که دربارهٔ +”لینوکس“ می‌نویسند معمولا سرشار از تبلیغاتی برای نرم‌افزارهای +غیر آزاد هستند؛ شرکت‌ها ”لینوکس“ را به همراه نرم‌افزارهای غیر +آزاد بسته‌بندی می‌کنند؛ دیگر شرکت‌ها ”لینوکس“ را با نرم‌افزارهای +غیر آزاد پشتیبانی می‌کنند؛ گروه‌های کاربریِ ”لینوکس“ معمولا +فروشندگان را به ارائهٔ این گونه نرم‌افزارها تشویق می‌کنند. محلی که افراد +جامعهٔ ما به اندیشهٔ آزادی و انگیزهٔ مبارزه برای آن می‌رسند، پروژهٔ گنو است.

+ +

+اما هنگامی که مردم با اینها برخورد می‌کنند، آیا احساس خواهند کرد که این +موضوع به آنان مربوط می‌شود؟

+ +

+اشخاصی که می‌دانند در حال استفاده از سیستمی هستند که توسط پروژهٔ گنو فراهم +شده است ارتباطی مستقیم میان خود و گنو می‌یابند. آنها به طور خودکار با فلسفهٔ +ما موافق نخواهند بود، اما حداقل دلیلی برای جدی اندیشیدن دربارهٔ آن خواهند +داشت. در مقابل، افرادی که خود را ”کاربر لینوکس“ تصور می‌کنند، و +باور دارند که پروژهٔ گنو ”ابزارهایی را توسعه داده است که برای لینوکس +مفید هستند“، به طور معمول ارتباطی غیر مستقیم میان خود و گنو +می‌یابند. ممکن است هنگامی که به فلسفهٔ گنو برخورد می‌کنند آن را ندید بگیرند.

+ +

+پروژهٔ گنو ایده‌آل‌گرا است، و امروزه هر شخصی که ایده‌آل‌گرایی را تشویق کند +با مانع بزرگی مواجه خواهد شد: ایدئولوژی پذیرفته‌شده مردم را متقاعد کرده است +که ایده‌آل‌گرایی را به خاطر ”غیر عملی بودن“ +نپذیرند. ایده‌آل‌گرایی ما کاملا عملی است: به همین دلیل است که سیستم‌عامل +آزاد گنو/لینوکس را در اختیار +داریم. افرادی که عاشق این سیستم هستند باید بدانند که ایده‌آل‌گراییِ ما آن را +به حقیقت تبدیل کرده است.

+ +

+اگر ”کار“ حقیقتا انجام گرفته بود، اگر چیز دیگری غیر از تمجید و +ستایش باقی نمانده بود، شاید خردمندانه‌تر بود که دیگر نگران این موضوع +نباشیم. اما در چنین موقعیتی نیستیم. برای تشویق مردم به انجام کاری که باید +انجام گیرد، باید به خاطر آنچه انجام داده‌ایم شناخته شویم. لطفا با نامیدن این +سیستم‌عامل با نام گنو/لینوکس ما را +یاری کنید.

+ +
+

این مقاله در نرم‌افزار +آزاد، جامعهٔ آزاد: منتخب مقالات ریچارد استالمن منتشر شده است.

+ +
+ + +
+ + + + + + + + diff --git a/talermerchantdemos/blog/articles/fa/your-freedom-needs-free-software.html b/talermerchantdemos/blog/articles/fa/your-freedom-needs-free-software.html new file mode 100644 index 0000000..c861c10 --- /dev/null +++ b/talermerchantdemos/blog/articles/fa/your-freedom-needs-free-software.html @@ -0,0 +1,174 @@ + + + + + + + +آزادی شما احتیاج به نرم‌افزار آزاد دارد - پروژه گنو - بنیاد نرم‌افزارهای +آزاد + + + + +

آزادی شما احتیاج به نرم‌افزار آزاد دارد

+ +

بسیاری از ما می‌دانیم که دولت می‌تواند حقوق انسانی کاربران نرم‌افزار را به +وسیلهٔ سانسور و نظارت، تهدید کند. بسیاری نمی‌دانند که نرم‌افزاری را که بر +روی کامپیوتر خانگی و یا اداری خود اجرا می‌کنند می‌تواند حتی تهدیدی خطرناک‌تر +باشد. اندیشیدن به کامپیوتر به عنوان ”یک ابزار“ باعث می‌شود +انتظار داشته باشند که کامپیوتر از آنان اطاعت کند، در حالی که در حقیقت در +اغلب موارد از دیگران اطاعت می‌کند.

+ +

نرم‌افزاری که بر روی اغلب کامپیوترها وجود دارد اختصاصی و غیر +آزاد است: به وسیلهٔ شرکت‌های نرم‌افزاری کنترل می‌شود، و نه به وسیلهٔ +کاربران. کاربران نه می‌توانند بررسی کنند که این برنامه‌ها چه کاری انجام +می‌دهند، نه می‌توانند جلوی آنچه نمی‌خواهند برنامه انجام دهد را بگیرند. اغلب +مردم این امر را پذیرفته‌اند چرا که راه دیگری نمی‌بینند، اما اعطای تسلط کامل +بر کابران به توسعه‌دهندگان، حقیقتاً اشتباه است.

+ +

این قدرتِ ناعادلانه، به طور معمول، افرادی را که در صدر قدرت هستند را برای +انجام اعمال غیر اخلاقی وسوسه می‌کند. اگر کامپیوتری به شبکه متصل باشد، و شما +بر نرم‌افزار موجود در آن کنترلی نداشته باشید، به سادگی می‌تواند جاسوسی شما +را بکند. ویندوز مایکروسافت جاسوسی کاربران را می‌کند؛ به عنوان مثال، کلماتی +را که کاربر در میان فایل‌های خود جستجو می‌کند و اینکه چه برنامه‌هایی نصب +شده‌اند را گزارش می‌دهد. RealPlayer نیز جاسوسی می‌کند؛ آنچه کاربر گوش می‌کند +را گزارش می‌دهد. گوشی‌های تلفن همراه سرشار از نرم‌افزارهای غیر آزاد هستند، +که جاسوسی می‌کنند. گوشی‌های تلفن همراه حتی هنگامی که ’خاموش‘ +هستند نیز سیگنال‌های متمرکزی را ارسال می‌کنند، ممکن است اطلاعات موقعیت شما +را ارسال کنند، چه شما بخواهید و چه نخواهید، و تعدادی از مدل‌ها می‌توانند از +راه دور روشن شده و استراق سمع کنند. کاربران نمی‌توانند این قابلیت‌های بد +اندیشانه را غیر فعال کنند چرا که کنترلی بر روی آن ندارند.

+ +

تعدادی از نرم‌افزارهای اختصاصی طراحی شده‌اند تا کاربران را محدود ساخته و به +آنان حمله کنند. ویندوز ویستا در این زمینه +پیشرفت قابل توجهی داشته است؛ دلیل اینکه برای اجرا شدن احتیاج به جایگزینی +سخت‌افزارهای قدیمی دارد این است که مدل‌های جدید به منظور پشتیبانی از +محدودیت‌های غیر قابل شکست طراحی شده‌اند. از این رو است که مبارزهٔ BadVista.org که اصرار دارد کاربران سیستم خود +را به ویستا ”ارتقاء“ ندهند، آغاز شده است. Mac OS نیز قابلیت‌هایی +برای محدود ساختن کابران درون خود دارد.

+ +

مایکروسافت در گذشته برای دولت آمریکا در پشتی نصب کرده بود (گزارش آن در heise.de +آمده است). ما نمی‌توانیم بررسی کنیم که آیا آن در پشتی امروزه جانشین‌هایی +دارد یا خیر. برنامه‌های اختصاصی دیگر نیز ممکن است در پشتی داشته باشند یا +نداشته باشند، اما از آنجایی که نمی‌توانیم آنها را برسی کنیم، نمی‌توانیم به +آنها اعتماد کنیم.

+ +

تنها راهی که می‌توانید اطمینان حاصل کنید که نرم‌افزار برای شما کار می‌کند +تکیه بر نرم‌افزار آزاد است. نرم‌افزار آزاد به این معنی است که می‌توانید آن +را مطالعه و ویرایش کنید، و آزاد هستید تا آن را با و یا بدون تغییر منتشر +کنید. سیستم گنو/لینوکس، به طور خاص برای آزادی کاربران طراحی شده است. شامل مجموعه +ابزارهای اداری، چند رسانه‌ای، بازی و هر چیز دیگری که برای استفاده از +کامپیوتر مورد نیاز است، می‌شود. برای یک توزیع کاملا آزاد +از گنو/لینوکس gNewSense.org را +ببینید.

+ +

یک مشکل ویژه هنگامی بروز می‌کند که فعالانِ طرفدار تغییر جامعه از نرم‌افزار +اختصاصی استفاده می‌کنند، چرا که توسعه‌دهندگان نرم‌افزار که آن را کنترل +می‌کنند، ممکن است جزء گروه مخالفین باشند—و یا با ایالاتی که این فعالان +با سیاست‌هایشان مخالف هستند، هم‌دست باشند. کنترل شدن نرم‌افزارها به وسیلهٔ +شرکت‌های نرم‌افزاری، چه مایکروسافت، چه Apple، Adobe یا Skype، به این معنی +است که آنان می‌توانند آنچه ما می‌گوییم و اینکه به چه شخصی می‌گوییم را کنترل +کنند. این امر تهدیدی برای آزادی ما در تمامی جنبه‌های زندگی است.

+ +

همچنین در استفاده از سرورهای یک شرکت برای انجام اعمال ویرایش متن یا ایمیل +خطراتی نهفته است.—و همانطور که وکیل آمریکایی Michael Springmann متوجه +شده است، این امر تنها هنگامی که در چین زندگی می‌کنید صحت ندارد. در سال ۲۰۰۳، +AOL نه تنها گفتگوهای محرمانهٔ Springmann با موکلینش را به پلیس گزارش داد، +بلکه پست‌الکترونیکی و لیست آدرس‌های او را از بین برد، و تا هنگامی که یکی از +کارمندان شرکت اشتباهی انجام نداد، اظهار نکرد که این امر از روی عمد بوده +است. Springmann از بازگرداندن اطلاعاتش منصرف شد.

+ +

ایالات متحده تنها کشوری نیست که به حقوق انسانی احترام نمی‌گذارد، بنابراین +اطلاعات خود را بر روی کامپیوتر خودتان و پشتیبان‌های آن را تحت حفاظت خود نگاه +دارید—و از نرم‌افزارهای آزاد استفاده کنید.

+ +
+ + +
+ + + + + + + + -- cgit v1.2.3